وبسایت تخصصی ام اس سنتر | بیماری ام اس | مرجع تخصصی ام اس
سفر ماسوله - انزلی - نسخه قابل چاپ

+- وبسایت تخصصی ام اس سنتر | بیماری ام اس | مرجع تخصصی ام اس (https://mscenter.ir)
+-- انجمن: بحث ها وگفت و گوهای عمومی اعضاء (https://mscenter.ir/Forum-%D8%A8%D8%AD%D8%AB-%D9%87%D8%A7-%D9%88%DA%AF%D9%81%D8%AA-%D9%88-%DA%AF%D9%88%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B9%D9%85%D9%88%D9%85%DB%8C-%D8%A7%D8%B9%D8%B6%D8%A7%D8%A1)
+--- انجمن: مراسم و ملاقات هاي اعضا (https://mscenter.ir/Forum-%D9%85%D8%B1%D8%A7%D8%B3%D9%85-%D9%88-%D9%85%D9%84%D8%A7%D9%82%D8%A7%D8%AA-%D9%87%D8%A7%D9%8A-%D8%A7%D8%B9%D8%B6%D8%A7)
+--- موضوع: سفر ماسوله - انزلی (/Thread-%D8%B3%D9%81%D8%B1-%D9%85%D8%A7%D8%B3%D9%88%D9%84%D9%87-%D8%A7%D9%86%D8%B2%D9%84%DB%8C)



RE: دیدار ماسوله - انزلی - Aram - 2011/05/20

(2011/05/20, 10:29 PM)Majid نوشته است: سلام، باید برم زیاد وقت ندارم !

اول، از همه بچه ها تشکر می کنم که اجازه دادن من کنارشون باشم و در شادی هاشون شریک باشم، دعا می کنم که همیشه شاد باشید و منو دعوت کنید ! Smilelove28icon_question

با توجه به زمان می دونم که الان دارید اون داستانه گرگه رو کامل می کنید، به شدت منتظر نسخه پایانی داستانه هستم !! laughing3laughing3

سفر فوق العاده بوددددددددددددددددد ... اگه کمی و کاستی هم بود من از همه عذر خواهی می کنم ایشاالله سفر بعدی همشون رو حل می شه، در غیر این صورت می تونید موهای حمید رو خراب کنید و روش آب بپاشید !

واااای ! تشکر خیلی ویژه از بهار، به خاطر اینکه خیلی ما رو تحویل گرفت دو بار شام بهمون داد که من انگشتامم باهاش خوردم ! love28love28love28

خیلی دوستون دارم .Heart

به به جناب رئیس بزرگ، سلام آقا مجید، معلومه خوش گذشته، چه خوب شد که رفتی، اگر نه من خودم میکشتمت هااااااااااااااااااااااااااا، راستی رسیدن به خیر آقای مدیرwink2
(2011/05/20, 11:39 PM)fireboud نوشته است: من همین پست رو تو تاپیک گفتگو زدم ولی چون خیلی به من خوش گذشته اینجا هم میگم :

یعنی معرکه اید به خدا
من که خیلی لذت بردم از این سفر جای تمامی دوستانی که نیومدن خالی بود
دست همه شما دوستان برای وجود این محفل گرم درد نکنه
agreement2agreement2agreement2agreement2agreement2

آقا فربد همیشه به شادی و سفر انشااللهwink2


RE: دیدار ماسوله - انزلی - fireboud - 2011/05/21

بحث تشکرات :
اول از همه از حامد عزیز تشکر کنم که چنین برنامه قشنگی رو ترتیب داد
از هیئت مدیره و مدیران سایت تشکر کنم که برنامه ریزی خوبی برای اجرای سفرها انجام میدن مخصوصا سفر بعدی !
یک تشکر ویژه از بهار ماتیلات بخاطر شام و مواد غذایی دارم و اینکه به همراه سینا ، من و علیرضا رو به گیاه خواری دعوت کرد
از گروه حرکات موزون تشکر دارم خیلی زحمت کشیدن نام نمیبرم شاید نخوان !
از علیرضا و سینا بخاطر اینکه به بهترین نحو ممکن مجری بودند
و از بقیه دوستانی که الان مغزم همراهی نمیکنه بگم کمال سپاس رو دارم



