RE: ازدواج - mirali - 2010/06/10
به به.میبینم که دخترای دم بخت کم کم دارن میان تو صحنه و خودی نشون میدن.:35: :35: :35: :35: :35: :35: :35:
RE: ازدواج - Matilat - 2010/06/10
(2010/06/10, 11:13 PM)mirali نوشته است: به به.میبینم که دخترای دم بخت کم کم دارن میان تو صحنه و خودی نشون میدن.:35: :35: :35: :35: :35: :35: :35:
هه هه هه هه هه

ببخشيد شما چيكاره ي عروسي ؟
من حافظه م تحليل رفته!
(تازشم ،هيشكي داره خودي نشون نميده، مامان انارامم كه بيوه س،
نازنين جونم كه نامزد داره 
آبجي پريام هم شوهر كرده ، آقا حامد و كه ميشناسي!؟ شوهرخواهرمه
مريم جونم كه فعلا درس ميخونه!
منم دارم تمرين مي كنم برم خواستگاري ! ولي قصد ازدواج ندارم )
آقا حميد هم كه معرف حضورتون هستن،الان اين شكلي ميان و همه رو متفرق مي كنن!!! :35:
RE: ازدواج - mirali - 2010/06/10
(2010/06/10, 11:27 PM)Matilat نوشته است: هه هه هه هه هه

ببخشيد شما چيكاره ي عروسي ؟
من حافظه م تحليل رفته!
(تازشم ،هيشكي داره خودي نشون نميده، مامان انارامم كه بيوه س،
نازنين جونم كه نامزد داره 
آبجي پريام هم شوهر كرده ، آقا حامد و كه ميشناسي!؟ شوهرخواهرمه
مريم جونم كه فعلا درس ميخونه!
منم دارم تمرين مي كنم برم خواستگاري ! ولي قصد ازدواج ندارم )
آقا حميد هم كه معرف حضورتون هستن،الان اين شكلي ميان و همه رو متفرق مي كنن!!! :35: اولا که من خود عروسم.
در ثانی کدوم آقا حمید رو میگی؟منظورت همون صاحب سایته؟خلبانان ملوانان ای امید ...
RE: ازدواج - Matilat - 2010/06/10
(2010/06/10, 11:30 PM)mirali نوشته است: اولا که من خود عروسم.
در ثانی کدوم آقا حمید رو میگی؟منظورت همون صاحب سایته؟خلبانان ملوانان ای امید ... اولا : اگه عروس توئي ، پس من كيم ؟ 
در ثاني : آره همون صاحب سايتو ميگم !نميدونم ديگه شغلاي ديگش چيه! يعني راننده ست؟
RE: ازدواج - mirali - 2010/06/10
(2010/06/10, 11:38 PM)Matilat نوشته است: اولا : اگه عروس توئي ، پس من كيم ؟ 
در ثاني : آره همون صاحب سايتو ميگم !نميدونم ديگه شغلاي ديگش چيه! يعني راننده ست؟ خوب اگه من عروس باشم تو میشی داماد.ولی من قصد ازدواج ندارم.به خواستگارای قبلیم هم گفتم.نه بابا راننده نیست.منظورم این بود که صاحبش اومد.خلبانان ملوانان...(اخراجیها)
RE: ازدواج - anaram - 2010/06/11
وایسا وایسا
عزیزم میر علی میشه داییه عروس
خب خدا رو شکر یه آقایی هم بالای سره خونواده امون پیدا شد
با اجازه ات میر علی خان داداشه منه
عزیزم میگم بیوه ام . نگفته م چطور که ؟
با پیشنهادت کاملن موافقم . همسره شهید بیشتر فاز میده :.gif)
حمید هم اگه خیلی دوس داره میتونه بیاد بشه داداشت ، با نامزدش همه لشکر کشی کنیم خونه داماد تا بفهمه خانواده داریم
تا اینجای کار جمعن میشیم 9 نفر 
کسی نبود؟ 
بهنام تو نمیخوای با جده بزرگوارت تشریف بیاری ؟ البته منصب مناسبی برات پیدا نمیکنم . مگه اینکه ت هم بشی داداش عروس . بد نیستا !
