ارسالها: 1,206
موضوعها: 49
تاریخ عضویت: Jan 2011
تشکر های اهدا شده: 20554
تشکر های دریافت شده :17699 بار در 3978 پست
سال تشخيص بيماري : 1380
دكتر معالج : دکتر طیبه عباسیون
داروي مورد استفاده : دارو مصرف نمیکنم
محل سکونت : تهران
ممنون سما خانم
من مطمئن هستم دیگه چنین روزهایی رو تجربه نمیکنم چون راهی که انتخاب کردم رو به خوبی میشناسم و میدونم که ام اس مسئله غیرقابل حلی نیست خیلی راحت میشه کنترلش کرد فقط باید خودتون رو باور کنید
gone out
follow the white rabbit
[/b]
ارسالها: 323
موضوعها: 2
تاریخ عضویت: Feb 2011
تشکر های اهدا شده: 3392
تشکر های دریافت شده :4608 بار در 2060 پست
سال تشخيص بيماري : 1389
دكتر معالج : تقاء
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : تهران
بيا با من مدارا كن ، كه من مجنونم و مستم ...
ارسالها: 233
موضوعها: 4
تاریخ عضویت: Feb 2010
تشکر های اهدا شده: 1461
تشکر های دریافت شده :1549 بار در 374 پست
سال تشخيص بيماري : 1386
دكتر معالج : دکتر رضایی زاده
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : تهران
(2011/08/06, 01:25 AM)fireboud نوشته است: در مورد روند بیماری من هم میتونید این پست را مطالعه کنید
فربد یه دونه ای، از دیشب که روند بیماری و بهبودت رو خوندم همش دارم به اون مراحل و سن و سال کمت و تحمل بالات و روحیه خوبت و انگیزه قویت فکر میکنم، ماشالله به تو پسر
من تا امروز جایی نشنیدم و نخوندم که کسی به سختی و سنگینی تو حمله بیماری داشته باشه، حمله های بیماری من که فکر میکردم خیلییییییییییییی سنگین بودن در اصل در مقابل حمله بیماری تو در حد عطسه در مقابل آنفولانزای مرغی و خوکی بودن!!!
مطمئنم که دیگه هرگز همچین حمله ای رو تجربه نخواهی کرد، چون به قول خودت راهش رو پیدا کردی کوهنورد بزرگ
رسول خدا صل الله علیه و آله و سلم فرمودند: هر که مومنی را شاد سازد، مرا شاد ساخته و هر که مرا شاد کند، خدا را شاد کرده است.
ارسالها: 466
موضوعها: 89
تاریخ عضویت: Jul 2011
تشکر های اهدا شده: 2329
تشکر های دریافت شده :3720 بار در 1114 پست
سال تشخيص بيماري : .
دكتر معالج : .
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : يه جايي همين دور و ورا.... ( تهران )
فربد جان من هم اولین حملم تو 14 سالگی بود طوری که چشم راستم تقریبا کور شده بود و به جورایی جریان زندگیم مثل شماست......حمله های ناجور وفلج کننده و در مقابلش ضد حمله های حرفه ای.......امید وارم همیشه سر حال باشی و باشین.......
ارسالها: 518
موضوعها: 143
تاریخ عضویت: May 2010
تشکر های اهدا شده: 1625
تشکر های دریافت شده :3627 بار در 894 پست
سال تشخيص بيماري : 1380
دكتر معالج : دکتر آیرملو و دکتر صحرائیان
داروي مورد استفاده : متوترکسات
محل سکونت : تبریز ـ الآن تهران
فربود معرکهاس! کولاکه!
مرا آفرید، آنکه دوستم داشت.