RE: دیدار ماسوله - انزلی - Sina - 2011/05/21

راستش و بخواین میخواستم بخوابم و فردا بنویسم
ولی واقعا جای همه کسایی که نبودن خالیه خالییییی
.......
متن زیر اولین تراوشات ذهنی بچه ها در پایان سفر از خود سفر بود که این کار و ما تو دانشگاه انجام میدادیم و برامون خاطره میشد که اینجا هم پیشنهاد دادم اینکار و بکنیم که خداروشکر بچه ها هم قبول کردن ....
کل این متن توسط همه کسایی تهیه شده که تو سفر حضور داشتن ::
......
قشنگترین و زیباترین سفر سایت ما بود که به گاو ها حمله کردند و ما هم آنها را رام کردیم و مهدی لباس قرمز به تن کرده بود که گاوها به او حمله کردند و ما آنها را که بسیار خونخوار و وحشی بدند را از خیابان بیرون کردیم . آنجا بود گه بزبزقندی ساعت ۳:۳۰ نیامد و گرگ بود که پشت درب صدا میکرد در این وسط حامد که بسیار شجاع است همه ما را نجات داد. ولی حمید مثل دوغ خوابیده بود و سینا از تخت پیاده شد در حالی که مهدی، علیرضا را بغل کرده بود اما حسین و فرشید از پشت گرگه رسیدند و علیرضا را از طبقه دوم به پایین پرتاب کرند ولی از آنجایی که خدا هست هیچ مشکلی برایش پیش نیامد.
ولی بدم نبود اتفاقی می افتاد چون هر اتفاقی ما را خوشحال میکرد و میخندیدیم و میرقصیدیم.

صبح که سوار لگن مشدی ممدعلی شدیم یه خانوم سرخ آبی برای ما عشوه خرکی آمد و ما به او خندیدیم و بعد ما در دشت های اندلوس به گشت و گذار پرداختیم و فربد ماهی گرفت ما صبحانه ماهی با کرده خوردیم.
و آنگاه سوار بر لگن به تقویت قوای شنوایی پرداختیم و در آن راستا سیدی سبز گل دار تبدیل به زپرتی گشته و سمعک نیاز داشتیم.

ولی اینارو بی خیال الان ۲۰ کیلمتری تهرانیم همچنان انرژی داریم،
خیلی خوش گذشت انشاالله ...
دفعه بعد اکثر بچه های سایت .
همه این دیدار خاطره شد.


RE: دیدار ماسوله - انزلی - nahid - 2011/05/21

سیدی سبز گل دار رو یه ساعت داشتم میخوندم !confused2
فکر کردم سید سبز ، بعد میگفتم گلدارش دیگه چیه ؟!icon_cryicon_cry :35::35:laughing3laughing3


RE: دیدار ماسوله - انزلی - hamed - 2011/05/21

سلام
با اینکه خیلی خوابم میاد ولی دلم نیومد نیام و ننویسم .
اول از همه جای تک تک شما که در این دیدار حضور نداشتید واقعا خالی بود ، کاش در این سفر در کنار ما بودید .
خوشحالم سفری خاطره انگیز دیگه ای رو سپری کردیم ، به من خیلی خوش گذشت امیدوارم به بقیه هم خوش گذشته باشه .
خیلی سعی کردم برنامه ای بچینیم که بهترین باشه و خوب همیشه همه چیز دست خود آدم نیست ، اگر چیزی هم بود که مورد رضایت شما نبود بدونید که خارج از برنامه بوده . در هر صورت وقتی خوشحالی بچه ها رو می دیدم از ته دل لذت می بردم .
باید از بهار (ماتیلات) تشکر ویژه ای داشته باشم ، دستپخت مادرتون فوق العادست ، باز هم از اینکه همه ما رو شام مهمون کردید و با یک فسنجون و میزاقاسمی خوشمزه مهمون نوازیتون رو به ما ثابت کردید ازتون تشکر می کنم .

