وبسایت تخصصی ام اس سنتر | بیماری ام اس | مرجع تخصصی ام اس

نسخه کامل: چطور با عشق های شکست خورده کنار بیاییم؟
شما در حال مشاهده نسخه تکمیل نشده می باشید. مشاهده نسخه کامل با قالب بندی مناسب.
صفحه ها: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11
عشق مثل آب میمونه اگه بتونیم هدایتش کنیم وبهش مسیر بدیم آبادی وسرسبزی به همراه داره ولی اگه باری به هرجهت باشه میشه سیل وطغیان میکنه ومیشه مایه نابودی.فرض کنید عشق یه مشت آب که به شما تقدیم شده اگه بخواین دستتون مشت کنین تا به زور نگهش دارین از کوچکترین منافذ راهی به بیرون پیدا میکنه واز دستش میدین همین طور اگه دستتون کاملا باز نگه دارین بازم اون آب هرز میره بهترین کار اینه که دستتون متعادل باشه تا اون برای شما بمونه.عشق هدیه خداست به قلب شما درهای قلبتون رو روی هدیه خدا نبندین فقط کنار دل ،عقل رو هم مشارکت بدین که انشاالله به بهترین نتیجه برسین .همه رو با یه چوب دور نکنین چون همه مثل هم نیستن بد بودن یه نفر یا بی وفا بودنش یا ناسازگاریش دلیل بر تعمیم دادنش به همه نمیشه شما همه قلب های بزرگی دارین میتونین دوست داشته باشین ودوست داشته بشینicon_questionicon_questionicon_question
(2015/05/17, 12:41 PM)nazaninamiri70 نوشته است: [ -> ]وقتی سرت شلوغ باشه و مثلا کلاس نقاشی رفته باشی وقتی یه منظره میکشی بعد از تموم شدنش نگاه میکنی میبینی چیزی رو که تو بعد این همه وقت و هزینه و الهام گرفتن تونستی روی یه تیکه برگه بیاری و خدا اونو به طور زنده و بی نهایت زیبا تر ساخته عاشق میشی....
اون وقته که با تمام تنهایات رو با خدا صحبت میکنی، چایی میخوریو... مثل ذلیخا!!!!

من با نظر نازنین جان کاملا موافقم... بهتره به جای جایگزین کردن کمی به خودتون فرصت بدید...
ماجرای شهریار شاعر رو فکر میکنم به خوبی بدونید. شهریار به عشقش نرسید.
((شهریار سال آخر رشته پزشکی بود که عاشق دختری شد. پس از مدتی خواستگاری نیز از سوی دربار برای دختر پیدا می شود. گویا خانواده دختر با توجه به وضع مالی محمدحسین تصمیم می گیرند که دختر خود را به خواستگار مرفه تر بدهند. این شکست عشقی بر شهریار بسیار گران آمد و با این که فقط یک سال به پایان دوره ۷ ساله رشته پزشکی مانده بود ترک تحصیل کرد. غم عشق حتی باعث مریضی و بستری شدن وی در بیمارستان می شود. ماجرای بیماری شهریار به گوش دختر می رسد و همراه شوهرش به عیادت محمد در بیمارستان می رود. شهریار پس از این دیدار در بیمارستان شعری را که دو بیت آن در زیر آمده است، در بستر می سراید.))
بعد از این ماجراها شهریار به شاعری رو میاره و ابتدا شعر هایی درباره عشقش و ... میسراید و کم کم به شعرهای عرفانی و در نتیجه خدا کشیده و نزدیک میشه. در روانشناسی به این کار میگن مکانیسم دفاعی والایش. یکی از بهترین مکانیسم های دفاعی که هر کس ممکنه در زندگیش از اون استفاده کنه. یعنی هدایت انرژی های روانی از یک امر نامطلوب به سمت یک امر مطلوب.
با این کار به مرور زمان هم از لحاظ روحی قویتر خواهید شد هم اینکه گذشت زمان و فاصله گرفتن از موضوع این امکان رو برای شما فراهم میکنه که بهتر و عاقلانه تر فکر کنید و تصمیم بگیرید.icon_questionicon_question
happy0065.gifhappy0065.gifhappy0065.gifhappy0065.gifhappy0065.gifhappy0065.gifhappy0065.gifhappy0065.gifhappy0065.gifhappy0065.gifhappy0065.gifhappy0065.gifhappy0065.gifhappy0065.gifhappy0065.gifhappy0065.gif دقیقا باید بخود فرصتی داد و مدت مشخصی رو تعیین کرد .... تعادل همین هست میگه

