وبسایت تخصصی ام اس سنتر | بیماری ام اس | مرجع تخصصی ام اس

نسخه کامل: پالس كورتون و سرعت عمل مغز
شما در حال مشاهده نسخه تکمیل نشده می باشید. مشاهده نسخه کامل با قالب بندی مناسب.
صفحه ها: 1 2 3 4 5 6 7
منم مثل آنارام، پوف صورت و جوش‌هاش و ولع شدید به خوردن یادم هست و بعدش هم تنگی نفس‌های شبانه و بی‌خوابی‌هاش و نیاز مبرم به دستشویی یادمه. فقط بعد از تزریق تتراکوزاکتاید شنگول می‌شدم confused2
یک چیزی! وقتی آونکس می‌زدم شبهای تزریق ناپروکسن می‌خوردم چون به مسکن‌های دیگه جواب نمی‌دادم. بعد عین اینایی که از اون اسمش را نبر می‌زنن ها! رو هوا بودم ... هنوزم اینطورم و ناپروکسن بدجوری شنگول منگولم می‌کنه! واسه همین خیلی خیلی خیلی به ندرت ازش استفاده می‌کنم!smiling
سلام منم کورتون زدم چشمم خیلی بهتر شده و 4 ماهه که چشمم خیلی کم تار میشه
من به دکترم گفتم سرگیجه دارم ولی شدید نیست ،کورتون بزنم یا نه ؟گفت ما سعی میکنیم علامتهای گذری و غیر جدی رو با درمان علامتی و داروهای غیر کورتون برطرف کنیم و کورتون برای وقتیه که این روش موثر نباشه.
خیلی خوبه که یه دکتری توانایی این و داشته باشه که بتونه با درمان های علامتی مشکل رو رفع کنه و حمله نکنه به کورتون
سلام . هنوز از عوارض کورتون خلاص نشدم.می خوام تا یادم نرفته بنویسم.چون هفت سال پیش هم استفاده کرده بودم.
انسان موجود فراموشکاریه ومن اگه یادم نرفته بود که چی سرم اومده خیلی بیشتر مواظب خودم می بودم.
حالا گوش کنید از عوارض...

چهار روز اول ،صبح وشب همراه سرم در عرض یک ونیم ساعت
وشانزده روز بصورت قرص:
4روز نصف صبح نصف شب
4روز یک چهارم صبح یک دوم شب
4 روز یک چهارم صبح یک چهارم شب
4 روز یک چهارم صبح
قطع دارو