RE: ازدواج - Matilat - 2010/06/11
(2010/06/10, 11:40 PM)mirali نوشته است: خوب اگه من عروس باشم تو میشی داماد.ولی من قصد ازدواج ندارم.به خواستگارای قبلیم هم گفتم.نه بابا راننده نیست.منظورم این بود که صاحبش اومد.خلبانان ملوانان...(اخراجیها) نه نه نه 
مير علي تو داييه مني ،نميشه داماد بشي كه چ
الهي بميرم داييم از بي كسي هلاك شد خودم يه زندايي برات پيدا مي كنم ماه اونوقت قصد ازدواج پيدا مي كني ، اصلا غصه نخور
(2010/06/11, 01:16 AM)anaram نوشته است: وایسا وایسا
عزیزم میر علی میشه داییه عروس
خب خدا رو شکر یه آقایی هم بالای سره خونواده امون پیدا شد
با اجازه ات میر علی خان داداشه منه
عزیزم میگم بیوه ام . نگفته م چطور که ؟
با پیشنهادت کاملن موافقم . همسره شهید بیشتر فاز میده 
حمید هم اگه خیلی دوس داره میتونه بیاد بشه داداشت ، با نامزدش همه لشکر کشی کنیم خونه داماد تا بفهمه خانواده داریم
تا اینجای کار جمعن میشیم 9 نفر
کسی نبود؟ 
بهنام تو نمیخوای با جده بزرگوارت تشریف بیاری ؟ البته منصب مناسبی برات پیدا نمیکنم . مگه اینکه ت هم بشی داداش عروس . بد نیستا ! آفرين ماماني 
مث اينكه كارمون داره راه ميوفته!تيممون هم كم كم داره كامل ميشه ! اگه كس ديگه اي هم هست مي تونه اعلام آمادگي كنه تا بهش پست بديم :35:
بعد از اين مرحله ميگرديم دنبال آن داماد خوشبخت
RE: ازدواج - anaram - 2010/06/11
(2010/06/11, 09:41 AM)Matilat نوشته است: آفرين ماماني 
مث اينكه كارمون داره راه ميوفته!تيممون هم كم كم داره كامل ميشه ! اگه كس ديگه اي هم هست مي تونه اعلام آمادگي كنه تا بهش پست بديم :35:
بعد از اين مرحله ميگرديم دنبال آن داماد خوشبخت
عزیزم با توجه به اینکه تو بیخیال مهریه شدی (ابلته ما جهیزیه هم نمیدیم ) و الان تویه وانفسای بیپولی هستیم ، انگشت رو هرکی بذاری ، سه سوته بله رو میگه
حالا یکی رو پیدا کن من تماس بگیرم بگم " واسه آقا پسرتون برای امر خیر مزاحم شده ام "    
RE: ازدواج - Sina - 2010/06/11
دعوا نکنین بچه ها به تعداد کافی عروس داماد داریم
برین سر قضیه مهریه
من یکی از دوستام همین الان اومده بود اینجا .... کنار محل کار من یه گل فروشی هستش که از اونجا گل سفارش داده بود
......
مهریه دختر: ۱۳۶۴ تا سکه به علاوه یخچال و لباس شور و اجاق گاز و ظرفشور و فرش و چند تا هم بود یادم نیست : اونم کلا عندالمطالبه بود ![[تصویر: a02.gif]](http://elouai.com/images/yahoo/a02.gif)
یعنی جهیزیه رو هم آرش باید میداد ..................... ![[تصویر: 15.gif]](http://elouai.com/images/yahoo/15.gif)
همینجوری یه دقیقه فقط نگاش کردم : ![[تصویر: a12.gif]](http://elouai.com/images/yahoo/a12.gif)
گفت سینا چیکار کنم ... دوسش دارم ... ![[تصویر: a02.gif]](http://elouai.com/images/yahoo/a02.gif)
----------------------------
بعدش میگن آمار ازدواج اومده پایین ........
کجاش و دیدی .... پایین ترم میاد
RE: ازدواج - Matilat - 2010/06/11
(2010/06/11, 10:23 AM)anaram نوشته است: عزیزم با توجه به اینکه تو بیخیال مهریه شدی (ابلته ما جهیزیه هم نمیدیم ) و الان تویه وانفسای بیپولی هستیم ، انگشت رو هرکی بذاری ، سه سوته بله رو میگه
حالا یکی رو پیدا کن من تماس بگیرم بگم " واسه آقا پسرتون برای امر خیر مزاحم شده ام "      
باشه
از همين الان شروع مي كنم به پيدا كردن يه گل پسر شما هم اگه كسي و سراغ داشتيد بهم معرفي كنيد
راستي مامان ،بد متوجه شديا ! چون ما ميريم خواستگاريش اون بايد مهريه تعيين كنه ! ولي ما قبول نمي كنيم 
يعني چي آخه ! مگه پسرم مهريه ميگيره 
جهيزيه هم به ما ربطي نداره! خودش بياره
قبول هم نكرد فدا سرمون ،ميريم سراغ بعدي :55:
00000000000000
سينا جان
اگه اون دختره هم عميقا دوستتو دوس داست ،هيچ وقت مهريه سنگين نمي گرفت...
خود من مخالف مهريه م اونم از نوع خيلي زيادش ... درسته كه مي گن پشتوانه ي زنه ، اما هيچ تضميني نداره براي خوشبختي
زندگي كه بخواد خراب بشه ، خراب ميشه ! چه مهريه سال تولد باشه چه يه شاخه گل ...
مهريه بايد ناب باشه و همون روز عروسي هم به زن داده بشه ،
اگه يه روز ي ازدواج كردم مهريه من اينجوريه
.....
چيزي كه بدتر از مهريه رسم و رسومه 
وااااااااي خداي من واقعا وحشتناكه
|