وبسایت تخصصی ام اس سنتر | بیماری ام اس | مرجع تخصصی ام اس
درد دل های مربوط به ام اس - نسخه قابل چاپ

+- وبسایت تخصصی ام اس سنتر | بیماری ام اس | مرجع تخصصی ام اس (https://mscenter.ir)
+-- انجمن: ام اس (https://mscenter.ir/Forum-%D8%A7%D9%85-%D8%A7%D8%B3)
+--- انجمن: بحث هاي تخصصي اعضا (https://mscenter.ir/Forum-%D8%A8%D8%AD%D8%AB-%D9%87%D8%A7%D9%8A-%D8%AA%D8%AE%D8%B5%D8%B5%D9%8A-%D8%A7%D8%B9%D8%B6%D8%A7)
+--- موضوع: درد دل های مربوط به ام اس (/Thread-%D8%AF%D8%B1%D8%AF-%D8%AF%D9%84-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%85%D8%B1%D8%A8%D9%88%D8%B7-%D8%A8%D9%87-%D8%A7%D9%85-%D8%A7%D8%B3)

صفحه ها: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 36 37 38 39 40 41 42 43 44 45 46 47 48 49


RE: درد دل های مربوط به ام اس - warrior - 2011/07/22

ام اس ام اس ام اس ام اس ام اس ام اس.........هرجا ميرم هر كاري ميكنم بالاخره به ام اس ختم ميشه.....ام اس لعنتي...........هر چي ازش بگم كم گفتم ...........داغونم كرده...............يكي از دست گلاش كه همين تازگيا به اب داده..................داغون داغونم كرد.........فكرشو بكنيد بعد از دو سال پشت كنكوري بودن 3روز مونده به كنكور يه حمله شديد داشته باشي طوري كه نتوني حتي خودكار دستت بگيري...............چه حالي پيدا ميكني.........بازم ميگي كه ام اس هيچي نيست.......من شب كنكور رو تخت بيمارستان بستري بودم ..ميدوني چي ميگم.......شبي كه همه از استرس فردا به زور خوابشون ميبره .........من به خاطر پالس كورتون خوابم نبرد و حسرت فردا ............ادم تا كي نبايد زار زار گريه نكنه..تا كي................


RE: درد دل های مربوط به ام اس - sara.i - 2011/07/22

dardeto khoob mifahmam hame chi be in marizi khatm mishe tazahor kardanam fayede nadare man ke alan 3mahe
hatta 1 rooze khosh nadashtam hafteham shode 6rooz az hme chi khasteam kheyli daghoonam vaghti har hafte avonex mizanam 24 saat badesh azab mikesham az dardo tabo larz vali charei joz ghabool kardanesh nist fadaye saret ke konkoor nadadi hatman sale dige movafagh mishi


RE: درد دل های مربوط به ام اس - warrior - 2011/07/22

(2011/07/22, 07:32 PM)sara.i نوشته است: dardeto khoob mifahmam hame chi be in marizi khatm mishe tazahor kardanam fayede nadare man ke alan 3mahe
hatta 1 rooze khosh nadashtam hafteham shode 6rooz az hme chi khasteam kheyli daghoonam vaghti har hafte avonex mizanam 24 saat badesh azab mikesham az dardo tabo larz vali charei joz ghabool kardanesh nist fadaye saret ke konkoor nadadi hatman sale dige movafagh mishi

ممنونم از هم درديت...........اره بابا فداي سرم امسال نشد سال ديگه.گور بباي ام اسagreement2smilingagreement2


RE: درد دل های مربوط به ام اس - i3aran - 2011/07/22

اومدم يه چيزي بگم ولي بعد پشيمون شدم
بيخيال ، ولش كن
اين نيز بگذرد .............



RE: درد دل های مربوط به ام اس - reach usa - 2011/07/23

نمیدونم اخه چرا من !! من که از مرگ نمیترسیدم همیشه دوست داشتم زود بمیرم ببینم چه خبره آیا اون دنیایی هست یا نه؟ این حرفهایی که شنیدم راسته یا نه ؟ خواستم دلیل به دنیا اومدنمو بدونم چون این دنیا با همه چیزاش برام ارزشی نداشت ولی وقتی ام اس یقمو گرفت باز هم انگار نه انگار گفتم چه بهتر زودتر راحت میشیم .....


ولی یه چیزی منو به زانو در اوورد !!!!نیمه گمشدمو پیدا کردم اون برام مثل یه فرشته است
حالا دلیل به دنیا اومدنمو فهمیدم ! نمیخوام زجر بکشم میخوام زندگی کنم دیگه به مرگ فکر نمیکنم
تازه فهمیدم زندگی یعنی چی ......ولی باز هم نمیدونم آخه چرا من ؟ چرا ام اس یقه منو گرفت



RE: درد دل های مربوط به ام اس - parisa2087 - 2011/07/23

بچه ها همه اينجا چه دپرسيد!!!!
بابا همه سلامتيمون رو به دست مياريم...به شرطي كه خودمون بخوايم!!!!agreement2
بهش فكرنكنيد...هميشه ميگم چند سال ديگه در كنار همسر و بچه هامون به همچين روزهايي كه نا اميد بوديم ميخنديم!!!!
ايمان داشته باشيد!!!!love28



RE: درد دل های مربوط به ام اس - hamnafas - 2011/07/23

من الان یه مدت دگ نمیتونم مثل قبل باشم
اگه یکم فعالیتم تو هر زمینه ای زیاد بشه
بعدش کم میارم
من یه دختر صبورو پر انرزی بودم
ولی دگ الان حس هیچیو ندارم



RE: درد دل های مربوط به ام اس - sara.i - 2011/07/23

من امروز که سرکار بودم حالم خیلی بد شد دردبدی داشتم از تحملم خارج شد دردعجیبی پیچید توی دست و گردنم گزگز دستام و سنگین شدنشون درد گردنم وای خیلی بدبود اینقدر بد که توی محلکارو گریه کردم به این امید که یه کمی بهتر شم زندگی با ام اس یعنی عذاب رنج....وقتی درد اذیتم میکنه روزهایی که از بدن درد تزریق آوونکس به خودم می پیچم از زندگی سیر میشم دلم خیلی میگیره البته اگه بشه به این گفت زندگی،چرا ما با این سن کممون باید درگیر این مریضی باشیم و همیشه سایه ی نحس این بیماری رو زندگیمون باشه ما هیچوقت خوب نیستیم فقط تظاهر میکنیم دیگه هیچی مثل قبل نمیشه.....


RE: درد دل های مربوط به ام اس - hamnafas - 2011/07/23

بابا بیخیال سارا جون
این حرفا چیه؟
یادت باشه چرخ زندگی هرجور که تو بچرخونیش همونطور میچرخه
پس خوب و درست و با امید بچرخون تا زندگی به کامت باشه
اصلا به اینکه ام اس چقدر بده فکر نکن
به خوبیش که یکیشم همین دوستای خوب ام اس سنتر فکرکنicon_questionicon_questionicon_question
بقیه اشو ولش
بیخیال باباlaughing3laughing3laughing3laughing3laughing3laughing3laughing3


RE: درد دل های مربوط به ام اس - sara.i - 2011/07/23

ممنون از حرفای قشنگت راستش فکر خوب از من دور شده همیشه خسته و عصبی هستم می دونم خیلی بده ولی.....