همینطور از تک تک بچه ها در این دیدار تشکر می کنم ، حضورتون باعث شادتر شدن این سفر شد .

بقیش هم باشه برای فردا .




RE: دیدار ماسوله - انزلی - hanie - 2011/05/21

آخ جون همه خوابند..من سومین نفری هستم که پاسخ میدم...خیلییییی خوش گذشت...از همه دوستانی که زحمت کشیدند به شدت سپاسگذاری می کنم و جای بقیه دوستان خیلی خالی بود...خاطراته این سفر تا چندین هفته همه مارو شارژ میکنهicon_biggrinicon_biggrin...بهار جون غذاهات محشر بود...حرف نداشت...واسه 25 نفر غذا درست کردی.شام 2 روز بچه ها با غذاهای خوشمزه تو بود...باز هم خیلی ممنون...تراووشات ذهنی بچه ها خیلی با نمکه..[b]داستان بزبزقتدی و گرگ ناقلا کاری از بچه های ام اس سنتر...[b]agreement2agreement2agreement2agreement2


RE: دیدار ماسوله - انزلی - Aram - 2011/05/21

سلام وقت بخیر

دوستان خیلی خیلی خوش اومدید، انشاالله که همگی سلامت هستید و سفر خوش گذشتهicon_question
از دوستانی که دیشب با وجود خستگی اومدن و در مورد سفر نوشتن ممنونم، خدا رو شکر که خوش گذشته، انشاالله همیشه ایام شاد و سلامت باشیدicon_question

بقیه بچه ها هم لطفا زودتر بیان و از ماجراهای سفر برامون بنویسن، اینجوری ما هم احساس میکنیم کنار شما بودیم، البته وقتی اونجا بودید هر دقیقه و ساعت بهتون فکر میکردیم هااااااا و تصور میکردیم کجا هستید و دارید چیکار میکنیدwink2


