RE: دیدار ماسوله - انزلی - pariya - 2011/05/11
آن چه که شما در سرزمینان به آن میبالید تنها افتخاریست که از گذشته ها توسط دیگران باقی مانده که صد البته ما نیز دارای چنین افتخاراتی میباشیم که بر آن ببالیم! ولی ماندن در گذشته چیزی را حل نخواهد کرد چون از پایه در دنیای خیالات و اوهام سیر میفرمایید 
این ما هستیم که تحت حکمرانیه حکمرانان خردمند خود مزید بر داشتن گذشته ایی پر افتخار، امروزمان را نیز سراسر افتخار نموده ایم
بهتر است شما نیز افتخرات نسلهای قبلی را دست مایه تبلیغات خود نکنید و برای امروزتان چاره ایی بیاندیشید
RE: دیدار ماسوله - انزلی - بهــار - 2011/05/11
شما هم با این مبالغه هاتون!
ما تو گروهمون یه خانوم حامله داریم بنظرتون مهر از این بیشتر؟؟؟جمع کنید آقا
بازنده شمایین که با این همه دبدبه و کبکبه از ما پنج نفر میترسین و اسم و رسم ونوشابه واسه خوتون باز می کنین
هاهاها
RE: دیدار ماسوله - انزلی - farshid - 2011/05/11
ما در سرزمینمون مترسک از روی کسی نمیسازیم وقتی علیرضا هست
:35::35::35::35::35::35::35::35::35::35::35:
RE: دیدار ماسوله - انزلی - Sina - 2011/05/11
(2011/05/11, 09:59 AM)pariya نوشته است: این ما هستیم که تحت حکمرانیه حکمرانان خردمند خود مزید بر داشتن گذشته ایی پر افتخار، امروزمان را نیز سراسر افتخار نموده ایم
واقعا چه حکمرانان خردمندی که کل سرزمینتان را به ضربه ای در یک بازی می بازند
فرشید من دارم به این فکر میکنم که با سخاوتمون اینا رو آب کنیم و کشورشون رو به خودشون ببخشیم
.................................................
RE: دیدار ماسوله - انزلی - hanie - 2011/05/11
(2011/05/11, 09:43 AM)farshid نوشته است: منشور اخلاقی سرزمین ما
گزیده
آنگاه که بدون جنگ و پیکار وارد شهر مهر شدم، همه مردم گامهای مرا با شادمانی پذیرفتند. در بارگاه بر تخت شهریاری نشستم. سینا خدای بزرگ دلهای پاک مردم را متوجه من کرد … زیرا من او را ارجمند و گرامی داشتم.
ارتش بزرگ من به صلح و آرامی وارد شهر مهر شد. نگذاشتم رنج و آزاری به مردم این شهر و این سرزمین وارد آید. وضع داخلی و جایگاههای مقدسش قلب مرا تکان داد … من برای صلح کوشیدم.
من بردهداری را برانداختم، به بدبختی آنان پایان بخشیدم. فرمان دادم که همه مردم در پرستش خدای خود آزاد باشند و آنان را نیازارند. فرمان دادم که هیچکس اهالی شهر را از هستی ساقط نکند.
سینا خدای بزرگ از کردار من خشنود شد … او برکت و مهربانیاش را ارزانی داشت. ما همگی شادمانه و در صلح و آشتی مقام بلندش را ستودیم …
من همه شهرهایی را که ویران شده بود از نو ساختم. فرمان دادم تمام نیایشگاههایی که بسته شده بودند را بگشایند. همه خدایان این نیایشگاهها را به جاهای خود بازگرداندم.
همه مردمانی که پراکنده و آواره شده بودند را به جایگاههای خود برگرداندم و خانههای ویران آنان را آباد کردم. همه مردم را به همبستگی فرا خواندم. ، به خشنودی سینا خدای بزرگ و به شادی و خرمی به نیایشگاههای خودشان بازگرداندم. بشود که دلها شاد گردد.
من برای همه مردم جامعهای آرام فراهم ساختم و صلح و آرامش را به تمامی مردم اعطا کردم.
اوج نگیر آقا فرشید اوج نگیر... ..این تاجا به هیشکی وفا نکرده..همین پرنسسا میان توطئه چینی میکنن برات..بعد آخرش میگی کجایییی علیرضا، حامد.. که داداشتو کشتن....:35:
RE: دیدار ماسوله - انزلی - pariya - 2011/05/11
(2011/05/11, 09:42 AM)مهسا نوشته است: وای خداااااااااا   مهسا حالا یه دقیقه نخند بگو ببینم اصلاً کدومشون تویی؟؟:35:
میخوام جمعه که دیدمت بشناسمت خب 
بقیه نیز خود را معرفی نمایند تا در دیدار توان تمایز از یکدیگر برایمان آسان شود 
RE: دیدار ماسوله - انزلی - بهــار - 2011/05/11
وایی جونمی جووون میای پریا جمعه؟
RE: دیدار ماسوله - انزلی - pariya - 2011/05/11
(2011/05/11, 10:04 AM)Sina نوشته است: واقعا چه حکمرانان خردمندی که کل سرزمینتان را به ضربه ای در یک بازی می بازند
مردان ما مردان روزهای سختند سینا جان
و شما با علم به اینکه در این میادین شانسی برای پیروزی ندارید با نیرنگتان آنان را وادار به حضور در ملعبه های کودکانه ایی نمودید که خود در آن تخصص ویژه دارید، ولی باخت در چنین بازیهای کودکانه ایی چیزی از شایستگی آنان کم نخواهد کرد، مضاف بر اینکه پوشالی بودن مبارزات شما نیز آشکارتر میگردد.
RE: دیدار ماسوله - انزلی - farshid - 2011/05/11
(2011/05/11, 09:59 AM)pariya نوشته است: آن چه که شما در سرزمینان به آن میبالید تنها افتخاریست که از گذشته ها توسط دیگران باقی مانده که صد البته ما نیز دارای چنین افتخاراتی میباشیم که بر آن ببالیم! ولی ماندن در گذشته چیزی را حل نخواهد کرد چون از پایه در دنیای خیالات و اوهام سیر میفرمایید 
این ما هستیم که تحت حکمرانیه حکمرانان خردمند خود مزید بر داشتن گذشته ایی پر افتخار، امروزمان را نیز سراسر افتخار نموده ایم
بهتر است شما نیز افتخرات نسلهای قبلی را دست مایه تبلیغات خود نکنید و برای امروزتان چاره ایی بیاندیشید
ما یادگار عصمت غمگین اعصاریم.
ما راویان قصه های شاد و شیرینیم...
ما شکوه ایران و تخت جمشیدیم
ما وارثان خون سهراب و جمشیدیم
ما سینه سپر در بر هر دشمن و مزدوریم
ما وارث خون هر شهید و هر دلسوزیم
RE: دیدار ماسوله - انزلی - pariya - 2011/05/11
میام بهار جونم، خب دلمون براتون زود زود تنگ میشه دیگه 
|