وبسایت تخصصی ام اس سنتر | بیماری ام اس | مرجع تخصصی ام اس
درمان افسردگی - نسخه قابل چاپ

+- وبسایت تخصصی ام اس سنتر | بیماری ام اس | مرجع تخصصی ام اس (https://mscenter.ir)
+-- انجمن: روانشناسي (https://mscenter.ir/Forum-%D8%B1%D9%88%D8%A7%D9%86%D8%B4%D9%86%D8%A7%D8%B3%D9%8A)
+--- انجمن: اخبار روانشناسي (https://mscenter.ir/Forum-%D8%A7%D8%AE%D8%A8%D8%A7%D8%B1-%D8%B1%D9%88%D8%A7%D9%86%D8%B4%D9%86%D8%A7%D8%B3%D9%8A)
+--- موضوع: درمان افسردگی (/Thread-%D8%AF%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D9%81%D8%B3%D8%B1%D8%AF%DA%AF%DB%8C)

صفحه ها: 1 2 3 4 5 6


RE: افسردگي و راههاي كاهش آن - naazanin - 2012/11/27


درمان افسردگی با خوراکی های خوشحالی

درمان افسردگی با خوراکی های خوشحالی!آيا شما هم از آن گروه انسان‌هايي هستيد كه بي‌دليل احساس افسردگي مي‌كنند؟ خيلي از افرادي كه از افسردگي رنج مي‌برند براي سرحال آوردن خودشان به خوراكي‌هايي مثل شكلات، چيپس و شيريني خامه‌اي روي مي‌آورند اما متخصصان تغذيه معتقدند، اگر شما واقعا در پي آن هستيد كه حال و هواي خود را تغيير دهيد و روحيه بانشاط‌تري پيدا كنيد، بايد انتخاب‌هاي خود براي خوردن را كاملا تغيير دهيد.


5 نجات بخش



به گزارش سه نسل به نقل از برترین ها ، بت رردون، رئيس دپارتمان علوم تغذيه در دانشگاه يورك مي‌گويد، ما هميشه به‌دنبال غذاهايي هستيم كه فكر مي‌كنيم احساس بهتري به ما مي‌دهند اما كارهايي را انجام مي‌دهيم كه نتيجه آن‌ها در طولاني مدت وضع‌مان را خراب‌تر مي‌كند. غذا خوردن‌هاي نادرست مي‌توانند عكس‌العمل‌هاي فيزيولوژيكي خاصي در بدن ايجاد كنند و باعث بروز نشانه‌هايي مثل رخوت، زودرنجي، تحريك‌پذيري و حتي ولع شديد به خوردن ‌شوند درحالي‌كه غذاهاي مناسب مثل 5 نوعي كه در ادامه به آن‌ها اشاره خواهيم كرد، مي‌توانند قند خون را تنظيم كنند، تغيير و تحولات بيش از اندازه و ناسالم روحيه انسان را از بين ببرند و انتقال‌دهنده‌هاي عصبي در مغز را تقويت كنند و اين‌ها تمام فعل و انفعالاتي هستند كه در ايجاد حس افسردگي دخيل هستند. پس زماني‌كه حس افسردگي به شما دست مي‌دهد اين انتخاب‌هاي هوشمندانه را امتحان كنيد.


صبحانه خوشحالي



•املت - زرده تخم‌مرغ فراموش نشود
•مواد مهم: ويتامين B و پروتئين. زرده تخم‌مرغ قسمتي از تخم مرغ است كه منبع مهمي براي ويتامين B محسوب مي‌شود.
مثال‌هاي ديگر: گوشت گوساله بدون چربي، سبوس گندم، ماهي، مرغ (ماكيان)

علت اثر بخشي: رژيم غذايي سرشار از ويتامين B مي‌تواند نشانه‌هاي افسردگي را به‌شدت كم كند. ويتامين B به‌خصوص6 B و12 B مي‌تواند عملكرد عصبي را به‌شدت تقويت كند يعني بر روشي كه انتقال‌دهنده‌هاي عصبي مغز، پيغام‌ها را ارسال مي‌كنند موثر است و اين عملكرد همان چيزي است كه كيفيت روحيه انسان را تعيين مي‌كند. همچنين رابطه مستقيمي بين كمبود ويتامين B و افسردگي وجود دارد. تحقيقي كه در سال 2010 انجام شد و در آن 3 هزارنفر بزرگسال براي 12 سال مورد آزمايش قرار گرفته بودند نشان داد، افرادي كه با كمبود ويتامين‌هاي B مواجه هستند ريسك بيشتري براي مبتلا شدن به افسردگي دارند.

پروتئين موجود در تخم‌مرغ (همانند گوشت بي‌چربي) احساس رضايت ماندگار‌تري در شما به‌وجود مي‌آورد و قند خون را در حالت تعادل نگه مي‌دارد. تخم مرغ را مي‌توان به شكل‌هاي مختلف و گوناگوني مصرف كرد مثلا مي‌توان آن را با كره سرخ كرده يا آب‌پز شده آن را روي سالاد خرد و ميل كرد.



ميان وعده مناسب



•دانه‌هاي روغني
•مواد مهم: منيزيم
مثال: تخم كدو تنبل، تخمه آفتابگردان، بادام هندي، بادام،
بادام زميني (سبزي‌هاي برگ‌دار سبز و گندم كامل هم منابع غني‌ براي منيزيم هستند)

علت اثر بخشي: منيزيم كه جزو مواد معدني محسوب مي‌شود و به‌طور كلي در دانه‌ها و آجيل وجود دارد، بر توليد سروتونين كه ماده اصلي ايجاد حس نشاط در مغز است، اثر مي‌گذارد. همچنين منيزيم در توليد انرژي كلي بدن نيز موثر است.

