وبسایت تخصصی ام اس سنتر | بیماری ام اس | مرجع تخصصی ام اس

نسخه کامل: 10 روش برای کاهش علائم ام اس و زندگی سالم با ام اس
شما در حال مشاهده نسخه تکمیل نشده می باشید. مشاهده نسخه کامل با قالب بندی مناسب.
صفحه ها: 1 2 3 4
سلام دوستان ...
من 5 شنبه سینووکس مصرف کردم و جمعه 1 طرف بدنم حالت بی حسی و خواب رفته گی پیدا کرده از گردن به پایین...
آیا حمله ست؟؟! وقت دکترم 4 اردیبهشته !!!! Huh
سمیرا جون اگه علائمت بیشتر از چهل و هشت ساعت طول کشید حتما به پزشکت مراجعه کن یا حتی تلفنی مشکلت رو باهاش در میون بذار . ایشالا که حمله نیست چون ام اس یه سری لگد پرونی های گذرا هم داره . در ضمن اگه اولین تزریقت بوده شاید از عوارض اونم باشه . ولی به هر حال با پزشکت مطرح کن
در ضمن جای مطرح کردن سوالت غلطه اگه بری تو انجمن های پرسش و پاسخ تاپیک مربوط رو پیدا می کنی
سلام
شروع کار مربوط به سال 88 بود که پرش تصویر در چشم چپم داشتم پس از mri متوجه شدم اما بهم چندان نگفتن (یکی از اقوام که پزشک بود با دکتر علمی بحث کردن منم Huh ) و قرصهای آسپریمکس و دپاکین داده شد. (که 2 ماه مصرف داشتم و بی خسال شدم چون خوب شدم)
3 ماه پیش علائم بی حسی در دست و پاها و بخش از صورت و کمی مشکل در راه رفتن داشتم.
فکر می کردم به خاطر تصادفیه که 4 ماه قبل از اون داشتم.
سی تی اسکن کردم دیدم خونریزی مغزی نداشتم. رفتم mri دادم. 1 پزکش گفت باید خودت رو به انجمن معرفی کنی. 2 تا گفتن مرزی.
موندم و گبا پنتن مصرف کردم و تا 2 ماه پیش خوب شدم. (مدت 2 ماه) و هیچ علائمی نداشتن. الان مدتیه که دوباره شروع شد. حالا دوباره شروع شده و بی حسی رو دارم (20 بار به مدت 10 ثانیه تقریبا در هر ساعت بیداری) صورتم گاهی بی حس میشه. و کمی مشکل در راه رفتن (راه رفت هم به همین تعداد تقریبا کمی کمتر)
دارم دوباره mri می دم
خوشحال می شم کمک کنید.
سلام
شروع کار مربوط به سال 88 بود که پرش تصویر در چشم چپم داشتم پس از mri متوجه شدم اما بهم چندان نگفتن (یکی از اقوام که پزشک بود با دکتر علمی بحث کردن منم Huh ) و قرصهای آسپریمکس و دپاکین داده شد. (که 2 ماه مصرف داشتم و بی خیال شدم چون خوب شدم)
3 ماه پیش علائم بی حسی در دست و پاها و بخش از صورت و کمی مشکل در راه رفتن داشتم.
فکر می کردم به خاطر تصادفیه که 4 ماه قبل از اون داشتم.
سی تی اسکن کردم دیدم خونریزی مغزی نداشتم. رفتم mri دادم. یک پزشک گفت باید خودت رو به انجمن معرفی کنی. 2 تا گفتن مرزی.
موندم و گاباپنتن مصرف کردم و تا 2 ماه پیش خوب شدم. (مدت 2 ماه) و هیچ علائمی نداشتن. الان مدتیه که دوباره شروع شد. حالا دوباره شروع شده و بی حسی رو دارم (20 بار به مدت 10 ثانیه تقریبا در هر ساعت بیداری) بخشی از صورتم گاهی بی حس میشه. و کمی مشکل در راه رفتن در پای سمت راستم (راه رفتن هم به همین تعداد تقریبا کمی کمتر)
دارم دوباره mri می دم و می خوام بازم برم پزشک (فکر کنم 1 ماهی دوباره طول بکشه)
خوشحال می شم کمک کنید.
سلام بله علامت های ام اس هستش کر کنم
دوست عزیز نمی دونم از کدوم شهری ولی زود
دنبالشا بگیر تا دیر نشده
من فقط غذا را رعايت نمي كنم چون دكترم ميگه ازادي هرچي ميخواي بخورN_aggressive (35)
تاكنون علت دقیق بیماری ام اس مشخص نشده است، در عین حال برخی از عوامل به عنوان عوامل افزایش دهنده خطر ابتلا به ام اس شناخته شده‌اند كه عوامل شغلی، محیطی، ژنتیك، جنسیت، مهاجرت و زندگی در ارتفاعات از جمله مهمترین آنها است.
اگرچه امكان درمان بیماری ام اس به دلیل نبود عامل دقیق این بیماری تقریباً غیرممكن است، اما با برخی از اقدامات و راهكارها می‌توان خطر و عوارض این بیماری را كاهش داد.
با كاهش فشارهای روحی-روانی به ویژه استرس و درمان زودهنگام ام اس و پیگیری اقدامات درمانی، امكان مقابله با این بیماری و جلوگیری از تشدید آن وجود دارد.
اصلاح عادات غذایی به ویژه كاهش میزان مصرف چربی‌ها نیز می‌توان از تشدید عوارض ام اس پیشگیری كرد.
ورزش كردن نیز در مبتلایان به ام اس موضوعی مهم است، با پرهیز از استعمال سیگار، پرهیز از اضطراب و تنش‌های روحی-روانی و كنترل عفونت‌های مختلف نیز می‌توان خطرات ناشی از ام اس را به میزان قابل ملاحظه‌ای كاهش داد.

