+- وبسایت تخصصی ام اس سنتر | بیماری ام اس | مرجع تخصصی ام اس (https://mscenter.ir)
+-- انجمن: بحث ها وگفت و گوهای عمومی اعضاء (https://mscenter.ir/Forum-%D8%A8%D8%AD%D8%AB-%D9%87%D8%A7-%D9%88%DA%AF%D9%81%D8%AA-%D9%88-%DA%AF%D9%88%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B9%D9%85%D9%88%D9%85%DB%8C-%D8%A7%D8%B9%D8%B6%D8%A7%D8%A1)
+--- انجمن: مراسم و ملاقات هاي اعضا (https://mscenter.ir/Forum-%D9%85%D8%B1%D8%A7%D8%B3%D9%85-%D9%88-%D9%85%D9%84%D8%A7%D9%82%D8%A7%D8%AA-%D9%87%D8%A7%D9%8A-%D8%A7%D8%B9%D8%B6%D8%A7)
+--- موضوع: سفر ماسوله - انزلی (/Thread-%D8%B3%D9%81%D8%B1-%D9%85%D8%A7%D8%B3%D9%88%D9%84%D9%87-%D8%A7%D9%86%D8%B2%D9%84%DB%8C)
RE: دیدار ماسوله - انزلی - par_ya_s_61 - 2011/05/23
سلام دوستان عزیز جمیعا خیلی زحمت کشیدید بغیر از من که واقعا متاسفم همگی خسته نباشید دلم برای تک ت تون تنگ شده[/b[/color][color=#1E90FF]
[color=#1E90FF][size=large]تک تکتونو دوست دارم
RE: دیدار ماسوله - انزلی - سحــــــــر - 2011/05/23
سلام
واقعا دستم توان نداره که بشینم و خاطره این سفر رو بنویسم
به بهار هم گفتم انگار یه خواب بود.چطوری باور کنم که تموم شد
من لحظه به لحظه قدر این سفر رو داشتم
چشمام پر از اشکه و نمیخوام حتی خاطرش رو به یاد بیارم چون واسم سخته که بگم تموم شد
لحظات آخر سفر به هر کدومتون که نگاه میکردم اشک تو چشمم جمع میشد اینکه چقدر دوست داشتنی هستین و چقدر سخته دوری از شماها
بعد از این سفر از زندگی بدم اومد که چرا انقدر چیزایه خوب زود تموم میشه
خیلی دوستون دارم
RE: دیدار ماسوله - انزلی - Sina - 2011/05/23
پریا جون یعنی این مظولومیتت من و کشته
از بابات هم یه تشکر جاجانه بکن که تو رو پیش ما رسوند
RE: دیدار ماسوله - انزلی - مـه ســـا - 2011/05/23
(2011/05/23, 01:54 PM)Sina نوشته است: پریا جون یعنی این مظولومیتت من و کشتهجان من این لغت پنجمو ترجمه کن
از بابات هم یه تشکر جاجانه بکن که تو رو پیش ما رسوند
RE: دیدار ماسوله - انزلی - Sina - 2011/05/23
مظولومیتت بر وزن ظلم که اگه اولش م بیاد یعنی کسی که ظلم به او واقع شده که میشه مظلم ... ولی چون مظلم مضاف الیه داره باید یه واو بعد از حرف چهارم اضافه بشه که میشه مظلوم حالا اگه بخوایم تبدیلش کنیم به مصدر باید یه ت آخرش بیاریم که میشه مظلومیت و اگه بخوایم بیشتر و محکمتر اعمال بشه باید یه واو هم بعد از حرف دوم بیاد که میشه مظولومیت ... بعد از اینها اگه بخوایم نسبت بدیم به کسی که ت هم باید آخرش بیاد که میشه مظولومیتت
....
حل شد ؟؟؟ اگه مشکلی بود بگو تا بیشتر توضیح بدم .... ادبیات سادست دیگه ... بلد نیستی؟؟؟
RE: دیدار ماسوله - انزلی - MAHDI - 2011/05/23
بسيار توضيح خوبي بود. حالا ميشه در مورد كلمه جاجانه هم توضيح بدي
RE: دیدار ماسوله - انزلی - maryamm - 2011/05/23
نمیاد نمیاد وقتی هم که میاد اینجوریه
ولی دمشون گرم سینا عجب بلایی سرت آوردن که لکنت زبون گرفتی
سینا پیاده شو
مواظب باش فقط موقع پیاده شدن هلت ندن
RE: دیدار ماسوله - انزلی - Sina - 2011/05/23
و اما جاجانه
....
این کلمه بر وزن جان میاد که بعضی از اساتید میگن که بر وزن جا هم میاد که اینجا ما مورد اول رو مورد بررسی قرار میدیم
....
جان یعنی همون روح و تن و کیفیت زندگی که اگه بخوایم بازهم همون مضاف الیه رو بهش بدیم یدونه ه آخرش اضافه میکنیم که اکثرا این کلمه با صدای بلند تو سوارکاری استفاده میکنن جانههههههه حالا اگه بخوایم تبدیل کنیم به یه کلمه ترسناک و سوالی یه الف اولش اضافه میکنیم که میشه آجانه ؟ که قدیم دزدها استفاده میکردن ولی چون صفت جدا از موصوف وجود خارجی نداره پس یه ج هم اولش لازم داریم که تبدیل بشه به صفت که اکثرا به معنای زن زلیل استفاده میشه :
مثلا : مهدی جاجانه .....
RE: دیدار ماسوله - انزلی - MAHDI - 2011/05/23
با تشكر از توضيحاتتون اونوقت تشكر جاجانه يعني تشكر زن ذليلانه ديگه. منظورت باباي پريا بود اونوقت؟؟؟
RE: دیدار ماسوله - انزلی - Sina - 2011/05/23
نه این جاجانه بر میکرده به مورد دوم یعنی جا
که دیگه از حوصله بحث خارجه فقط باید بگم منظور اینه که درجا ازش تشکر کن