علت دوم: آجيل و دانه‌هاي روغني منبع خوبي براي پروتئين و چربي سالم هستند و به‌عنوان يك غذاي كامل، جانشيني براي تنقلات فرآوري شده به حساب مي‌آيند و براي شما اين امكان وجود دارد كه طعم شور، بي‌نمك يا شيرين آن‌ها را انتخاب كنيد البته خوراكي‌هايي كه حاوي مقادير زيادي نمك يا شكر هستند، علاوه‌بر ‌اين‌كه هيچ‌گونه خاصيتي ندارند، باعث مي‌شوند شما بيش از اندازه به خوردن روي بياوريد زيرا فعل و انفعالاتي در بدن ايجاد مي‌كنند كه پيامد آن‌ها فرمان مغز به مصرف مقادير بيشتري از شكر و نمك است.



غذاي دريايي مغز


•ماهي‌هاي آب‌هاي سرد
•مواد مهم: اسيدهاي چرب امگا 3

مثال: قزل‌آلاي وحشي، شاه ماهي، ساردين، كولي، ماهي تن (نه بيش از يك‌بار در هفته)، قزل‌آلاي رنگين كمان و ماهي خال مخالي. روغن ماهي كه به‌عنوان مكمل‌هاي غذايي ارائه داده مي‌شود، جايگزين بسيار مناسبي است براي آن‌ها كه نمي‌توانند حداقل هفته‌اي 3بار از اين ماهي‌ها استفاده كنند.

علت اثربخشي: اين‌كه ماهي به‌عنوان «غذاي مغز» نام گرفته است، بي‌حكمت نيست. ماهي‌هاي چرب مثل قزل‌آلا حاوي مقادير زيادي اسيدهاي چرب امگا 3 (DHA) هستند كه عاملي است براي تقويت حافظه و عملكرد بهتر سلول‌هاي خاكستري مغز. در واقع، 20 درصد سلول‌هاي خاكستري مغز تشكيل شده از DHA است. تحقيقات نشان داده، مصرف اين اسيدها يعني DHA 3‌بخش هيپوكامپ، اميگدال و سينگيليت درمغز كه مسئول اصلي تعيين روحيه انسان هستند را گسترش مي‌دهد.

همچنين ماهي، منبع مهمي از پروتئين فاقد چربي محسوب مي‌شود كه قند خون را ثابت نگه مي‌دارد. خوردن مقدار كمي پروتئين همراه غذا مي‌تواند در حفظ روحيه شما و حتي از بين رفتن دلسردي موثر باشد


نوشيدني سرحال‌آور


•چـاي سبز
•مواد مهم: اسيد آمينه ال- تيانين
مثال: چاي سبز داغ، آيس تي دم كشيده (همراه با طعم‌هاي مختلف كه در بازار موجود است)

علت اثر بخشي: ال- تيانين، اسيد آمينه‌اي است كه در برگ‌هاي چاي يافت مي‌شود؛ آزمايش‌هاي EEG نشان داده‌، اين اسيد‌آمينه سبب تحريك امواج مغزي آلفا مي‌شود كه اين امر مي‌تواند قدرت تمركز مغز را تقويت كند. به‌علاوه‌ خواص بي‌شماري را براي ساير اعضاي بدن براي اين ماده برشمرده‌اند. اين اسيدآمينه به‌شدت باعث آرامش مي‌شود و اثر آن تا 8 ساعت در بدن باقي مي‌ماند، به راحتي جذب بدن مي‌شود و قادر است از سد خوني مغز عبور كند كه همين ويژگي، اثربخشي آن را دوچندان مي‌سازد./

منبع برترین ها


RE: افسردگي و راههاي كاهش آن - sargol - 2012/11/27



کمبود چه موادي موجب افسردگي مي گردد؟
افسرده

اگر رژيم غذايي، احتياجات شخص به مواد مغذي را برآورده نکند، مي تواند باعث افسردگي شود.

ثابت شده است، غذاهايي که تريپتوفان کمي دارند، افسردگي را به دنبال خواهند داشت. تريپتوفان، يک اسيد آمينه مي باشد که در غذاهايي پروتئيني يافت مي شود. پروتئين در غذاهايي از قبيل: گوشت، مرغ، ماهي، تخم مرغ ، پنير، ماست و شير وجود دارد.

رژيم غذايي که حاوي مقدار کمي اسيد هاي چرب غير اشباع باشد، موجب افسردگي مي گردد.

به طور خلاصه، رژيم غذايي که به مقدار کافي ويتامين، عناصر معدني ، اسيدهاي آمينه و اسيدهاي چرب نداشته باشد، موجب افسردگي مي گردد.
ويتامين هاي گروه B

ويتامين هاي گروه B براي سلامتي روان و روح بسيار مفيد مي باشند. آن ها در بدن ذخيره نمي شوند، پس مقدار آن ها بستگي به رژيم غذايي دارد.

ويتامين هاي گروه B با تصفيه کردن کربوهيدرات ها (مثل جدا کردن سبوس از غلاتي چون گندم، برنج و ...)، کشيدن سيگار ، مصرف کافئين(مثل قهوه) و نوشيدن الکل، تخريب شده و از بين مي روند.

کمبود ويتامين هاي گروه B ،مخصوصا ويتامين هاي B1, B2, B3, B6, B9 مي تواند باعث افسردگي گردد.

مهم ترين منابع غذايي ويتامين هاي گروه B ه طور کلي: مخمر(ماءالشعير)، جوانه گندم و جو، غلات و نان سبوس دار ، جگر و گوشت ها هستند.

ويتامين 1B (تيامين): مغز به کمک اين ويتامين کربوهيدرات ها را مي سوزاند و به عنوان سوخت و انرژي به کار مي برد. کمبود اين ويتامين موجب کاهش وزن، بيماري هاي معده اي، کم خوابي و در آخر موجب افسردگي مي گردد.

ويتامين 3B (اسيد نيکوتنيک): پلاگر يکي ازمهم ترين علائم کمبود اين ويتامين مي باشد. از ديگر علائم کمبود آن مي توان خستگي، عصبانيت، آشفتگي و کُندي در اعمال بدني و رواني را نام برد.

