وبسایت تخصصی ام اس سنتر | بیماری ام اس | مرجع تخصصی ام اس
سفر ماسوله - انزلی - نسخه قابل چاپ

+- وبسایت تخصصی ام اس سنتر | بیماری ام اس | مرجع تخصصی ام اس (https://mscenter.ir)
+-- انجمن: بحث ها وگفت و گوهای عمومی اعضاء (https://mscenter.ir/Forum-%D8%A8%D8%AD%D8%AB-%D9%87%D8%A7-%D9%88%DA%AF%D9%81%D8%AA-%D9%88-%DA%AF%D9%88%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B9%D9%85%D9%88%D9%85%DB%8C-%D8%A7%D8%B9%D8%B6%D8%A7%D8%A1)
+--- انجمن: مراسم و ملاقات هاي اعضا (https://mscenter.ir/Forum-%D9%85%D8%B1%D8%A7%D8%B3%D9%85-%D9%88-%D9%85%D9%84%D8%A7%D9%82%D8%A7%D8%AA-%D9%87%D8%A7%D9%8A-%D8%A7%D8%B9%D8%B6%D8%A7)
+--- موضوع: سفر ماسوله - انزلی (/Thread-%D8%B3%D9%81%D8%B1-%D9%85%D8%A7%D8%B3%D9%88%D9%84%D9%87-%D8%A7%D9%86%D8%B2%D9%84%DB%8C)



RE: دیدار ماسوله - انزلی - sama - 2011/05/08

رفتید لبه ساحل یاده منم بکنیدا چه جوری؟

من همیشه لب ساحل که بودم میخوندم

میگم که اینجا آخرین نقطه آماله منه
دریای زیبای شمال ماله منه ماله منهicon_biggrin
خوش بگذرهههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههه


RE: دیدار ماسوله - انزلی - hamed - 2011/05/08

(2011/05/08, 07:45 PM)Sina نوشته است: نه خدا وکیلی یه لحظه من و حمید و در مقابل علیرضا و حامد فرض کنین

فرض کردم laughing3laughing3laughing3laughing3laughing3laughing3laughing3

(2011/05/08, 08:11 PM)hamid نوشته است: راسش اخرین باری که خبط کردم ضعیف کشی کردم بدجوری عذاب وجدان گرفته بودم .

confusedconfusedconfusedconfusedconfusedconfused


RE: دیدار ماسوله - انزلی - farshid - 2011/05/08

خوب سلام دوستان
من دیر رسیدم اما هر وقت ماهی رو از آب بگیری تازه هست
من استقلال خودمو اول اعلام کنم
بعدش هم آماده سرمایه گذاری تو این حرکتها هستم
یه کشور مستقل آزاد هستم
تو پیامهای خصوصی اول راضیم کنین رایزن فرهنگی و سیاسی و اقتصادی تون بیاد باهام حرف بزنه برنامه هاتون رو توجیه کنه من هم در قبالش برای سرکوب کردن تیم مقابل سرمایه گذاری میکنم .
نابودش میکنم
smilingsmilingsmilingsmiling
کاری میکنم نفهمه شمال کدوم سمته
دریارو براش صحرا میکنم
ماسوله رو براش گلنگدن میکنم
کاری میکنم گلهای کاشی تمام سرویس بهداشتی های جاده تهران رشت رو یکی یکی بشمره
و هزاران داستان دیگر برنامه دارم براش
....................


سینا حمید حامد علیرضا
چه کیسهایی هم هستن به خدا
با سینا خیلی حال میکنم
به حمید خیلی احترام میذارم خیلی محترمه برام
حامد جیگر منه
علیرضا هم که دیگه هیچ چی ........ انقدر دوسش دارم
وای کیو باید نابود کنم icon_biggrinicon_biggrinicon_biggrinicon_biggrinicon_biggrin
حساب بانکیمو الان چک کردم برا سرمایه گذاری 000/000/1 دلار اعلام آمادگی میکنم
وای چه برنامه هایی دارم منو با خودتون نبرین پشیمون میشین ها
من خیلی شرم ها این توریمو نگاه نکنین پایه هر شیطنتی هستم در حد خفن
البته بگم من راضیم من تنها شما دو تا گروه باهم هم باشین حله اما یه دستیار میخوام
با خودتون لباس اضافی و تجهیزات کمکهای اولیه هم بردارین


RE: دیدار ماسوله - انزلی - hamed - 2011/05/08

به به فرشید جان می بینم که اساسی پایه ای ها agreement2
همین الان به من و علیرضا بپیوند که پیروزی از آن ما هست .



