وبسایت تخصصی ام اس سنتر | بیماری ام اس | مرجع تخصصی ام اس

نسخه کامل: چطور با عشق های شکست خورده کنار بیاییم؟
شما در حال مشاهده نسخه تکمیل نشده می باشید. مشاهده نسخه کامل با قالب بندی مناسب.
صفحه ها: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11
یک سال و نیم پیش با پسری آشنا شدم که اون از اول خیلی زیاد بهم محبت میکرد و منم کم کم بهش وابسته شدم و شدیدا عاشق هم شدیم قرار بود آخر سال 93 بیاد خاستگاریم که یه چشمم ناگهانی دچار کاهش دید شد که منجر به بستری شدنم و تشخیص ام اس شد خودم پیشنهاد دادم که از هم جدا شیم ولی قبول نکرد چون خیلی زیاد دوستم داشت ولی چند وقتی بود که وقتی حرف از ازدواج میزدم یه جورایی حرف رو عوض میکرد و بهم بی اعتنایی میکرد چند بار ازش خواستم بگه که چشه ولی نگفت تا اینکه دیشب بلاخره اعتراف کرد... اولش فکر میکردم با کسی آشنا شده که اینطوری میکنه ولی خودش گفت که دو دل شده نمیدونه ادامه بده یا نه حتی پیش مشاور هم رفته بود اون مشاور 15 سال بود که ام اس داشته بهش گفته بود که باید به خانوادت بگی در صورتی که خودش گفته بود خانوادم قبول نمیکنن نباید بگیم!
بهش گفته بود که ممکنه مهمون براتون یهو بیاد و ایشون دچار حمله بشه و همه بفهمن! در حالی که من ظاهرم با یه آدم سالم هیچ فرقی نمیکنه و هیچ مشکلی ندارم...
خیلی دلم شکست از طرفی هم بهش حق دادم که بره... دیشب تا صبح نخوابیدم و دور خودم میچرخیدم بس که گریه کردم صورتم ورم کرده امروز خودشم پای تلفن گریه میکرد میگفت نمیخوام از دستت بدم اما باید صبر کنیم ببینیم چی پیش میاد!
انگار منتظره یه اتفاقه که برام بیفته نمیدونم...
میدونم نباید زیاد غصه بخورم اما واقعا حالم خوب نیست دست خودمم نیست اشکام بند نمیادangry2
خوب که فکر می کنم …

می بینم گاهی یک شکلات ِ مغزدار …

بیشتر میچسبد …

تـــــا …

عاشقانه های این عاشق های تو خالی !


بارها گفتم بازم میگم!! اسم بعضی رابطه ها رو نباید!! عشق گذاشت...wink2Smile (16)wink2
اینجوری هم که مشاوراین اقاگفته نیست
یهومثل ادمایی که صرع دارن حمله بهمون دست بدهangry2
هزاریه دلیل میتونیم بیارم واسه اینکه بیماری وقتی عودمیکنه که دیگران مثل مهمون بیاد یکدفعه متوجه نشن
متاسفانه تو این جور مسائل فقط گذر زمانه که می تونه کاری کنه تو باید سعی کنی حال خودتو خوب نگه داری نه اینکه به اون چیزی تبدیل شی که اون ازش می ترسهicon_cry
ممنونم از همتون امیدوارم زود روبه راه بشم و درد این اتفاق تلخ برام کمتر بشه
خداحافظ ، به سلامت ، موفق باشید.دقیقا همین سه حرف برای همین موقع هاس.
عزیزم اصلآغصه نخورحتمآحکمتی داشته Smile
روح مولانا و حافظ لرزید، با "عشق" نامیدن ِ این رابطه ها.
ببخشین دوستان بخصوص نیلان عزیز! ولی حرف مشاوره خیلی خنده دار بود مثل اینه که بگن ازخونه بیرون نرو ممکنه تصادف کنی. خب حالا بعد از یه مدتی بقیه بفهمند مگه چی میشه؟ اگه کسی بهشون نگه از کجا می فهمن طرف خیلی وقته بیماره؟confused2
من الان هیچ کدوم از اقوامم مشکلم رو نمیدونن بجز خالم که خودم بهش گفتم و اصلا هم باورش نمیشه! به قول دوستمون حمله ی ام اس مثل صرع نیست که مثلا توی مهمونی یا جای غربیه غش کنم و همه بفهمن! من عادی زندگی میکنم میخندم، میرقصم، می دواَم ، ورزش میکنم ... من ناراحتم ازین که این اراجیف رو یک مشاورِ مبتلا به ام اس گفته یعنی یکی مثل خودمونangry2
امیدوارم که یه روزی برسه که در مورد ام اس انقدر اطلاع رسانی بشه که همه ی مردم کشورمون بتونن این بیماری رو درست درک کنند و با بیمار ام اسی مثه آدمی که پاش لب گوره رفتار نکنن confused2
صفحه ها: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11