ويتامين 5B (اسيد پانتوتنيک): علائم کمبود اين ويتامين، عبارت است از: گرسنگي، استرس و افسردگي. اين ويتامين براي درست عمل کردن هورمون ها و تهيه اسيدهاي آمينه نقش اساسي را بر عهده دارد.

ويتامين 6B (پيرودوکسين): علامت هاي کمبود اين ويتامين بسيار محدود مي باشد. در الکليسم ها، بيماران کليوي و خانم هايي که داروهاي ضد بارداري مصرف مي کنند، علائم کمبود ظاهر مي شود.

ويتامين 12B : علائم کمبود اين ويتامين شامل: کم خوني ، شخصيت دوگانه، سوءظن شديد، هذيان گويي، زود رنجي، توهم، پريشاني، کاهش اشتها ، سرگيجه، ضعف، کمبود تنفس و اسهال است. منابع ويتامين 12B عبارت است از ماهي، گوشت، مرغ و لبنيات.

اسيد فوليک: اين ويتامين براي ساخت DNA لازم است. الکليسم ها و استفاده کننده هاي زياد داروها جزو کساني مي باشند که دچار کمبود اين ويتامين مي شوند. غالبا براي رشد طناب عصبي جنين، به خانم هاي باردار مکمل اين ويتامين را مي دهند.

منابع اسيد فوليک عبارتند از: سبزيجات سبز، ميوه ها ، مخمر،اسفناج، بروکلي، قارچ، گوشت، آب پرتقال و آب توت فرنگي.
ويتامين C:

کمبود اين ويتامين موجب افسردگي مي گردد. داشتن استرس، بارداري و شيردهي و خوردن آسپرين موجب کمبود اين ويتامين مي شود.
املاح:

کمبود منيزيم، کلسيم، روي، آهن، منگنز و پتاسيم نيز مي تواند منجر به افسردگي گردد.
کربوهيدرات:

وقتي فردي دچار افسردگي مي گردد، مقدار انرژي در بدن آن شخص کم مي شود و به همين نسبت ميل به غذا خوردن در او کاهش مي يابد.

اشخاص افسرده، غذاهايي که کربوهيدرات دار را با ولع و اشتياق ميل مي کنند، زيرا کربوهيدرات محرک ساخت سروتونين مي باشد. سروتونين ماده شيميايي در مغز مي باشد که بر روي حالت و وضعيت فرد اثر مي گذارد.

سروتونين، اثر بسيار مهمي بر مغز مي گذارد. به طور مثال اگر فردي خوشحال يا سالم باشد، سروتونين در مغز او فعال مي باشد. به همين خاطر اشخاص افسرده، داراي مقدار کمي سروتونين در مغزشان مي باشند. رژيم پر کربوهيدرات باعث مي شود که سروتونين در مغز افزايش يابد. اما نبايد اين نکته را از ياد برد که خوردن زياد کربوهيدرات باعث جلوگيري از افسردگي نمي شود، بلکه مصرف کافي کربوهيدرات، مي تواند در اين رابطه کمک کند.
چربي هاي مفيد و ضروري

مصرف زياد چربي ها، براي سلامتي بسيار خطرناک مي باشد. اما برعکس، به مقدار کافي چربي خوردن، موجب سلامت روح و روان و درست عمل کردن سيستم هاي عصبي مي گردد. مصرف چربي هاي غير اشباع (مانند امگا 3 موجود در ماهي ها) در رابطه با سلامتي روح و روان و جلوگيري از افسردگي بسيار مهم مي باشد.
کافئين

براي بالا بردن انرژي در اشخاص افسرده از مواد کافئين دار استفاده مي شود. کافئين تحريک کننده سيستم عصبي مي باشد. لذا افرادي که به مقدار زياد قهوه مي نوشند، خواب و استراحت کمتري دارند.

کافئين از مواد غذايي بي خواب کننده مي باشد و همان طور که مي دانيم، خواب کافي و راحت براي افزايش سلامتي بسيار مهم مي باشد. ا گر فردي خوب نخوابد، دچار افسردگي و عصبانيت مي گردد. پس کافئين را به مقداري که بدنتان نياز دارد، بخوريد يا بنوشيد.

مواد غذايي داراي کافئين مثل قهوه، چاي، کاکائو و نوشابه ي سياه است.




RE: افسردگي و راههاي كاهش آن - naazanin - 2012/12/01


راه های فرار از افسردگی زمستانی

اصلا فارغ از همه حرف های روانشناسانه انگار یک ربط عجیبی بین «پاییز» و «اندوه» وجود دارد. یک بار دیگر ترانه های معروف خزانی را توی ذهنتان مرورکنید. از «شد خزان گلشن آشنایی» گرفته که از پاییز به عنوان استعاره استفاده کرده تا «از آن شب سرد پاییز، آهنگ سفر کردی» زنده یاد ایرج بسطامی که در آن پاییز لوکیشن (!) اندوه است و اتفاقا این شب ها به خاطر قرار داشتن در همین لوکیشن همه شبکه های رادیویی فرت و فرت پخشش می کنند و فکر هم نمی کنند که این ترانه چقدر غمگین است. حالا ما بیشتر گیر می دهیم به برگ ریزان طوری پاییز و حال درخت ها و اینها، آن طرف آبی ها بیشتر به «کم نور» بودن پاییز گیر می دهند واین اندوه را با آن «تاریکی» نشان می دهند.

فرار از افسردگی زمستانی

«تاریکی» و نبودن نور، همیشه استعاره چیزهای غمناک ترند. سوزان سانتاگ یک جمله معروف دارد که ما آن را کرده ایم عنوان همین صفحه، وقتی از بیماری های رواشناختی می نویسیم: «بیماری، طرف تاریک وجود است». خلاصه اینکه این دفعه می خواهیم درباره ربط «فصل»ها و «حال آدمیزاد» حرف بزنیم به این بهانه که حالا پاییز است و طبق آنچه که در همه متن های معتبر روانپزشکی آمده آن نشانه هایی که به افسردگی زمستان معروف است در پاییز شروع می شود. شواهد این مدعا را هم احتمالا در دور و بری های تان یا با مراجعه به ذهن خودتان دیده اید، ندیده اید؟ خب! خوش به حالتان! ما که بخیل نیستیم. اگر این جور است، این صفحه را به عنوان یک صفحه علمی «دانستنیها» طور بخوانید!

به رسم منطقیون معتقدم و البته متاخر. بیایید قبل از اینکه در مورد رابطه افسردگی و فصل پاییز حرف بزنیم، تکلیفمان را با این کلمه «افسردگی» معلوم کنیم. چون که ته تهش افسردگی زمستانی هم یکی از انواع افسردگی است دیگر. از آسمان و با باران های خزانی که یکهویی نیفتاده توی طبقه بندی های روانپزشکی. مخصوصا این روزها ملت فرت و فرت به همدیگر و به خودشان برچسب «دپرس» بودن می زنند. این کلمه «دپ» زدن و «دپرس» بودن که نقل دهان من وشماست، تخلیص شده جوانانه وار همان «دپرسیون» فرانسوی ها و «دپرشن» انگلیسی هاست که دقیقا یعنی «افسردگی» اما آیا ما همین قدر که به خودمان برچسب می زنیم افسرده ایم؟

افسردگی چه شکلی است؟

انگلیسی ها یک واژه دارند به عنوان «بلوز» که حتما یک ربطی به آن سبک موسیقی شان هم دارد. این «بلوز» یک درجه از اندوه قبل ا زافسردگی است؛ یعنی آنها به غمگینی های عصر یکشنبه شان که مال ما می شود غمگینی عصر جمعه، نمی گویند دپرشن یا افسردگی. می گویند غمگینی. حالا این تدقیق (!) زبانشناسانه و روانشناسانه برای این بود که بدانید خیلی وقت ها که ما به خودمان برچسب افسردگی می زنیم، در واقع دچار بلوز یا همان اندوه شده ایم. افسردگی یک بیماری روانپزشکی است، نه یک اندوه ساده حتی عمیق.

فرار از افسردگی زمستانی

حالا همه اینها را که می گویم، گمان برتان ندارد که افسردگی چیز عجیب و غریبی است که فقط عده خاصی به آن مبتلا می شوند. نه. همانطورکه شاید شما هم شنیده باشید افسردگی «سرماخوردگی» بیماری های روانی است. یعنی به همان نسبت که در بیماری های جسمی ممکن است شما بیشتر به سرماخوردگی مبتلا شوید، در بیماری های روانی هم احتمالا مبتلا شدن به افسردگی از همه بیشتر است. اما وقتی که صحبت از یک نوع خاص از افسردگی یعنی افسردگی فصلی می شود. تعداد مبتلایان کمتر و کمتر می شود.

اولین چیزی که شما باید در مورد افسردگی و بیماری های روانی بدانید، این است که وقتی نام یک بیماری، بیماری است که واقعا شما را از کار و زندنگی انداخته باشد. یعنی تاثیر واضحی در روند عادی زندگیتان گذاشته باشد. اگر سر کار می روید، در شغلتان، اگر محصل یا دانشجویید در نمره هایتان، اگر ازدواج کرده اید در رابطه با همسرتان، اگر هنوزمجردیدی در رابطه با خانواده، هم اتاقی یا هم خانه های تان مشکلی پیش می آید. البته اگر هنوز این تاثیر را ندیده اید و مشکلتان در سطح «مشکل» مانده و به «بیماری» نرسیده هم معنایش این نیست که نباید کاری کنید ودست روی دست بگذارید تا «بیماری بالقوه» تان به «بیماری بالفعل» تبدیل شود. یعنی شما هر وقت زودتر برای رفع مشکلتان دست بجنبانید، زودتر از به وجود آمدن بیماری پیشگیری کرده اید.

دومین چیزی که در مورد افسردگی باید بدانید این است که باید زمان خاصی شما دچار نشانه های یک بیماری باشید تا بیمار به حساب بیایید. در مورد افسردگی این زمان دو هفته است. البته کمی تصورش هم سخت و اندوهناک است که شما در مدت دو هفته، آن هم تقریبا هر روز و آن هم در بیشتر ساعات روز دچار نشانه های افسردگی باشیدودر اندوه خود غوطه ور باشید اما افسردگی درست ودرمان دقیقا همین شکلی است.

سومین چیزی که باید در مورد افسردگی بدانید، این است که افسردگی «شدت» دارد. یعنی یکی در حد اینکه افسردگی چندتا مشکل کوچک در کارش و خانواده اش به وجود بیاورد افسرده می شود، یکی کار و زندگی اش فلج می شود و آن حس مشهور گیر افتادن در بین چند «سگ سیاه» را دارد و یکی که از همه شدیدتر است، می خواهد بزند زندگی خودش را تمام کند. حالا یا فکرش را دارد، یا فکرش را به نقشه تبدیل کرده یا حتی اقدام هم کرده و ناموفق بوده.

چهارمین چیزی که در مورد افسردگی باید بدانید، این است که بعضی از افسردگی ها خیلی اتوکشیده و بی هوا می آیند سراغ آدمیزاد و زمان خاصی هم برای جنابشان در نظر نمی گیرند اما بعضی از افسردگی ها وقت خاصی دارند؛ مثلا «ملال پیش قاعدگی» و «افسردگی بعد از زایمان» برای خانم ها و «افسردگی فصلی» برای همه.

فرار از افسردگی زمستانی

نشان های افسردگی زمستانه

خب حالا که به رسم منطقیون از کل به جزء آمدیم و از افسردگی رسیدیم به افسردگی با الگوی خاص و از آنجا هم رسیدیم به افسردگی فصلی، وقت روکردن نشانه های این افسردگی فصلی است. انگلیسی زبان ها به افسردگی فصلی به اختصار می گویند SAD. خود کلمه SAD که اگر با حروف کوچک بنویسیمش یعنی غمگین، بیشتر آدم را غمگین می کند. منطقیون از اتاق فرمان اشاره می کنند که از منطق خودمان خارج نشویم. این افسردگی فصلی، بیشتر در فصل های کم نور سال یعنی پاییز و زمستان خودش را نشان می دهد و چون که پرش در زمستان است و کمش در پاییز به افسردگی زمستانه مشهور شده است وگرنه اگر بخواهد بیخ گلوی ذهنتان را بگیرد، دقیقا همین روزهای پاییز شروعش است، مخصوصا روزهای ابری تر و تاریک تر.

1- اندوه: همه انواع افسردگی، یک نشانه مهم و مرکزی دارند؛احساس غمگینی و پوچی در اکثر ساعات روز. همانطور که گفتیم این احساس غمگینی، با آن احساس غمگینی که گاه و بیگاه سراغ همه ما می آید فرق دارد و خیلی شدیدتر است.

2- اشتهای زیاد: در خیلی از افسردگی ها اشتهای آدم کم می شود اما در افسردگی زمستانه اشتها زیاد می شود؛ مخصوصا به چیزهای شیرین پر از کربوهیدرات.

3- افزایش وزن: وقتی آدم هلف هلف شیرینی می خورد، معلوم است که چاق می شود دیگر.

4- احساس خستگی: احساس کوفتگی بی دلیل و بدون کار یدی زیاد هم سراغ افسردگان زمستانی می آید.

5- تمایل به خوابیدن: درست مثل موجوداتی که به خواب زمستانی می روند، افسرده های زمستانی هم دلشان نمی خواهد از رختخواب بلند شوند.

6- اختلال در تمرکز: افسرده های زمستانی فقط جسم به هم ریخته ای ندارند، آنها نمی توانند ذهنشان را مثل گذشته مرتب کنند و روی موضوعی تمرکز کنند.

7- تحریک پذیری عصبی: افسردگان زمستانی زودتر می رنجند وزودتر هم از کوره در می روند.

افسردگی زمستانی از کجا می آید؟

قضیه دلیل هایی که متخصصان رشته های مختلف برای افسردگی زمستانی رو می کنند، هم مثل قضیه آن داستان مولاناست که سه نفر به سه زبان مختلف انگور می خواستند و هر سه در واقع یک چیز را طلب می کردند. هم آنهایی که برون را دیده اند و می گویند در عرض های بالای جغرافیایی این افسردگی بیشتر است و خداد به داد مردم کشورهای اسکاندیناوی برسد، هم آنهایی که درون را دیده اند ودست گذاشته اند روییک هورمون بیچاره به نام ملاتونین و هم روانشناس های تکاملی که زمان را دیده اند و ریشه را در سبک زنندگی جدهای ما دیده اند در واقع دارند یک چیز را به زبان های مختلف می گویند. حالا ما مجبوریم اینها را با هم قاطی کنیم و از اول شروع کنیم.

روانشناس های تکاملی می گوینداول اول اولش افسردگی زمستانی اصلا افسردگی نبود.ملت آن وقت ها تابستان و بهار کار می کردند ودر فصل های سرد سال استراحت می کردندوتجدید نیرو. به زبان خودشان، آنهایی که در پاییز و زمستان در دل غارها استراحت می کردند، احتمال بقای بیشتری داشتند و بنابراین یک ژن هایی در باقی ماندگان نسل به نسل منتقل شد که بدن را وادار می کرد تا در فصل های کم نور سال به وجود می آید خسته خسته شود ودلش نخواهد از رختخواب بیرون بیاید. این ژن های احمق هم دیگر حالی شان نیست که الان دیگر سبک زندگی ها عوض شده و آدم ها لازم نیست دل به سرما بزنند وبرای زن و بچه بروند شکار کنند و در راه سرما بمیرند. حالا دیگر وسایل گرمایشی هست و شغل های فکری تخصصی و سبک زندگی متفاوت. آنها این را نمی فهمند. آنها دلشان می خواهد وقتی که پاییز و زمستان شد خسته شوند! خلاصه اینکه روانشناس های تکاملی می گویند ما اندوه پاییزی مان را همین قدر احمقانه از اجدادمان به ارث برده ایم.

از اینجای داستان به بعد را عصب شناس ها ادامه می دهند. آنها می گویند یک هورمون به نام ملاتونین وجود دارد که به کم شدن نور حساس است. این هورمون وقتی ترشح می شودکه نور کم می شود و وظیفه اش این است که ما را خسته و خواب آلود کند. اصلا برای همین است که ما در تاریکی بهتر خوابمان می برد. حالا این هورمون بلانسبت احمق، وقتی که پاییز و زمستان می شود و ما در روزهای کوتاه، قدم به خیابان های کم نور ابری می گذاریم هی ترشح می شود و هی ما را خسته می کند. اختلاف ترشح ملاتونین در تابستان و زمستان در خانم ها بیشتر از آقایان است و برای همین خانم ها بیشتر به افسردگی زمستانی مبتلا می شوند. آن هم خانم های جوان 20 تا 30 ساله که خواننده های اصلی همشهری جوانند.

این وسط یک خرده روایت هم وجود دارد که احتمالا هواشناسان آن را داد می زنند که این اتفاق در عرض های بالای جغرافیایی بیشتر می افتد؛ یعنی هر چه که شما به قطب شمال بیشتر نزدیک باشید و نور زندگیتان کمتر باشد، بیشتر احتمال دارد که به افسردگی زمستانی مبتلا شوید. ترجمه ایرانی اش این می شود که بروبچز مناطق کوهستانی ایران بیشتر حواسشان به خودشان باشد.

تاریکی را بکش!