من با مورد 6 و 10 واقعا مشکل دارم .
آخه مگه میشه جلوی این استرس رو گرفت angry3
1. ورزش منظم
والله ورزش منظم و كه شروع كرديم اما ادامه اش و مطمئن نيستم ماشالله روز به روز هزينه باشگاه ها رو حتي برا ورزش ساده اي مثل ايروبيك زياد كردن خوب بيمار جماعت با اينهمه هزينه هاي رنگ و بارنگ چيكار كنه؟confused

2.تغذیه و رژیم غذایی متعادل
منكه تا يادم مياد رژيم نامتعادلي داشتم از بچگي خلي چيزها رو دوست نداشتم خوراكم نادر هستش angry2حالا باز اهل چربي و تقلات نيستيم شكر اما هر چي خونه بپزن ميخوريم ديگه كيه حال و رژيم ما رو در نظر بگيرهconfused
قسمت جالبش اين 7قلم ميوه بود اونم روزانه؟؟؟حالا خوبه من زياد اهل ميوه نيستم يدونه سيب تو روز بخورم شاهكار كردم وگرنه با اين قيمتها بايد جاي ميوه خون جيگر ميخوردمlaughing3

3. حفظ وزن سالم
از خدامون هست بتونيم وزن و متعادل نگه داريم مخصوصا از وقتي ام اس گرفتيم وزنمون زياد شده حالا كاش مشكل همين وزن بودفقطwink2

4. به مقدار کافی بخوابید
وااااااااااااااااااااااي بيشترين و عذاب اورترين مشكل من همينه شبها خوابم نميبره و صبحها دير بيدار ميشم معمولا شرايط خونه اينجوره كه همه دير ميخوابن تازه از فكر و خيال كه ادم خوابش نميبرهconfused
حالا 8ليوان اب مسئله اي نيست من روزانه زياد اب ميخورمagreement2اما شكر خدا دير خسته ميشمagreement2

5. از الکل و تنباکو اجتناب کنید
خداروشكر تو خونه هيچكس اهلش نيستicon_biggrin

6 . استرس خود را کاهش دهید
خنده دار ترين گزينه بودlaughing3laughing3laughing3laughing3laughing3اگه قراره استرس نداشته باشيم بهتره مشكلاتمون و حل كنن..فكر همين خود زندگي..بيكاري..و خيلي چيزهاي ديگه استرس ميارهconfused

7. به طور منظم با پزشک خود ملاقات کنید.
جالبهwink2پزشك كه فرصتي برا من نداره ويزينت و ميگيره دارو مينويسه تموم هر چي هم بگم ميگه عوارض تزريقهحتي تو اين دو سال داروي تقويتي مناسبي هم بهم توصيه نكردهconfusedحتي برا تزريق هزينه ميديمconfused
چكاب كلي؟هر بار رفتم چكاب كلي دكتره گفت جواب ازمايشگاه هايي و كه بيمه تقبل ميكنه رو قبول نداره يه جا رو خودش معرفي كرد كه سه برابرهزينه ام ار اي ميشه angry2مشاورهangry2جالبهconfused