RE: دیدار ماسوله - انزلی - MAHDI - 2011/05/21

اول از همه از همه دوستاني كه تو اين سفر بودت تشكر مي كنم. خصوصا حامد عزيز كه زحمت زيادي كشيده بود و براي يه سفر 2 روزه كه هنوز تجربه نداشتيم سنگ تموم گذاشتن.
از فربد عزيز كه هنرهاش منحصر به كوهنوردي نمي شه و حركات موزونش حرف نداره هم تشكر مي كنم.
از جلال و باران خانوم كه مثل هميشه شاد و پر انرژي بودن مخصوصا جلال عزيز كه من ارادت خاصي بهش دارم و با اون جملات كوتاهش گاهي تا چند دقيقه منو تحت تاثير قرار مي داد. خدايا اذيتم laughing3laughing3
از فرشيد و حسين كه به هر ترتيبي بود خودشون رو به ما رسوندن و اميدوارم تو ديدارهاي بعدي كامل باشن پيشمون.
از سعيد و پريا عزيز كه من تحت تاثيرشون قرار گرفتم و هر وقت مي ديدمشون واقعا از ته دلم شاد مي شدم.
از بهار گل كه نمي دونم چطوري ازش تشكر كنم كه با وجودي كه داغ دار بود و درگير مراسم پدربزرگش كلي زحمت كشيده بود و مارو سورپرايز كرد و با اون دستپخت عاليش باز مزه ميرزاقاسمي رو براي من تا چند ماه ايجاد كرد. مرسي بهار عزيز هميشه به شادي باشي و هميشه كنار ما.
عليرضا كه به جرات 50 درصد شور و حال جمع مربوط به اون بود و محور تمام بازي ها مخصوصا بازي زيباي مغز حروم كه با اجراي عليرضا ثبت جهاني شد.
بهار عليرضا هم كه هميشه هواشو داشت.
سلمان و حميد عزيز كه مثل هميشه كنار ما شادي اورده بودن.
احسان كه وقتي مراحل بهبوديش رو تو هر ديدار مي بينم از ته دلم خوشحال مي شم و مخصوصا اراده اش رو براي اينكه پا به پاي همه بچه ها تو هر جايي باشه برام ستودنيه.
سحر خانم كه از اصفهان زحمت كشيده بودن و كلي راه اومدن و حميد عزيز كه وقتي براي خريدن كيك تولد 2 سالگي سايت رفته بوديم برق شادي رو مي شد تو چشاش ديد.
سيناي گل كه يه همكار براي اداره جمع پيدا كرده ولي بازم تكه.
نرگس و نفيسه عزيز كه دوتا خواهر گلن و خيلي به هم شبيه اند. خونگرم و مهربون كنار بچه ها بودن.
شيرين عزيز هم كه تو همه مراحل حضور داشت و گرمي مي بخشيد.
از مهسا خانم گل كه كلي تو مغز حروم اذيتش كردن و همش بهش استرس دادن و بازم مثل هميشه كنارمون بود.
شهرزاد خانم گل كه اذيتش كرديم داشت چرت ميزد رفتيم در اتاق صدا كرديم.
مجيد دل بند من كه اومد و خوشحالمون كرد و قرار هميشه پيشمون باشه و مراقب همه باشه
از حاج اقا مير علي عزيز كه همش پيپش پيش من بود و مرتب تذكر اخلاقي مي داد ولي كو گوش شنوا حاج اقا تقبل الله
و در اخر هم از هانيه عزيزم كه اومد كنار بچه هاي ام اس سنتر و بازم اثبات كرد كه حرفش كه همه بچه هاي ام اس سنتر رو دوست داره از ته قلب مهربونشه و هميشه اينجا كنار من و بقيه بچه ها مي مونه.

در اخر يه توضيحي كوتاه راجع به متن بچه ها بدم.
جريان بز بز قندي بر مي گرده به اين مطلب كه بعد كلي بدبختي من و حميد و سينا و عليرضا رفتيم تو اتاقمون ساعت 2:30 بخوابيم. البته حميد ساعت 12 خوابيده بود. من و عليرضا طبقه دوم بوديم. كه ناگهان ساعت 3 يه جمع شورشي شامل فرشيد و حامد و جلال و ميرعلي و حسين به اتاق ما يورش اوردن و در رو داشتن از جا مي كندن كه سينا كه نااگاه بود كه پشت در گرگ ناقلاست نه بز بز قندي در رو به اشتباه براشون باز كرد و متاسفانه ما دچار حمله شبانه شديم و عليرضا در حال پرت شدن از طبقه دوم بود كه خوشبختانه بعد 30 دقيقه جنگ و جدل قائله ختم به خير شد.




RE: دیدار ماسوله - انزلی - Prime - 2011/05/21

من اینجا ضمنی از همه تشکر میکنم.
الان تو سر کار هستم و زمان ندارم که تک تک تشکر کنم.
همین رو بگم که خیلی عالی بود و من لحظه هایی که باشما بودم و فراموش نمیکنم.
ایشالا عصر که اومدم خونه جزئی تر تشکر میکنم.

بزودی مستند حمله ی قوم تاتار به بره های بیگناه رو اکران میکنیم.
همچنین انیمیشن بزبز قندی 3 و گرگ ناقلا بزودی در سینماهای سراسر کشور پخش خواهد شد.




RE: دیدار ماسوله - انزلی - nazaninn - 2011/05/21

خدا رو شکر که همگی به سلامت برگشتید و اینهمه بهتون خوش گذشته agreement2agreement2
راستی بالاخره کی جرات کرد تکیه بزنه بر جای بزرگان و بشینه روی صندلیه آخر؟ :55::55: