ما با ام اس زندگی نمیکنیم.............ام اس چسبیده ولمون نمیکنه...........
ام اس به من کاری نداره ولی چون بعضی کارهام بهش گره خورده نمیدونم باید چی بگم
شاید واقعا باید زندگی رو عوض کنم و بگم باهاش زندگی میکنم
زندگی با ام اس عالیست به شرطی جوش نزنی
اون اذیت نمیکند من اذیتش میکنم
ما داریم با هم زندگی میکنیم بقیه هم دلشون بسوزه ما دوتایی با همیم
ازت متنفرم
یا خاموشت میکنم یا خاموش میشم....
صنمی باهات ندارم
واقعیت غیر از اینه که گزینه دیگری جز زندگی با ام اس نداریم ؟
من تو این چند سال به این نتیجه رسیدم که واقعا گزینه دیگه ای وجود نداره پس باید تو همین فرصت باقی مونده بتونم بهترین استفاده را از زمانم بکنم تا یه روزی پشیمون از زمانه از دست رفته نباشم.
فرصت باقی مونده!!!
ایشالا فرصتمون زیاده...
امیدوارم...
ای خداااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
فرصت باقی مونده...چقد درکش برام سخته...
(2012/06/27, 01:10 AM)شیرین نوشته است: [ -> ]فرصت باقی مونده!!!
ایشالا فرصتمون زیاده...
امیدوارم...
ای خداااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
فرصت باقی مونده...چقد درکش برام سخته...
چرا بد به فرصت باقی مونده نگاه کردی ؟
فرصت باقی مونده که دیگه ربطی به ام اس نداره برای همه هست حالا برای یکی کم تر برای یکی بیشتر مهم استفاده مفید از این فرصته که فکر میکنم برای ما درک این موضوع راحت تره
به قول فکر کنم ابن سینا عرض زندگی مهم تر از طولشه
اینهایی که میگن فرصتی باقی نمونده ام اس اینطور اونطوره نشون میده یا هنوز باورش نکردن یا اول راهن حاال حالاها باید باهاش باشید تا بفهمید که دست از سرتون برنمیداره تازه بدم نیست که تنها هم نیتستید دیگه
البته شایدم روند بیماری متفاوت باشه ولی خب باید قبولش کنید بچه ها توکل بر خدا بیخیال
من که می خوام ام اس را شکست بدم و کاری به کارش ندارم برام مثل یکی از وسایل شخصیم هست که باید همیشه باهام باشه ولی اکثرا فراموشش میکنم تا جایی که آمپولام را هم یادم میره