RE: ازدواج - romina60 - 2011/08/09
سلام
من قبل از ازدواج ميدونستم همسرم ام اس داره و به پدر و مادرم نگفتم فقط براي اينكه فكرشون مشغول نشه .
الان 6 سال از ازدواجمون گذشته و پلاكها بيشتر شدن و علائم هم شديدتر شده ولي احساس ميكنم الان همسرمو بيشتر دوست دارم . نميدونم چي ميشه كه آدما يهو اينقدر بي احساس ميشن اصلا از كجا معلوم آدمي كه الان سالمه مريضيهاي بدتر نگيره .
البته نميشه از همه انتظار داشت راحت برخورد كنن خداييش آدم خيلي نگران ميشه من حتي براي اينكه همسرم هفته اي يه بار تزريق داره براش غصه ميخورم.خيلي فكرم مشغوله .
فقط سعي كنيد با عقل و منطق همسرتون رو انتخاب كنين نه با احساسات خالي.
براي منم دعا كنين كه هيچ وقت كم نيارم و بي وفا نشم.
RE: ازدواج - shokolat - 2011/08/10
(2011/08/09, 04:56 PM)romina60 نوشته است: سلام
من قبل از ازدواج ميدونستم همسرم ام اس داره و به پدر و مادرم نگفتم فقط براي اينكه فكرشون مشغول نشه .
الان 6 سال از ازدواجمون گذشته و پلاكها بيشتر شدن و علائم هم شديدتر شده ولي احساس ميكنم الان همسرمو بيشتر دوست دارم . نميدونم چي ميشه كه آدما يهو اينقدر بي احساس ميشن اصلا از كجا معلوم آدمي كه الان سالمه مريضيهاي بدتر نگيره .
البته نميشه از همه انتظار داشت راحت برخورد كنن خداييش آدم خيلي نگران ميشه من حتي براي اينكه همسرم هفته اي يه بار تزريق داره براش غصه ميخورم.خيلي فكرم مشغوله .
فقط سعي كنيد با عقل و منطق همسرتون رو انتخاب كنين نه با احساسات خالي.
براي منم دعا كنين كه هيچ وقت كم نيارم و بي وفا نشم. شما یکی از اون زنهایی هستین که فقط باید بهتون گفت ..................................................................................................................................        
RE: ازدواج - arezooo82 - 2011/08/10
منم با فریبا موافقم.چون 3 سال با همکلاسیم رابطه داشتم تا کامل ام اس رو شناخت و پا پیش گذاشت واسه ازدواج.تازه الانم بهم میگه تو از من سالم تری!!
RE: ازدواج - Azad - 2011/08/10
(2011/08/09, 04:56 PM)romina60 نوشته است: سلام
من قبل از ازدواج ميدونستم همسرم ام اس داره و به پدر و مادرم نگفتم فقط براي اينكه فكرشون مشغول نشه .
الان 6 سال از ازدواجمون گذشته و پلاكها بيشتر شدن و علائم هم شديدتر شده ولي احساس ميكنم الان همسرمو بيشتر دوست دارم . نميدونم چي ميشه كه آدما يهو اينقدر بي احساس ميشن اصلا از كجا معلوم آدمي كه الان سالمه مريضيهاي بدتر نگيره .
البته نميشه از همه انتظار داشت راحت برخورد كنن خداييش آدم خيلي نگران ميشه من حتي براي اينكه همسرم هفته اي يه بار تزريق داره براش غصه ميخورم.خيلي فكرم مشغوله .
فقط سعي كنيد با عقل و منطق همسرتون رو انتخاب كنين نه با احساسات خالي.
براي منم دعا كنين كه هيچ وقت كم نيارم و بي وفا نشم.
زنده باد!!!
(2011/08/09, 02:29 PM)shokolat نوشته است: ازاد جان یه اسم نیست کلی شایستگی هایی که از وجودشون بیخبر بودیم با ام اس بهمون ثابت شده
صبر بزرگترین درسیه که ام اس داده بهمون یعنی باهاش صفت صابر بودن بهمون اضافه شده.اگر هم درمانش پیدا نشه در عوض ما تو وجود خودمون خیلی چیزها پیدا میکنیم           
ممنون شكلات عزيز !