قبل از هر چیز خدمتتان عرض شود که شما فکر نکنید اگر در زمستان یا پاییز مبتلا به افسردگی شدید، حتما افسردگی زمستانی دارید و به آب و هوا ربط دارد و اینها. نه، ممکن است شما همان افسردگی اتوکشیده را گرفته باشید و باید تشریف ببرید پیش روانشناس و ریشه هایش را دربیاورید و درمانش کنید. البته برای افسردگی زمستانی هم بهترین راه مراجعه به متخصص است و درمان تحت نظر. این طرف آب را بعید میدانم اما آن طرف آب یک روش دقیق وجود دارد به نام «نوردرمانی» که ملت افسرده را در یک ساعات دقیق می نشانند روبروی یکسری منابع نوری با شدت دقیق و این را چندین روز تکرار می کنند تا ملت حالشان خوب شود. حالا که این روش در ایران به احتمال زیاد نیست شما خودتان «خود نور درمانی» کنید، چطوری؟

1- پرده ها را بکشید

همان روزهای انگشت شماری که اول صبح بیدار می شوید، اولین کاری که می کنید این باشد که پرده را بکشید تا همان نور کم رمق بیرون هم بیاید داخل و فضای خانه را عوض کند. هر چه نور خانه تان بیشتر باشد، شما کمتر افسرده می شوید. گاهی هم بی خیال قبض برق شوید و لااقل صبح ها و غروب ها نور خانه را بیشتر کنید. مطمئن باشید پولش با سر حال بودنتان و بیشتر کار کردنتان جبران می شود.

2- بزنید بیرون

به هر حال در روزهای پاییز و زمستان نور بیرون در روز بیشتر از نور داخل خانه است. پس لطفا از خانه بزنید بیرون و زیر آفتاب زمستانی که پشت ابرها قایم شده و به زورخودش را به شما می رساند قدم بزنید.

3- سفر کنید

خوبی اش این است که ما در یک کشور نیمه بیابانی زندگی می کنیم و حتی در زمستان تا دلتان بخواهد در مناطق کویری و جنوب کشورمان آفتاب پهن است روی زمین. مسافرت پاییزه و زمستانه را بگذارید توی برنامه تان و اگر در شهرهای کم نورزمستانی زندگی می کنید حتما مقصدتان جنوب یا کویر باشد. البته قبلش آب و هوا را یک چک بکنیدتا باهوای ابری قشم روبرو نشوید!



منبع برترین ها





RE: افسردگي و راههاي كاهش آن - naazanin - 2012/12/04


مصرف روی نقش موثری در پیشگیری و درمان افسردگی دارد

سنندج - سرپرست دفتر بهبود تغذیه وزارت بهداشت،‌ درمان و آموزش پزشکی گفت: مصرف روی وتعادل آن در بدن، نقش مهمی در عملکرد سیستم عصبی و پیشگیری و درمان افسردگی دارد.
زهرا عبداللهیˈ روز سه شنبه در کارگاه آموزشی آشنایی با قوانین و مقررات مواد غذایی در سنندج افزود: عنصر روی در گوشت،‌ مرغ، ماهی، شیر و فرآورده های آن، جگر و غلات یافت می شود.

وی گفت: مصرف بیشتر سبزی، میوه، مغزها، حبوبات و غلات کامل، روغن زیتون، ماهی و لبنیات کم چرب در مقایسه با مصرف گوشت قرمز پرچرب، لبنیات پرچرب و روغن های حیوانی، الگوی غذایی مناسب تری برای پیشگیری و درمان افسردگی هستند.

وی با اشاره به این که شیوع افسردگی در افرادی که به طور مرتب چای سبز مصرف می کنند، کمتر است، افزود:از روش های کمک به روحیه فرد، خوردن چربی به مقدار کافی و نه زیاد است که برای این منظور باید انواع درست و مناسبی از چربی ها را انتخاب کرد.

این متخصص تغذیه ادامه داد: افرادی که دچار افسردگی هستند بطور معمول از کافئین برای بالا بردن انرژی خود استفاده می کنند اما کافئین، سیستم عصبی را تحریک می کند بنابراین مقدار زیاد آن می تواند مانع استراحت خوب شبانه شود.

به گفته وی، همچنین کافئین از خواب عمیق جلوگیری کرده، و تحریک بیش از حد سیستم عصبی می تواند به طور بالقوه باعث افزایش اضطراب شود.

عبداللهی گفت: پیروی از یک رژیم غذایی سالم، متنوع و متعادل، دریافت مواد مغذی به اندازه کافی و داشتن وزن مناسب در پیشگیری و درمان افسردگی موثر است.

این دوره آموزشی یکروزه که بیش از 30 نفر از کارشناسان معاونت غذا و دارو و کارشناسان مواد غذایی مراکز بهداشت شهرستان های تابعه کردستان در آن حضور داشتند با هدف آشنایی شرکت کنندگان با قوانین و مقررات مواد غذایی، آرایشی و بهداشتی برگزار شد.

اطلاع رسانی غذای ناسالم، بررسی سیر طبیعی پرونده های کیفری در مراجع قضایی، تعیین و تشخیص صلاحیت دادگاه صالح در خصوص جرایم مرتبط، تفاوت اعلام جرم با شکایت خصوصی در رابطه با وظایف وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، تقسیم بندی کلی جرایم در رابطه با جرایم خاص سازمان متبوع و نحوه ابلاغ و انواع قراردادهای کیفری از مطالب مورد بحث و بررسی در این دوره بود.


منبع ایرنا


RE: افسردگي و راههاي كاهش آن - naazanin - 2012/12/08



” درد دل کردن ” به بهبود افسردگی کمک می کند



افراد افسرده خیلی سریع وارد دور باطل می‌شوند. آنها به دلیل ترس از طرد شدن همواره به طور عمیق‌تری گرفتار این بیماری روحی می‌شوند. یکی از راهکارهای مقابله با افسردگی درد دل کردن است، اما نه با هر کس.

به نقل از دویچه وله، در حال حاضر بسیاری از مردم در سراسر جهان با بیماری افسردگی دست و پنجه نرم می‌کنند. اما این بیماران معمولا خود تصور می‌کنند که آنها تنها کسانی هستند که از چنین وضعیت تیره‌ی روحی رنج می‌برند و احساس می‌کنند که دیگر ارزش این را ندارند که به آنها محبت و توجه شود. آنها در عین حال نگران آن هستند که به خاطر بیماری‌شان مورد سرزنش قرار بگیرند.