ارسالها: 2
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Aug 2011
تشکر های اهدا شده: 0
تشکر های دریافت شده :14 بار در 4 پست
سال تشخيص بيماري : 76
دكتر معالج : نیک سرشت
داروي مورد استفاده : دیفوزل
محل سکونت : شیراز
من الان 14 ساله ام اس دارم .هر چی دکتر میگه دارو استفاده کنم از زیرش در میرم .حالم زیاد خوب نیست ولی سرپام .دو شیفت هم کار می کنم .هوا که گرم شده دچار مشکل شدم .ولی سعی میکنم کم نیارم
ارسالها: 449
موضوعها: 1
تاریخ عضویت: Apr 2011
تشکر های اهدا شده: 439
تشکر های دریافت شده :1869 بار در 644 پست
سال تشخيص بيماري : 1389
دكتر معالج : kasmayi
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : تهران
سلام
من یک هفتس دسته چپم خیلی سنگینه و دایم حالت مور مور و بی حسی داره نمیتونم دیاد دستمو بالانگه دارم .....یعنی خوب میشم یا این موندگار میمونه
البته من یک ماهه پیش حمله تو نخاعه گردن داشتم پالسه کورتون گرفتم ولی دستام خیلی اذیتم میکنه مخصوصا دسته چپ
کسی هست دستاش مشکل داشته باشه
دارم دلشوره میگیرم
چقدر دنیات ازم دوره
پس چرا هیچ بارونی
تورو از من نمیشوره
ارسالها: 211
موضوعها: 9
تاریخ عضویت: Sep 2010
تشکر های اهدا شده: 1691
تشکر های دریافت شده :1644 بار در 549 پست
سال تشخيص بيماري : 1388
دكتر معالج : دکتر نوریان
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : مشهد
(2011/08/12, 09:26 AM)sama نوشته است: سلام
من یک هفتس دسته چپم خیلی سنگینه و دایم حالت مور مور و بی حسی داره نمیتونم دیاد دستمو بالانگه دارم .....یعنی خوب میشم یا این موندگار میمونه
البته من یک ماهه پیش حمله تو نخاعه گردن داشتم پالسه کورتون گرفتم ولی دستام خیلی اذیتم میکنه مخصوصا دسته چپ
کسی هست دستاش مشکل داشته باشه
من جفت دستهام درگیرن!!!البته نه خدارو شکراز لحاظ قدرت دستهام مشکلی ندارم اما با دست راستم دیگه نمیتونم خوب و با سرعت قبل بنویسم.
و با دست چپم هم نمیتونم کاری انجام بدم
اما جفتشون کنار هم(دست چپ و دست راست)کمک خوبی برام هستن.
سعی کنید روحیه تونو نبازید.درسته مشکله اما سعی کنید بیشتر دستهاتونو درگیر کنید(به هر نحوی)
سلامت باشید
با تمام بی کسی هایم کســـی دارم هنـــــوز
گاهی گمان نمی کنی و می شود/گاهی نمی شود که نمی شود
گاهی هزار دوره دعا بی اجابتست/گاهی نگفته قرعه به نام تو می شود
گاهی گدای, گدائی و بخت نیست /گاهی تمام شهر گدای تو می شود
ارسالها: 413
موضوعها: 8
تاریخ عضویت: Apr 2011
تشکر های اهدا شده: 1099
تشکر های دریافت شده :968 بار در 320 پست
سال تشخيص بيماري : 1382
دكتر معالج : دکتر وحید شایگان نژاد
داروي مورد استفاده : زیتاکس - آریوژن فارمد
محل سکونت : اصفهان
همه عمر بر ندارم سر از این خمار مستی
که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی
ارسالها: 85
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Oct 2009
تشکر های اهدا شده: 409
تشکر های دریافت شده :546 بار در 209 پست
سال تشخيص بيماري : 1387
دكتر معالج : دکتر نيك سرشت
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : فارس
(2011/08/12, 09:41 AM)احمدرضا نوشته است: من جفت دستهام درگیرن!!!البته نه خدارو شکراز لحاظ قدرت دستهام مشکلی ندارم اما با دست راستم دیگه نمیتونم خوب و با سرعت قبل بنویسم.
و با دست چپم هم نمیتونم کاری انجام بدم
اما جفتشون کنار هم(دست چپ و دست راست)کمک خوبی برام هستن.
سعی کنید روحیه تونو نبازید.درسته مشکله اما سعی کنید بیشتر دستهاتونو درگیر کنید(به هر نحوی)
سلامت باشید
سلام
چه جالب منم دقيقا حمله ي اولم از ناحيه ي دست بود!
اصلا نمي تونستم بنويسم!دستم خودش برا خودش مي رفت!!!
به مرحله اي رسيدم كه از معلما ميخواستم برام جواب امتحانا رو بنويسن!!!
ولي الان توپ توپم و خدا رو شكر دستم خوب شده و خيلي هم خوش خط مي نويسم!
ولي البته نبايد زياد خودتونو خسته كنيد
ايشالا خوب ميشي سما جان
ارزش تو به اندازه آن چیزی است که به آن دل می بندی
پس مواظب باش که به کمتر از بی نهایت عشق ، دلبسته نشوی...