وبسایت تخصصی ام اس سنتر | بیماری ام اس | مرجع تخصصی ام اس
سفر ماسوله - انزلی - نسخه قابل چاپ

+- وبسایت تخصصی ام اس سنتر | بیماری ام اس | مرجع تخصصی ام اس (https://mscenter.ir)
+-- انجمن: بحث ها وگفت و گوهای عمومی اعضاء (https://mscenter.ir/Forum-%D8%A8%D8%AD%D8%AB-%D9%87%D8%A7-%D9%88%DA%AF%D9%81%D8%AA-%D9%88-%DA%AF%D9%88%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B9%D9%85%D9%88%D9%85%DB%8C-%D8%A7%D8%B9%D8%B6%D8%A7%D8%A1)
+--- انجمن: مراسم و ملاقات هاي اعضا (https://mscenter.ir/Forum-%D9%85%D8%B1%D8%A7%D8%B3%D9%85-%D9%88-%D9%85%D9%84%D8%A7%D9%82%D8%A7%D8%AA-%D9%87%D8%A7%D9%8A-%D8%A7%D8%B9%D8%B6%D8%A7)
+--- موضوع: سفر ماسوله - انزلی (/Thread-%D8%B3%D9%81%D8%B1-%D9%85%D8%A7%D8%B3%D9%88%D9%84%D9%87-%D8%A7%D9%86%D8%B2%D9%84%DB%8C)



RE: دیدار ماسوله - انزلی - farshid - 2011/05/10

حامد و پریا هم تو کشور ما خواهند بود
حامد جان روی منو زمین ننداز
من عاشقتم
من دیوانه وار دوست دارم
من خان عموی بچتم


RE: دیدار ماسوله - انزلی - Prime - 2011/05/10

آقا من سهم شراکتم با حامد که خودم وبهار می شد رو باختم! ولا غیر!!!!
من و بهار هم بعنوان چریک در دل خاک دشمن می جنگیم.
حامد و پریا و مهدی و هانیه! بزودی برادر خود را آزاد خواهید کرد.


RE: دیدار ماسوله - انزلی - farshid - 2011/05/10

حامد و پریا با ما هستن علیرضا
حامد بیا که دلم برات تنگه
سینا تو یه چیزی به حامد بگو


RE: دیدار ماسوله - انزلی - Sina - 2011/05/10

علیرضا صحبت از سهم نبود
صحبت سر کشور بود که قبلا گفته بودی که کشور من ۵ نفره
علیرضا و بهار و حامد و پریا و بچه پریا
یعنی این ۵ نفر الان جزو کشور من هستن
و توی شرطبندی که دو تا هم شاهد داشتیم ( فرشید و فربد ) کل کشورت و واگذار کردی به کشور من
.............
بازم میگم مرده و حرفش ... کار و از این که هست خرابترش نکن
............
همون اول هم اعلام کردم که در کمال آرامش در کشور من زندگی کنین و لذت ببرین ... همین


RE: دیدار ماسوله - انزلی - farshid - 2011/05/10

فقط علیرضا لقب پناهنده اول میگیره
قبوله سینا ؟
علیرضا وای بر تو وای برتو
من جای حامد و پریا و بهار بودم به دار مجازات می آویختمت



RE: دیدار ماسوله - انزلی - fireboud - 2011/05/10

من گفتم الان میام صلح شده همه چی تمومه باز که داستان شروع شد

فرشید امضات منو کشته !


RE: دیدار ماسوله - انزلی - i3aran - 2011/05/11

هيييي واي من
جلال و عرشيا كي اومدن تو ميدان نبرد كه من نفهميدم confused
ولي خودمونيم خيلي قدر شديماااااااااا :35:


RE: دیدار ماسوله - انزلی - farshid - 2011/05/11

(2011/05/11, 12:05 AM)baran. نوشته است: هيييي واي من
جلال و عرشيا كي اومدن تو ميدان نبرد كه من نفهميدم confused
ولي خودمونيم خيلي قدر شديماااااااااا :35:

پرنسس نازنینن بانو قدر بودیم
رقیب نابود شد امشب
(2011/05/10, 11:59 PM)fireboud نوشته است: من گفتم الان میام صلح شده همه چی تمومه باز که داستان شروع شد

فرشید امضات منو کشته !

نوکرتم داداش فربد
فربد جان جای اسم تو خالیه هااااااااااااااااااااااااااااااااا


RE: دیدار ماسوله - انزلی - i3aran - 2011/05/11

بله بله حق با شماست قدر قدرت بوديم smiling
فرشيد جان اينا اصلا از اول هم نبايد با ما حريف مي شدن
بنده خداها گويا دچار توهم شده بودند laughing3laughing3laughing3


RE: دیدار ماسوله - انزلی - farshid - 2011/05/11

حیف جلال و عرشیا نیست لقب پرنس نگیرن خانوم

توهم که چه عرض کنم
فعلا برای این حالات عبارتی کشف نشده براشون
عین این میموند که یه مورچه جلوی فیل وایسته بگه جلو بیایی لهت میکنم
حیووونکی ها دلم براشون می سوزه