RE: دیدار ماسوله - انزلی - hamid - 2011/05/09

به به اقا فرشید Angel
ببین موضع خودت رو همین الان مشخص کن . فکر نکن حالا چون یک جمله نوشتی که بهم احترام میزاری ( من کلا مخلصتم . شاکرتم اصلا هر چی تو بخوای ) میزارم خائن 2 طرفه باشی smiling
ولی کلا بهت بگم که طرف حامد و علیرضا نرو . از علیرضا که هنوز اتو نداریم ولی با اشاره ای کوچک حامد نابود خواهد شد :55:
یا حداقل اگه نابود نشه 3-4 هفته مجبوره بی سرپناه زندگی کنه laughing3

رجز خونی ها هنوز نرفته شروع شد . اون سری که رفتیم شمال رجز خوندی دختر پسری بود . ای اقایون ببینید با ما چه کردن که با خودمون رجز خونی رو شروع کردیم confused:55:
خودتان را برای ورزش همگانی کنار ساحل و سایر مکان ها اماده کنید icon_biggrinicon_biggrin


RE: دیدار ماسوله - انزلی - salman121 - 2011/05/09

سلام به همه بر و بچه های پایه سفر>>>wink2
منم شمارش معکوس را با اجازه همه شروع میکنم
به ماسوله نزدیک میشیمicon_biggrin
فقط 9 روز دیگه...



RE: دیدار ماسوله - انزلی - pariya - 2011/05/09

(2011/05/08, 07:45 PM)Sina نوشته است: حمـــــــــــــــــــــــــــید جون
عزیزم
آخه من هر چقدر فکر میکنم میبینم اصلا ضعیف کشی تو مراممون نیست
آقاجون شما هر کاری دلتون میخواید بکنین ... آفرین پسرای خوب
الان سه حزب دارن تو سایت فعالیت میکنن
مهدی که حزبش اصلا معلوم نیست کیا هستن
من و حمید
علیرضا و حامد
..............
نه خدا وکیلی یه لحظه من و حمید و در مقابل علیرضا و حامد فرض کنین
........
من نیستم .... عذاب وجدان میگیرم ..... من چپ نگا کنم سونامی میشه .... چه برسه به این که ...........................
از همین الان به نفع هر دو حزب کنار میکشم .... شما فکر کنین ترسیدم ... حمید تو هم بیا بیرون از بازی داداش ... زشته ... بعدا پشت سرمون حرف درمیارن میگن ببین رفتن با کیا کل کل میکنن
خب سینا جان میبینم که نشستی تو فرصت داده شده یه دو دو تا چهار تایی کردی و دیدی به صلاح نیست وارد عرصه رقابت بشیwink2wink2wink2

چرا باید فکر کنیم تر سیدی؟! اتفاقاً این عینه شجاعته که آدم دست به کاری که از اول معلومه نتیجه به ضررش تموم میشه نزنه:35::35::35:

ما به تو افتخار میکنیمagreement2agreement2agreement2

حمید یاد بگیر ببین سینا نصف تو، ولی با یه حساب کتاب سرانگشتی فهمید که نباید رو در ر وی جماهیر علیرضا و حامد داعیه قدرت داشته باشهangry2angry2angry2
تو ناسلامتی باید الگوی گشتاسب باشیاconfusedconfusedconfused




RE: دیدار ماسوله - انزلی - Prime - 2011/05/09

نقل قول: حساب بانکیمو الان چک کردم برا سرمایه گذاری 000/000/1 دلار اعلام آمادگی میکنم
واریز شد.

نقل قول: شما فکر کنین ترسیدم ... حمید تو هم بیا بیرون از بازی داداش ... زشته ... بعدا پشت سرمون حرف درمیارن میگن ببین رفتن با کیا کل کل میکنن

همین فکر و میکنیم. :55:

نقل قول: رجز خونی ها هنوز نرفته شروع شد . اون سری که رفتیم شمال رجز خوندی دختر پسری بود . ای اقایون ببینید با ما چه کردن که با خودمون رجز خونی رو شروع کردیم confusedSmile (16)

این یعنی چی؟ یعنی بیایم با شما تو یه تیم علیه دخترا؟
دخترا با مان! داداش روسری های رنگ زرشکی بزودی میان دخترای عضو توزیع میشه!

حمید بیا به ما بپیوند باشد که مورد رحمت قرار گیری!
اشتباه نکن! سینا که پشتت رو خالی کرد. تو موندی و حوضت!
با فربد هم به نتیجه هایی رسیدیم.



RE: دیدار ماسوله - انزلی - pariya - 2011/05/09

(2011/05/09, 07:33 AM)hamid نوشته است: خودتان را برای ورزش همگانی کنار ساحل و سایر مکان ها اماده کنید icon_biggrinicon_biggrin

این یعنی اعلان عمومی کولی دادن در کنار سواحل دریای خزر توسط حمید:35::35:
ای وای حمید من فکر کردم فقط به حامد و علیرضا قراره کولی بدیconfusedconfused
ولی از قرار معلوم تصمیم داری همه دوستان را مستفیذ کنیlaughing3laughing3





RE: دیدار ماسوله - انزلی - hamed - 2011/05/09

حمید الان با من تماس گرفت گفت ، از گفته هاش پشیمون شده و هر چی ما بگیم گوش می کنه ، البته من می دونستم حمید پسر خیلی خوبیه و چیزی جز این هم ازش انتظار نداشتم ، کمی تحت تاثیر جو بوجود اومده بودن ، وقتی فکر کرده دیده که کار اشتباهی کرده و نباید با دم شیر بازی می کرده .
باز خدا رو شکر که زود فهمید . smiling