روز هایی که سرم می زدم چهره ام خیلی خوش آب ورنگ شده بود.
اما از هفته دوم صورتم شروع به پف کرد والان بعد دقیقا 23 روز از شروع مصرف داره کمتر می شه اما هنوز ضایعه
اشتهای فوق العاده شدید !!!!!!!!!!!!! تجربه وحشتناکی بود.چند کیلویی وزن اضافه کردم شاید 3 یا 4 کیلو
از همون اول تعرق فوق العاده شدیدی داشتم بطوریکه خیس خیس آب می شدم وملافه ها بوی دارو گرفته بود/
رفته رفته با کاهش دوز تعرقم کمتر شد .
چشم هام حالت نزدیک بینی بسیار شدیدی پیدا کرده بود وهفته اول با عینک راه می رفتم.(0.75 دوربین-از 6 سال پیش قبل داشتم ولی اصلا لازم نمی شد.)
شب ها خصوصا تپش قلب شدیدی داشتم .
به سختی نفس می کشیدم.
فعالیت های فکری برام براحتی سابق نبود.
سه شب تا صبح نتونستم بخوابم.
وکلا خواب درست حسابی که نداشتم ولی وقتی هم که خوابم می برد به خاطر مثانه مبارک بیدار می شدم.
موهای صورت و گردنم زبر وضخیم شدند.
لرزش دست هم کم وبیش داشتم.
اضطراب فوق العاده شدید واسترس ، بالا رفتن میزان حساسیت
تقریبا از هفته دوم افسردگی شدید وبا عرض معذرت یه هاپوی واقعی شدم!
اینقدر تعادل روحیم به هم ریخته بود که هفته دوم درمان یه شب تا صبح گریه کردم
سیستم ایمنی بدنم فوق العاده پایین اومده با یه نسیم 37 درجه هم سرما می خورم تا چه برسه به یه هوای ملایم بهاری!!
اینا عوارض قابل احساس بود حالا چی بر سر کلیه و کبدم اومده خدا داند.
در ضمن من تا قبل از اولین مصرف کورتون چشم هام مشکل نداشت ولی چند ماه بعداز اون دکتر 0.75 عینک دوربین برام نوشت
اما بی حسی تقریبا نصف بدنم تا حد قابل قبولی خوب شده!
نمی دونم چرا من با شما ها کلی فرق داشتم.من دل درد شدید گرفته بودم.نفس کشیدن سخت شده بود و چشمام ضعیف تر.در عرض 4 روز،6 کیلو وزن اضافه کرده بودم که دکتر باورش نمی شد!
خیلی هم خوشگل شده بودم یادمه که بین تزریق ها از بیمارستان اومدم بیرون رفتم عروسی دوستم و چون بی حوصله بودم حتی کوچکترین آرایشی نداشتم ولی خداییش خیلی خوشگل شده بودم.و بعد از تموم شدن تزریقات راه رفتن سخت شده بود و گیج و منگ بودم و همش می خوابیدم و کلی دست وپام پف کرده بودم و تا موقعی که پف ها خوابیدن و وزنم برگشت سر جاش بی حال بودم و همش می خوابیدم.البته 3 هفته بعدش صورتم پر جوش شده بود که سابقه نداشت انگار آبله مرغون گرفته باشم(عوض اون خوشگلی در اومد).تنها نقطه مثبتش این بود که علایم کمتر شدند.
من که واقعا شک کردم اونی که به من می زدن کورتون بوده،آخه چرا عوارض من با شما ها فرق داشته و حتی در بعضی موارد بر عکسه!؟
سلام .منم کورتون زدم 2 هفته بعد عروسی دعوت بودیم منم صورتم پف کرده بود بهم می اومد همه گفتن خوشگل شدم البته با آرایش ولی یادم رفته بود که ام اس دارم داشتم به شدت میرقصیدم icon_smileکه سرم گیج رفت و فقط با پیدا کردنه یک صندلی سریع نشستم 3 روز جوش داشتم که خوب شد چشمم که تار شده بود خوب شد ولی همیشه مشکله بی حسی پا و مخصوصا برق گرفتگی کمرم آزارم میده angry3angry3angry3rolleyesrolleyesrolleyesrolleyesrolleyes
ولی من بعد از کورتون به سرعت خوب نشدم اتفاقا تا چند وقتی کندی حرکت و تاری چشم را داشتم البته چند وقت زیاد نبود شاید در حدود یک ماه و شاید چند روزی کمتر ولی خدارو شکر گوش شیطون کر بعد کاملا دیدم برگشت الان حدودا از حمله ای که به چشم راستم زد و کاملا بینایی چشم راستم ازم گرفت حدود 4 سالی میگذره ولی خداروشکر دید من کاملا خوبه و هیچ مشکلی ندارم از نظر حرکتی هم مشکلی ندارم فقط قسمت راست بدنم ضعیف تر از قست چپ بدنم هست که این هم در اثر یه استرس شدید به وجود اومد فقط ضیعف تر ولی اذیتم نمی کنه البته ام اس مشکلات خودش داره هرزگاهی حالم بد می شه محل نمی دم یه روزی توی یه مکان اروم به خودم استراحت میدم و انرژی کسب می کنم خودش برطرف می شه تازه بعضی مواقع که کار دارم وقت استراحت ندارم فقط بهش بی اعتنایی میکنم باور کنید بعضی مواقع از رو میبرمش .......
منم بعد از پالس تراپی این چیزایی که می گید اصلا برام پیش نیومد،تازه بعد از دو،سه ماه ، بیناییم کم کم برگشت.تازه فکر کنم حافظه ام ضعیفتر شده،فکر کنم کورتون سفارشی براتون زدن !!!!!
من بعد از پالس تراپي فقط يـــــــــه ذره بيحسي دستم كمتر شد.... ولي چشمام تار شدن. كلي هم جوش زدم. رنگ پوستم مث جنازه ها شده بود! خواب درست حسابي هم نداشتم. confused
نه چاق شدم نه پف كردم!
صفحه ها: 1 2 3 4 5 6 7