درد دل های مربوط به ام اس - نسخه قابل چاپ +- وبسایت تخصصی ام اس سنتر | بیماری ام اس | مرجع تخصصی ام اس (https://mscenter.ir) +-- انجمن: ام اس (https://mscenter.ir/Forum-%D8%A7%D9%85-%D8%A7%D8%B3) +--- انجمن: بحث هاي تخصصي اعضا (https://mscenter.ir/Forum-%D8%A8%D8%AD%D8%AB-%D9%87%D8%A7%D9%8A-%D8%AA%D8%AE%D8%B5%D8%B5%D9%8A-%D8%A7%D8%B9%D8%B6%D8%A7) +--- موضوع: درد دل های مربوط به ام اس (/Thread-%D8%AF%D8%B1%D8%AF-%D8%AF%D9%84-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%85%D8%B1%D8%A8%D9%88%D8%B7-%D8%A8%D9%87-%D8%A7%D9%85-%D8%A7%D8%B3) |
RE: درد دل های مربوط به ام اس - reza_akrami_a - 2012/07/13 (2012/06/18, 04:31 AM)yummy نوشته است: ام اس امروز رفتم انجمن کیف بگیرم برا داروم کسایی رو دیدم که هر چی روحیه جمع کرده بودم تو یه سال همش دود شد...سلام لازم نیست این همه نگران باشین . من خیلی ها رو دیدم که بیش از 10 ساله که ام اس دارن و حالشون خوبه حتی بعضیاشون دیگه لازم نیست دارو هم مصرف کنن. مصرف منظم دارو- رعایت رژیم غذایی - پرهیز از استرس های روانی و جسمی و از همه مهمتر روحیه خوب میتونه کمکتون کنه تا از این جور عواقب دور بمونین. عوارض بعد از تزريق بتافرون - دیانا - 2012/07/14 سلام دوستان من 2 ساله که ام اس دارم ولی این اولین باره که به صورته جدی میام تو این سایت تک فرزندم و تنها نمیدونم این بیماری تو وجور من چی دید که اومد سراغم یه کوچولو احساس خستگی میکنم فکر کنم دلم میخواد یه نفر بهم دلگرمی بده ازتون خواهش میکنم اگه چیزی بلدید که آرومم میکنه بهم بگید درد تنهاییم از یه طرف این رفیقه ناخواسته هم از یه طرف...دارم کم میارم......... RE: عوارض بعد از تزريق بتافرون - hamid - 2012/07/14 سلام دیانا جان خوش اومدی به سایت خودت و بگم که جای اشتباهی پست زدی ، احتمالا ناظرها منتقل کنن که البته بهت اطلاع هم میدن راجع به تنهاییت واقعا تنها نیستی . اینجا یه عالمه دوست داری که یه خورده باهاشون هم صحبت بشی میفهمی چه گل هایی هستن . راجع به ام اس هم به قول بچه ها ام اس فقط سراغ فرشته های ناز میاد ( حالا چرا سراغ من اومده نمیدونم ) پس دلیلش اینه که اومده سراغت و خواسته بهت بگه یه چیزهایی تو زندگیت رو نادیده گرفتی . مثلا یادت رفته که زندگی واسه خوش گذرونی هم هست . یا مثلا درد و رنج واسه همه هست ولی اونی که با این درد و رنج ها شاد هست رو هم نگاه کن . یا به قول جمله قبلی سایتمون که خیلی دوسش دارم داره بهت یه تلنگری میزنه که بهتر زندگی کنی و خیلی مثال های دیگه که تا به خودت نیای نمیتونی درک کنی چی میگم ولی اینو میدونم که ام اس خیلی بد هم نیست و البته به نظر من یکی از قشنگ ترین اتفاق های زندگی هست چون پر از تلنگر هست و تا پاتو کج میزاری یکی هست که بهت یاداوری میکنه که داری از مسیرت دور میشی پس شاد زندگی کن ، ورزش کن ، تفریح کن ، دوست داشته باش و لذت ببر RE: عوارض بعد از تزريق بتافرون - ثریا - 2012/07/14 منم اشتباهی دارم پست میزنم ولی دیا نا خانم حرف حمید جان انقد کامل بود که فقط خواستم تاییدش کنم.