پژوهشی بین‌المللی به تازگی نشان داده است که از هر پنج نفر مبتلا به افسردگی، چهار نفر احساس می‌کنند که بخاطر بیماری‌شان مورد تحقیر قرار می‌گیرند. حس عدم پذیرفته شدن در جامعه تردید بیماران را نسبت به خودشان تقویت می‌کند و آنها وارد دور باطل می‌شوند.

مبتلایان به افسردگی برای مقابله با این بیماری باید چه کار کنند؟ خانواده، دوستان و همکاران چگونه باید با بیماران برخورد کنند؟

“کریستینه رومل کلوگه” (Christine Rummel-Kluge)، روانپزشک و مدیر انجمن آلمانی حمایت از بیماران مبتلا به افسردگی می‌گوید: «در مجموع افراد افسرده وقتی که بتوانند در مورد بیماری خود صحبت کنند، به طور واضحی احساس سبکی می‌کنند.»

اما او تأکید می‌کند که این راهکار در هر شرایطی توصیه نمی‌شود.

لزوم حمایت اعضای خانواده

افرادی که دچار افسردگی می‌شوند، معمولا نمی‌توانند بیماری خود را از خانواده و دوستان نزدیک پنهان کنند. غمگینی، بی‌حوصلگی و احساس کرختی از علائم بارز افسردگی هستند. بیماران معمولا از عدم تمرکز، بی‌اشتهائی و کم‌خوابی نیز رنج می‌برند.

کریستینه رومل می‌گوید: «روشن‌گری از سوی اطرافیان برای مقابله و پیشگیری از رفتار منفعلانه، مهم و تعیین‌کننده است.»

بدترین اتفاقی که می‌تواند برای این بیماران رخ دهد، عدم به رسمیت شناختن بیماری‌شان از سوی اطرافیان است. گفتن جمله‌هایی مانند “بر خودت مسلط باش! همه گاهی حالشان بد است” باعث می‌شود که بیماران احساس کنند که مورد تحقیر قرار می‌گیرند و جدی گرفته نمی‌شوند.

کریستینه رومل می‌گوید: «گاهی اوقات لازم است به اطرافیان گوشزد کرد که افسردگی یک بیماری است که بایستی مورد معالجه قرار بگیرد.»

مطرح کردن افسردگی در محل کار

اما این روانپزشک آلمانی توصیه می‌کند که در محیط کار بایستی در مطرح کردن افسردگی کمی محتاط‌تر بود. زیرا در مواردی که فرد تنها به طور قراردادی کار می‌کند یا هنگامی که فضای کاری تنش‌آمیز است، احتمال دارد که بیمار به راحتی کار خود را از دست بدهد. اما اگر فرد رابطه‌ی خوب و دوستانه‌ای با رئیس و همکاران خود دارد، اعلام کردن بیماری‌اش می‌تواند بار بزرگی را از روی دوش او بردارد.

هنگامی که بیمار تصمیم به اعلام بیماری خود می‌گیرد، اطرافیان بایستی آرام بمانند و از برخورد باز او قدردانی کنند. کریستینه رومل می‌گوید: «باید به این نکته آگاه بود که کسانی که این بیماری را خود تجربه نکرده‌اند، هیچگاه نمی‌توانند وضعیت بیمار را کاملا درک کنند.»

به همین دلیل نصیحت کردن فایده‌ی چندانی ندارد. بهترین حالت این است که بیمار احساس کند که اطرافیان حداقل تلاش می‌کنند شرایط او را درک کند و او را جدی می‌گیرند.

منبع پزشکان بدون مرز






RE: چگونه بر افسردگی خود غلبه کنیم؟ - minoshka - 2013/04/01

ادمی که تازه با این موضوع رو به رو شده ام اس براش یه تحول جدید به ارمغان اورده و کسی هم نیست که بعنوان مشاورکمکش کنه نباید افسرده شه اصلا دست خودش افشرده نشهsad2Blush


RE: چگونه بر افسردگی خود غلبه کنیم؟ - sargol - 2013/04/02

(2013/04/01, 10:42 AM)minoshka نوشته است: ادمی که تازه با این موضوع رو به رو شده ام اس براش یه تحول جدید به ارمغان اورده و کسی هم نیست که بعنوان مشاورکمکش کنه نباید افسرده شه اصلا دست خودش افشرده نشهsad2Blush
مینوشکاعزیززیادی ناامید شدی,خودم مشاوره مفت ومجانیت میشم.ام اس مگه لولو خورخوره است که افسردگی داشته باشه دیگه حرف افسردگی رو نزن که زشته.ام اس روکافیه دوست صمیمی خودت بدونی که 24ساعته همراهت است اینطوری اصلا اذیتت نمیکنه.اگر خدایی نکرده یکخورده احساس افسردگی کردی بخودم مراجعه کن درستت میکنمsmiling




RE: چگونه بر افسردگی خود غلبه کنیم؟ - sooorooosh - 2013/04/02

(2013/04/01, 10:42 AM)minoshka نوشته است: ادمی که تازه با این موضوع رو به رو شده ام اس براش یه تحول جدید به ارمغان اورده و کسی هم نیست که بعنوان مشاورکمکش کنه نباید افسرده شه اصلا دست خودش افشرده نشهsad2Blush
دقبقاً خانم درست میفرمایید. کلاً چه خود بیماری چه عارضه تزریق اینترفرون ها باعث ایجاد افسردگی میشه.الان استاندارد درمان اینه که در کنار داروهای ام اس حتماً از یکی از داروهای ضد افسردگی جذب کننده سرتونین ssr استفاده بشه. حتماً به روان پزشک مراجعه کنید .خودم این مراحل رو طی کردم. باآسنترا(سرترالین) یا چیزای دیگه به راحتی بر طرف میشه...
در ضمن الان تو همون روان پزشکی هم اصلاً به مشاوره اعتقادی ندارن. پولت رو الکی نریز دور خواهر من. لازم میشه.