بعد از قطع یه رابطه بی درنگ و بلافاصله وارد رابطه دیگه نشو و از طرفی بعد از مدتی دوباره رابطه ی خوبی رو شروع کن
(2015/05/17, 07:59 PM)همراز نوشته است: [ -> ]من با نظر نازنین جان کاملا موافقم... بهتره به جای جایگزین کردن کمی به خودتون فرصت بدید...
ماجرای شهریار شاعر رو فکر میکنم به خوبی بدونید. شهریار به عشقش نرسید.
((شهریار سال آخر رشته پزشکی بود که عاشق دختری شد. پس از مدتی خواستگاری نیز از سوی دربار برای دختر پیدا می شود. گویا خانواده دختر با توجه به وضع مالی محمدحسین تصمیم می گیرند که دختر خود را به خواستگار مرفه تر بدهند. این شکست عشقی بر شهریار بسیار گران آمد و با این که فقط یک سال به پایان دوره ۷ ساله رشته پزشکی مانده بود ترک تحصیل کرد. غم عشق حتی باعث مریضی و بستری شدن وی در بیمارستان می شود. ماجرای بیماری شهریار به گوش دختر می رسد و همراه شوهرش به عیادت محمد در بیمارستان می رود. شهریار پس از این دیدار در بیمارستان شعری را که دو بیت آن در زیر آمده است، در بستر می سراید.))
بعد از این ماجراها شهریار به شاعری رو میاره و ابتدا شعر هایی درباره عشقش و ... میسراید و کم کم به شعرهای عرفانی و در نتیجه خدا کشیده و نزدیک میشه. در روانشناسی به این کار میگن مکانیسم دفاعی والایش. یکی از بهترین مکانیسم های دفاعی که هر کس ممکنه در زندگیش از اون استفاده کنه. یعنی هدایت انرژی های روانی از یک امر نامطلوب به سمت یک امر مطلوب.
با این کار به مرور زمان هم از لحاظ روحی قویتر خواهید شد هم اینکه گذشت زمان و فاصله گرفتن از موضوع این امکان رو برای شما فراهم میکنه که بهتر و عاقلانه تر فکر کنید و تصمیم بگیرید.icon_questionicon_question


اون دوبیت همون امدی جانم به قربانت .......؟Tongue
جلو شوهر دختره خوند؟
confused
.........
آهان نوشتین پس از دیدار
نمیدونم چرا همش دنبال نکته انحرافی امSmile (16)
آخه عشقی که شکست بخوره دیگه اسمش عشق نیست ...
یه جای کار میلنگه اونم اینکه پس دوست داشتن از ته دل نبود...

ولی بهتره سرت را گرم کنی هر کاری جز بیکاری ...

بیکاری باعث میشه به از دست دادن چیزی یا موارد منفی ( افکار منفی و آزار دهنده ) فکر کنی
icon_question
یک نفر جدیدرو جایگزین کنین.. به همین راحتی.. اونی که رفته به شماتعلق نداشته ولیاقت نداشتهwink2
صبر، قدری تغییر محیط و دوستان و خودداری از جایگزین کردن سریع دیگری تا زمانی که آرامش بازگردد.
شکست عشقی بی معنیه ...از کجا معلوم اصلا عشقی بوده که شکستی هم باشه ....Undecided
مرگ عزیزت یه چیز دیگه ست sad2

به نظرم شکست عشقی نسبت به مرگ یکی از عزیزانت هیچی نیست sad Undecided

یه جایی خوندم که مرگ فرزند برای بیماران ام اس بدترین چیزه .... شکست عشقی هم واسه خودش کم معضلی نیست البته Dodgy
اگر شکست عشقی خوردید زیاد به روی خودتون نیارید و فکر نکنید همه چیز تموم شده .تو غم و غصه هاتون غرق نشید.اگر نه ییهو دیدید نشستید رو ویلچر عزیزان evilgrin0039.gif از من گفتن بود Angel
شکست چه عشقی و چه غیر عشقی کمد ادم رو میشکنه .چه بخوای و چه نخوای و همیشه ناراحتیش باهاته.

ببخشید کمر ادم رو میشکنه

smilingsmilingagreement2
بالاخره بایدکناربیای بااین مشکل
مرورزمان ادم وبی تفاوت میکنه
صفحه ها: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11