موافقم كه صبر خيلي تو زندگي اجتماعي شخصي خودم، باعث نشكستن و قوي شدنم شده، ولي من دلم نميخواد و نتونستم بپذيرم كه دردم رو وارد زندگي كس ديگه اي بكنم!!!
RE: ازدواج - هاجی - 2011/08/10
سلام دوستان
من بعد از فارغ التحصیلی از مقطع کارشناسی/الان دانشجوی سال اول دندونپزشکی هستم و این موفقیت رو مدیون ام اس هستم
ازدواج خوبه اما همه چیز نیست.شاید منم مثه فریبا جون رو این مساله خط کشیدم
RE: ازدواج - shokolat - 2011/08/10
متاسفم که به ام اس در زندگیتون به عنوان یه درد نگاه میکنید قرار نیست ماجز شادی و محبت توی زندگی دیگری که میشه نیمی از وجود خودمون،چیزه دیگه ای وارد کنیم.یه نگاه قشنگتر به ام اس همه سختی ها رو باتوکل به خدا حل میکنه.من نمیخوام بگم ام اس یه نعمت شیرین و بی دردسر نه یه نعمتیه که اخرش یه شیرینیه بزرگ در انتظار هممونه یه ذره احتیاج به تلاش زیاد داره برای رسیده بهش صبر و دید مثبت احتیاجه     
درسته ازدواج همه چیز نیست اما یه بخش یا یه فصله مهم از کتاب زندگی هر آدمیه.خوب نیست خود ما با این دیدگاه هامون باعث بشیم که دیگرون فکر کنن که واقعا ام اس یه فاکتور منفیه و یا شاید واقعا قراره که به نتیجه بدی ختم بشه زندگیمون که خودمون از الان میگیم قیدشو زدیم یا نمیخوایم کسه دیگه ای رو زندگیشو باواردشدن به زندگیمون خراب کنیم  
RE: ازدواج - مهدی نصیری - 2011/08/11
دوستان به نظر من کاملا به طرف مقابلتون مربوطه تجربه من این هست:من قبل از اینکه بفهمم ام اس دارم ینی تا 3 هفته پیش با نامزدم 4 سال دوس بودم بنی از زمانی که رفتم دانشگاه همون روزیم که فهمیدم ام اس دارم بهش گفتم اونم اول یه یهفتیی فقط گریه می کرد بدش یه هفته فکر کرد و بهم گفت واسش بیماریم مهم نیست پس کاملا به طرف بستگی داره اصلا هم نباید کسیو به خاطر اینکه نمی خواد با یه ام اسی زندگی کنه ملامت کرد
RE: ازدواج - marya - 2011/08/12
بیماری واسه همه ممکنه پیش بیاد من ازدواج کردم حس میکنم به دلیل یه سری فشار عصبی بعد از ازدواج علائم بروز کرد اما من 2 سال بعدش فهمیدم ام اس دارم. خدا را شکر شوهرم هیچ وقت در مورد ام اس حرف نمیزنه باید فهمید که هر آدمی ممکنه دچار مشکلی در هر زمان بشه و ازدواج تعهد می خواد .اما قبل از ازدواج باید این مشکل را گفت تا طرف اگه تعهد و جنبه اش را داشت پا پیش بذاره.
RE: ازدواج - fatima - 2011/08/12
سلام
به نظر منم بايد بگيم اما بعد از اينكه مراحل اوليه ي خواستگاري طي شد و هر 2طرف همو پسنديده باشن.
بچه ها راست مي گن اگه كسي اينقد سطحي نگر باشه و خودخواه بهتره اصلا پاشو تو زندگي آدم نذاره!
اما من ايمان دارم خدا برا ماها كه فرشته ايم، فرشته هاي دوس داشتني شو ميفرسته
RE: ازدواج - sama - 2011/08/12
سلام
من هم نمیخوام ..... درگیره مشکلاتم بشه ......همش درد و ناله و گریه .... باید بره    
|