8. اطلاعات لازم در مورد بیماری ام اس خود را بدست آورید.
هيچ اطلاعاتي بهم ندادن حتي دكترهايي و ديدم كه خودشونم چيز زيادي نميدونستن من بيشتر چيزها رو از اين سايت ياد گرفتمagreement2

9. دریافت درمان زود هنگام
شكر خدا درمان و بموقع شروع كردم اما واقعا نميدونم درماني كه ميكنم بهترينه يا نه فقط با توجه به كم شدن پلاك هام دكتر ميگه همين سينووكس و ادامه بده هيچي نياز نيستconfused2

10. دارو های خود را بطور مرتب مصرف کنید .
چشم...اين حرف كاملا درسته من مرتب مصرف ميكنم غير از مواقعي كه مسافرتمwink2يكبار سر خود دو ماه قطع كردم هيچي نشد اونوقت اما بعدا بي حسي پام زياد تر شدTongue
(2013/04/22, 08:58 AM)arhpir نوشته است: [ -> ]سلام
شروع کار مربوط به سال 88 بود که پرش تصویر در چشم چپم داشتم پس از mri متوجه شدم اما بهم چندان نگفتن (یکی از اقوام که پزشک بود با دکتر علمی بحث کردن منم Huh ) و قرصهای آسپریمکس و دپاکین داده شد. (که 2 ماه مصرف داشتم و بی خسال شدم چون خوب شدم)
3 ماه پیش علائم بی حسی در دست و پاها و بخش از صورت و کمی مشکل در راه رفتن داشتم.
فکر می کردم به خاطر تصادفیه که 4 ماه قبل از اون داشتم.
سی تی اسکن کردم دیدم خونریزی مغزی نداشتم. رفتم mri دادم. 1 پزکش گفت باید خودت رو به انجمن معرفی کنی. 2 تا گفتن مرزی.
موندم و گبا پنتن مصرف کردم و تا 2 ماه پیش خوب شدم. (مدت 2 ماه) و هیچ علائمی نداشتن. الان مدتیه که دوباره شروع شد. حالا دوباره شروع شده و بی حسی رو دارم (20 بار به مدت 10 ثانیه تقریبا در هر ساعت بیداری) صورتم گاهی بی حس میشه. و کمی مشکل در راه رفتن (راه رفت هم به همین تعداد تقریبا کمی کمتر)
دارم دوباره mri می دم
خوشحال می شم کمک کنید.
سلام
شروع کار مربوط به سال 88 بود که پرش تصویر در چشم چپم داشتم پس از mri متوجه شدم اما بهم چندان نگفتن (یکی از اقوام که پزشک بود با دکتر علمی بحث کردن منم Huh ) و قرصهای آسپریمکس و دپاکین داده شد. (که 2 ماه مصرف داشتم و بی خیال شدم چون خوب شدم)
3 ماه پیش علائم بی حسی در دست و پاها و بخش از صورت و کمی مشکل در راه رفتن داشتم.
فکر می کردم به خاطر تصادفیه که 4 ماه قبل از اون داشتم.
سی تی اسکن کردم دیدم خونریزی مغزی نداشتم. رفتم mri دادم. یک پزشک گفت باید خودت رو به انجمن معرفی کنی. 2 تا گفتن مرزی.
موندم و گاباپنتن مصرف کردم و تا 2 ماه پیش خوب شدم. (مدت 2 ماه) و هیچ علائمی نداشتن. الان مدتیه که دوباره شروع شد. حالا دوباره شروع شده و بی حسی رو دارم (20 بار به مدت 10 ثانیه تقریبا در هر ساعت بیداری) بخشی از صورتم گاهی بی حس میشه. و کمی مشکل در راه رفتن در پای سمت راستم (راه رفتن هم به همین تعداد تقریبا کمی کمتر)
دارم دوباره mri می دم و می خوام بازم برم پزشک (فکر کنم 1 ماهی دوباره طول بکشه)
خوشحال می شم کمک کنید.
دوست عزیز حتما به پزشکت مراجعه کن و به توصیه هاش عمل کن


(2013/04/26, 09:51 PM)آتریس نوشته است: [ -> ]من با مورد 6 و 10 واقعا مشکل دارم .
آخه مگه میشه جلوی این استرس رو گرفت angry3
آره د.ست عزیز میشه اما نه به طور 100% اما به طور چشمگیری کم میشه با رفتن به ورزش یوگا .ادامه مکرر اون
من جز ورزش و استرس همه رو اوکیم شکر خداagreement2
صفحه ها: 1 2 3 4