سلام من خانومم ام اس داره والان دو تابچه داریم ما از ام اس او خبر داشتیم و باردار شد برای بچه اول هیچ مشکلی پیش نیومد اما بعد از زایمان بچه دوم به اون حمله بدی دست داد و تو راه رفتن ناتوانش کرد انشالا که به شما حمله دست نده این هم بگم درسته الان بهش حمله دست داده اما به خاطر بچه روحیه اش از قبل هم بهتره

(2015/10/20, 03:09 PM)leili-asmaneh نوشته است: من يكي از علت هايي كه نمي خوام بچهدار شم اينه كه مي بينم خيلي وقتها من جون ندارم خودمو از روي تخت بلند كنم فكر كن حالا يكي هم باشه كه هي بخوام بهش برسم وااي اصلا نمي تونم اصلا بجه برا چيمه!؟ من حوصله خودمم ندارم البته خيلي خوبه كه بعضيا واقعا بچه دوس دارن و مي خوان بيارن من واقعا تحسينشون مي كنم و معتقدم آدم كاري رو كه بهش عشق بورزه جون و انرژي و تواناييش هم به دست مياره ولي جزو اولويت هاي مم نيست

من با وجود ناتوانی در راه رفتن بچه دار شدم و براش پرستار گرفتم.پرستارش میاد خونه ما و به من کمک میکنه.باهاش بازی میکنه، بغلش میکنه ، دسشویی میبره.منم هستم و تا جایی که در توان دارم کارای دخترمو انجام میدم.
من از اون آدمایی بودم که بچه رو یه جورایی مزاحم میدونستم و بخاطر وضعیت جسمیم تمایلی به بچه دار شدن نداشتم.اما با دلگرمی همسرم ، مادرم و پزشکم بچه دار شدم . الان عاااااااااشقانه دخترم رو دوست دارم.حتی گاهی وقتا من و همسرم میگیم قبل از دخترمون چیکار میکردیم؟!
واقعا به زندگیمون نشاط و امید هدیه داده.

[size=large][color=#FF0000]گلی خانم اينجوری که عاليه. چون پرستار گرفتيد و کمکی داريد خدا رو شکر درغير اين صورت بچه دارشدن بنظر من لزومی نداره

سلام منم 13 ساله ام اس دارم میخوام بچه دار بشم
برا درمان میرم زنبور میزنم دکترم بعد از 2 سال بهم گفت بچه بیارم حال خودمم بهتر میشه
به امید خدا...

منم دوتا بچه دارم و وقتی باردار بودم هیچ مشکلی نداشتم.الان دختر بزرگم نه سالشه و کوچیکه هفت ساله است.بعضی وقتها میگم اشتباه کردم بچه دار شدم ولی واقعیت اینه که انشاالله همین دوتا میشن عصای دستم

سلاممن وقتی باردار بودم فهمیدم که ام اس دارم دو سال قبلش یه بی حسی جزیی داشتم ولی دنبالش نرفتم و در بارداری با ام ار ای معلوم شد که ام اس دارم ...خیلی حالم بد بود وقتی فهمیدم. اخه ما 8 سال بود که اقدام برای بچه دار شدن کرده بودیم اولش میگفتم خدایا چرا الان که بچه دار شدم این دردو گرفتم ولی الان فهمیدم که اگه این دخترم نبود تا الان با فکر و خیال نابود میشدم الان هزار بار خدا رو شکر میکنم که خداوند این هدیه رو بهم داده و منو انقدر مشغول کرده که بیماریم یادم رفته .دخترم 3 سالشه و منم حالم خوبه خدا رو شکر

بله چرا که نه! ولی نباید بترسین ...
خدای مهربون پیش پای بنده هاش همیشه خیر میذاره ... یعنی هر اتفاقی که براشون مقدر میکنه ، به صلاحشونه.
حتی اگه با جلوگیری هم ناخواسته هم متوجه بشین که با این بیماری، باردارین بازم نباید ناراحت بشین.
حتما مصلحتی بوده!
اتفاقا در دوران بارداری بیماری خاموش میشه .. خیالتون راحت .. ولی بعد از زایمان مراقبت بیشتری نیازه.

من اومدم با یه نینیه نازنازی خداروشکر دیدیت خدابخواد میشه

---

من اومذم با یه نینیه نازنازی خداروشکر

سلام حميد هستم
من همين امروز عضو شدم
من CIS دارم كه مرحله قبل از ام اسه و اگر پيشرفت كنه تبديل به ام اس ميشه ولي دارم از سينووكس و گاباپنتين استفاده ميكنم
تازه ازدواج كردم ولي با توجه به اينكه يك ماهه از بيماريم مطلع شدم همه اميد و انگيزمو از دست دادم.
حتي شنيدم كه اين بيماري براي بچه دار شدن هم مشكل ايجاد ميكنه.
لطفا تجربياتتون رو در اختيارم بذاريد
با تشكر

(2016/10/09, 02:25 AM)الهه درد نوشته است: سلام حميد هستم
من همين امروز عضو شدم
من CIS دارم كه مرحله قبل از ام اسه و اگر پيشرفت كنه تبديل به ام اس ميشه ولي دارم از سينووكس و گاباپنتين استفاده ميكنم
تازه ازدواج كردم ولي با توجه به اينكه يك ماهه از بيماريم مطلع شدم همه اميد و انگيزمو از دست دادم.
حتي شنيدم كه اين بيماري براي بچه دار شدن هم مشكل ايجاد ميكنه.
لطفا تجربياتتون رو در اختيارم بذاريد
با تشكر

سلام
من 4 ساله که ام اس دارم و به لطف خدا پارسال بهمن پسرم به دنیا اومد.