واقعا!

حالا که داریم,حسرت روزای گذشته هم درمونمون نمیکنه.

اگه ام اس نداشتم دیکه هفته ایی سه روز استرس تزریق نداشتم
خانواده دونفرمون سه نفر می شد
هر شب با یاد شروع بیماریم نمی خوابیدم
و خیلی اگه های دیگه .......

یه روز میاد که داشتن و نداشتن ام اس فرقی نداره و این بیماری به سادگی درمان میشه
به امید اونروز

کلی چیزای دیگه هم نداشتم که مهمترینش یه عالمه دوست مهربونه...شاید حتی موفقیت هامم نبود و تلاشم هم از این کمتر میشد..کسی چه میدونه!
اصلا به نظرم فکر کردن به این موضوع زیاد جالب نمیشه ها!!!

(2011/11/24, 01:47 AM)Farzane نوشته است: اگه ام اس نداشتم دیکه هفته ایی سه روز استرس تزریق نداشتم
خانواده دونفرمون سه نفر می شد
هر شب با یاد شروع بیماریم نمی خوابیدم
و خیلی اگه های دیگه .......

چرا 3نفرش نکردید؟

اگه ام اس نداشتم شاید :

1- دیر تر به یاد خدا می افتادم
2- این قدر منظم زندگی نمی کردم
3-مثل اکثر مردم غرقه روز مره گی بودم تا دم مرگم !!
4- عاشق خودم و زندگیم نبودم به اندازه ی حالا !!
5- مردم رو این قدر دوست نداشتم

و اما اگه واقعا ام اس نداشتم :

1-به شدت ورزش رو ادامه میدادم !!
2-به سرعت ازدواج میکردم !!!
3-با تمام قوا کار میکردم ((هرچند حالا هم همین طوره ))

اگر ام اس نداشتم خیلی بی خیال تر زندگی می کردم الان هی باید حواسم به خودم باشه که استرس زیاد نداشته باشم ,عصبی نشم ,خودم را خسته نکنم .هروقت پسرم را نگاه می کنم دلم میلرزه چون بهم خیلی وابسته است اگه نباشم به آغوش کی پناه ببره!............

اگه ام اس نداشتم خیلی آزادی عمل داشتم حداقل چیزی که دارم تو خونوادم در مقایسه با اعضای دیگه میبینم وگرنه برای خودم بود ونبودش اصلا فرقی نداره
مگه عرضه و همت ادمها به ام اس بنده؟
اگه ادمشیم یه مقایسه کنیم خودمونو با ادمهای خیلی موفق بی دست وپا یا با هزاران مشکل دیگه که چقدر موفقیت دارن و شاید ما با این وضعیت بهتر داشتن نسبت بهشون یه ناخن کوچیکه اونا نباشیم و کاری نکرده باشیم.پس باید هه چی تو جوهره ادمی باشه

من اگه ام اس نداشتم ؟

خوب نمیتونستم بی آری تی هارو بی بلیط سوار شم یا برای استادا نازکنم چرا 4تا غیبت دارم و....


بابا چرا جنبه مثبتش رو نگاه نمیکنید همش منفی منفی منفی

الان کمتر از گذشته خودم رو سرزنش می کنم. خودم رو بیشتر درک میکنم.میتونم بعضی از تنبلیهامو بندازم گردن ام اس و وجدانم آسوده بشه !