RE: درمان افسردگی - شهرزاد - 2013/12/02

برای جلوگیری از افسردگی به این 10 عامل توجه کنید :

۱۰ عامل که کسل و بی حوصله تان می کند

به طور حتم شما هم روزها و لحظاتی را تجربه کرده اید

که چندان سرحال نبوده و احساس کسالت، خواب آلودگی و بی حوصلگی می کرده اید. تا به حال از خودتان پرسیده اید که کدام عوامل چنین احساسی را ایجاد می کنند؟ در اینجا به ۱۰ عاملی اشاره می کنیم که می توانند شما را بی حوصله و کسل کنند:


۱. عادت بد غذایی
عادت بد غذایی علاوه بر آنکه می تواند حالاتی مانند تهوع و درد در شکم را ایجاد کند، بر حالات روانی ما نیز تاثیر می گذارد و حالاتی مانند تحریک پذیری، نوسانات خلقی، عدم تمرکز، پرخاشگری، عصبانیت یا بیش فعالی را ایجاد کند. اگر از نوسانات خلقی رنج می برید، غذاهایی را که در طول روز مصرف می کنید یادداشت کنید تا رابطه بین غذاهای مصرف شده و نوسانات خلقی خود را کشف کنید.

۲. چیدمان خانه
اگر می خواهید سرحال تر و شادتر باشید چیدمان خانه را عوض کنید زیرا محیط اطراف تاثیری عمیق بر روحیات ما دارد. مثلا رنگ قرمز می تواند افراد را تحریک پذیر و عصبی کند، در حالی که زرد ایجادکننده شادی و آبی ایجادکننده آرامش است. تحقیقات همچنین نشان می دهد که استفاده از تصاویر آرامش بخش –مثلا مناظر زیبا بر روحیات ما تاثیری مثبت داشته و استرس و آشفتگی را کم می کند.

۳. ترفیع گرفتن
اکثر ما رویای ترفیع گرفتن در محل کار را در سر می پرورانیم، اما واقعیت آنقدرها هم که فکر می کنیم امیدبخش نیست. محققان دانشگاه وارویک به این نتیجه رسیده اند که وقتی کارمندی ترفیع می گیرد، میزان استرس و فشار ذهنی ای که بر او وارد می شود افزایش یافته و سلامت ذهنی او به خطر می افتد.

۴. چراغ کنار تخت
اگر مرتبا هنگام تماشای تلویزیون یا هنگام مطالعه خوابتان می برد، مراقب تاثیر این امر بر اعصاب و روان خود در روز بعد باشید. تحقیقات نشان می دهند که نور در شب می تواند مانعی برای تولید ملاتونین – هورمونی که بر خلق و خوی انسان اثر می گذارد بشود. ملاتونین تنها در تاریکی تولید می شود بنابراین سعی کنید در منزل خود از پرده های ضخیم استفاده کرده و هنگام خواب همه چراغ ها را خاموش کنید.

۵. کمبود مواد مغذی
عوامل زیادی وجود دارند که می توانند به افسردگی منجر شوند، ولی در عین حال رژیم غذایی نیز می تواند علایم افسردگی را بهتر یا بدتر کند. کمبود ویتامین D، ویتامین B و اسیدهای چرب امگا ۳ می تواند به احساس افسردگی و آشفتگی منجر شود. بنابراین سعی کنید این مواد مغذی را حتما در رژیم غذایی روسانه خود بگنجانید.

۶. دوستان
مکن است تصور کنید که وقت گذرانی با دوستان راهی مناسب برای سرحال شدن است، با این حال همه چیز به روحیات آنها بستگی دارد. به عقیده محققان احساسات ما (خواه مثبت و خواه منفی) مسری هستند و اغلب بدون اینکه بدانیم از شخصی به شخص دیگر انتقال می یابند. جالب آنکه حتی گاهی بدون اینکه دوستان را ببینیم تحت تاثیر خلق و خوی آنها قرار می گیریم. مثلا در یک تحقیق مشخص شد که کاربراین فیس بوک می توانند تا مدت ۳ روز تحت تاثیر سایر کاربران قرار داشته باشند.

۷. دیر خوابیدن
بسیاری از ما می دانیم که کمبود خواب موجب کسالت و بی حوصلگی می شود، با این حال از نظر محققان زمان خواب به اندازه میزان خواب اهمیت دارد. کسانی که دیر به رختخواب می روند حتی اگر زیاد بخوابند، در معرض افسردگی قرار دارند. پس سعی کنید شب ها زود بخوابید و البته خواب کافی داشته باشید.

۸. قرص های ضدبارداری
محققان می گویند زنانی که از قرص های ضدبارداری استفاده می کنند دو برابر بیشتر از سایر زنان در معرض خطر افسردگی قرار دارند. این قرص ها در برخی زنان حالاتی مانند نوسانات خلقی و کاهش میل جنسی را نیز ایجاد می کند.

۹. سیگار
همه ما آگاه هستیم که سیگار خطر ابتلا به سرطان، بیماری های قلبی و پیری زودرس را افزایش می دهد. اما جالب است بدانید که سیگار بر سلامت روان افراد نیر تاثیر سوء دارد. محققان نیوزلندی در یک پژوهش بزرگ دریافتند که افراد سیگاری و معتادین به نیکوتین بیش از سایرین در معرض افسردگی قرار دارند.

۱۰. آفتاب
در روزهای تاریک زمستان احتمال ابتلا به اختلال عاطفی فصلی وجود دارد، ولی آیا می دانستید که آفتاب هم می تواند افراد را کسل و افسرده کند؟ اگرچه اختلال عاطفی تابستانی تنها بر ۱ درصد افراد تاثیر دارد، ولی عوارض آن جدی و شامل بی خوابی، کاهش اشتها و افسردگی هستند.