از همین حاج حمید شروع کن تا ببینی هیچ ام اسی تو دنیا تنها نیست همه بچه ها گل هستن یکیشون که دم دسته حاج حمیده که عشق منه RE: درد دل های مربوط به ام اس - movahedi - 2012/07/15 [quote='anaram' pid='4460' dateline='1256535752'] خيلي گشتم تويه سايت برايه پيدا كردن مكاني كه بشه درد دل كرد چه از جنس ام اس چه غير ام اس پيدا نكردم . بهر حال هيچ كس هميشه روبراه نيست و تويه زندگي ( چه ما ام اسي ها چه بقيه ) لحظاتي وجود داره كه آدم بابتشون دلش بگيره گفتم اين تاپيك رو باز كنم تا از حالا به بعد هر كدوممون دلش گرفت يا كارش جايي گير كرد و دلش همصحبت خواست بدونه جايي هست برايه باز كردن دلش و دوستايي داره كه اين درد دل رو ميخونن و تا جايي كه ميتونن كمكش ميكنن [/quo سلام دو ست عزیز شما تنها نیستی درد دل انسان را ارام میکندمشگلی هست خدمت گذاری حاضرم خودم اگثر وقت حالم پریشان می شه احتیاچ به هم صبحت دارم با احترام موحد RE: درد دل های مربوط به ام اس - ziba - 2012/07/15 من حرفی واسه گفتن ندارم .... خیلی وقته که همه جوره سکوت اختیار کردم..... RE: پاسخ : درد دل - نازی ی - 2012/07/16 (2009/12/19, 10:46 PM)reza نوشته است: من اراک بودم ( دانشجوی عمران ) اونجا فهمیدم که ام اس دارم ! تنها چیزی که تو این سال ها آرومم نگه داشته تکرار پی در پی همینه RE: درد دل - نازی ی - 2012/07/16 [quote='anaram' pid='10790' dateline='1267028280'] -فردا ميخواي بري همايش؟ -اوهوم . چطور؟ -ميخواي بري چيكار؟ -چرا نرم؟ -خب فك نكنم چيز جديدي براي تو داشته باشه. بشين خونه درستو بخون از ظهر كه با بابا حرفش رفتنو زدم نگاهش تغيير كرده و هي ميخواد به يه بهونه اي نذاره برم . -چرا نميخواي بذاري برم؟ مشكلت چيه با همايش -خب وقتت تلف ميشه نگاش ميكنم . ميدونم داره ميپيچونه - -خب آره . همونه كه خودتم ميدوني -از تو ديگه بعيده مامان . واقعا بعيده . خب مگه چه اشكال داره برم؟ اولن كه اونجا همه ام اسين . دومن خب چه اشكال داره برم توي چمعه ام اسيهايه ديگه ؟ 4 ساله يكبار هم نذاشتين برم . بابا يكم ديدتونو تغيير بدين -تو كه چيزيت نيس . چرا بابت هيچي ، اسمتت بايد بيوفته سره زبونا و طرز نگاه مردم بهت تغيير كنه؟ -مامان مگه اينجا دهاته؟ بعدم . اتفاقا دوس دارم بقيه بفهمن كه اين ام اسي كه اينقدر براي همه وحشتناك و دردناكه هيچي نيست و من دارم مثه همه آدمايه عالم راحت زندگيمو ميكنم و هيچ مشكلي ندارم . -برو جار بزن اصن . برو عالم و آدمو خبر كن بغض گلومو گرفته . اشك تويه چشام حلقه زده به خودم ميگم " هي آني . بيخيال . گريه نداره . سوسول بازي درنيار . " -من نميخوام جايي جار بزنم . ميخوام برم توي جمع يه عده مثه خودم -مگه ام اس سنتر نيست؟ خب اونجا هم توي جمعي مثه خودتي -مامان . ام اس سنتر توي دنياي مجازيه . -مگه نرفتي تهران كه تويه دنياي حقيقي توي جمعشون باشي؟ -مامان... -هر كاري ميخواي بكن -كنترل اشكامو از دست دادم و نميتونم از ريزششون جلوگيري كنم . رومو برميگردونم تا كسي متوجه نشه. دلم ميخواد بشينم هاي هاي گريه كنم.:38: اين ام اس نيست كه آزارم ميده . اين جامعه ام و برخورد مردم جامعه امه كه داره خردم ميكنه . مامان منم برخواسته از همين جامعه اس. حق داره شايد . من مادر نيستم . شايد منم اگه جاش بودم دوس نداشتم نگاه مردم به بچه ام نگاه fi يه بيمار باشه ميدونم . اونم فك ميكنه ام اس بسياري از موقعيتهاي مهم زندگي من رو خواهد گرفت و علني كردنش اصلن كاره خوبي نيس دلم گرفته بدجور [/q عیب نداره زیز دلم واسه هممون پیش میاد من دیشب با مامانم دعوام شد تهدیدش کردم که می رم به همه میگم!!1 الان که رومم میبینم اذیتش کردم!! اما خب زندگیه دیگه.......... RE: درد دل های مربوط به ام اس - 7714 - 2012/07/17 متنفرم از این بیماری -کی دست از سرم برمیداره - RE: درد دل های مربوط به ام اس - ehsan 10054 - 2012/07/17 تازه گي ها حالم داره بهتر ميشه ميگم بايد زن بگيرم بايد برم سره كار بايد دوباره زندگيم را شروع كنم بعد يه دفعه يادم مياد كه اين مال مريضيمه حالا واقعيت يه چيز ديگس نميشه بگذريم آدم با همه چيز ميسازه از 81 تالا ديگه ميدونم نبايد فكر الكي بكنم |