[hamdam]

10 چیزی که من در دانشگاه MS آموختم
زندگی عاشقانه‌ی من با ام.اس
شادی و امید با وجود بیماری ام.اس هم هر روز در زندگی قابل رویت است.
منبع: LoveMyMSLife
مترجم: نسرین امامی زاده

گاه اندیشیده‌‌ام که مثل پزشکان و دانشمندان چند حرف اختصاری بعد از اسمم اضافه کنم ، مثلا تریشیا چندلر ام.اس. (Tricia Chandler, MS.). به نظر خوب میرسد، اینطور نیست؟
با این که من MS(بیماری) دارم، اما M.S. (مدرک کارشناسی ارشد) ندارم. در واقع من هیچ گونه مدرک رسمی دانشگاهی ندارم. کاش گرفتن مدرک فقط منحصر به تحصیل دانشگاهی نبود و می‌توانستیم از راه تجربیات زندگی واقعی هم مدرک بگیریم، اگر اینطور بود ، عالی نمی‌شد؟
در این صورت، فکر می‌کنم، من امتیازات لازم را برای روانشناس، پرستار، متخصص تغذیه، داروساز، معلم و روحانی شدن، داشتم!
اگرچه من هیچ لقبی پس از اسمم برای اثبات این موضوع ندارم، اما آموخته‌هایم از دنیای واقعی – مخصوصا آن بخشی که مربوط به ابتلای من به بیماری ام.اس می‌شود - نه تنها مرا باهوش‌تر کرده است ، بلکه چشم اندازی ارزشمند در مورد زندگی برایم به ارمغان آورده است.
دوست دارم برخی از مهمترین آموخته‌هایم را با دیگران به اشتراک بگذارم:
1. تا جایی که ممکن است بخندید! خنده بهترین دارویی است که هیچ خرجی هم ندارد. با مردم و فعالیت‌هایی همراه شوید که شما را شاد و خندان سازد. شوخ باشید.
2- ایمان داشته باشید. به جای پرسیدن این که چرا خدا شما را به یک بیماری (یا شرایط دیگر شما که خواهانش نبودید) گرفتار کرده، از او برای برای مبارزه و روبرو شدن با این بیماری یا شرایط یاری بطلبید. در سختی ها از روحیه‌ی معنوی خود بهره بگیرید و برای هر آنچه که دارید شکرگزار باشید. ایمان و باورهایم در بسیاری اوقات مرا حفظ کرده است.

3- نگران نباشید. نگران نبودن سخت است. اما نگرانی واقعا هیچ کمکی به شما نمی‌کند. یکی از جمله‌های مورد علاقه‌ی من: " نگراني ، فردا را از مشكلات خالي نمي‌كند ، بلكه فقط امروزت را از قدرت و كارايي تخليه مي كند ".
4- انعطاف پذیر باشید. شما روزهای بدی خواهید داشت. روزهای خوبی هم بی شک وجود دارند، اما بخشی از بیماری ام اس عدم اطمینان درباره‌ی فرداست. برای هر آنچه در انتظار شماست آماده باشید ، چه ضعف و خستگی باشد چه پنج روز تزریق استروئید. حتی وقتی وضعیت سلامتی‌اتان مانع از انجام سایر برنامه‌هایتان می‌شود، باز هم باید به زندگی ادامه دهید.
5- افرادی را دور خود جمع کنید که شمارا قوی تر می‌کنند. کسانی را که سبب ایجاد استرس و ناراحتی در شما می‌شوند از زندگی ارزشمند خود دور کنید. زندگی خیلی کوتاه است.
6- نورولوژیست خود را دوست بدارید. نیاز کافی نیست. لطفا به پزشکی که با او احساس راحتی نمی‌کنید، مراجعه نکنید. پزشک نقشی اساسی در مدیریت بیماری شما به بهترین شکل ممکن خواهد داشت. شما دو نفر باید یک تیم باشید.
7- درمانی را در جهت تعدیل بیماری خود دنبال کنید. اگر درمانی را در پیش گرفته‌اید که به نظر می‌رسد برایتان موثر است، حتما آن را ادامه دهید. اگر می‌دانید که احتمالا وضعیتتان بدتر می‌شود ، خیالپردازی را کنار گذاشته و در اولین فرصت ممکن درمانی مناسب را در پیش بگیرید.
8- انرژی خود را ذخیره کنید. شما نمی‌توانید همیشه به همه‌ی نیازهای افراد پیرامون خود پاسخ دهید. من این را به خوبی تجربه کردم و وقتی خودم را جوابگوی همه‌ی نیازهای اطرافینم پنداشتم، شکست خوردم. محدودیت‌های خود را بشناسید و در زمانی که می‌توانید ، آنچه را که تواناییش را دارید انجام دهید. شعار من این است: «آنچه را در توانت هست، با بهترین کیفیتی که می توانی تا زمانی که یارای آن را داری انجام بده».
9- به دنبال فرصتی برای ایجاد تغییر باشید. شوق کمک و نشر آنچه آموخته‌اید را دریابید. به سایر افراد مبتلا به ام اس کمک کنید و هر وقت می‌توانید داوطلب شوید و به جای دوستان و خانواده‌ی آنها در کنارشان باشید. هر کمک کوچکی سودمند خواهد بود و حس خوبی را نیز به شما خواهد داد.
10- خوشحال باشید. شادی فقط یک تصمیم است. با هر شرایطی که دارید، همه چیز می تواند بدتر از آن گردد. ما زنده هستیم. همین یک دلیل بزرگ است که هر روزمان را جشن بگیریم.

[همراز]

عالی بود...
اگر هر کدوم از دوستان مبتلا این اصول و یا حتی بخشی از این اصول رو رعایت کنن بیشتر مشکلاتشان رفع میشه...
من از نوجوانی درگیر ام اس هستم ولی از همون موقع هم یاد گرفتم باید بی خیال ام اس شد تا مشکلی برات ایجاد نکنه .
و تا حدودی بیشتر این اصول رو در زندگیم به کار بردم و خدا رو شکر بسیاری از مشکلاتم رو تقلیل دادم...
نا امیدی که به دنبال اون غم، از دست دادن روحیه ، کاهش انرژی، ضعف سیستم ایمنی بدن و...به وجود میاد مهمترین عامل در عود حملات ام اس هست...
همیشه شاد باشید تا سالمتر بمونید...
مرسی همدم جان...

[mahdi1004]

متن جالبی بود در واقع میشه گفت نقشه راه یه بیمار ام اس جهت زندگی بهتر ترسیم کرد. من به شخصه خیلی خودمو درگیر شغلم کرده بودم و دیگه شب و روز حالیم نبود از این جلسه به اون جلسه و شبها هم تایپ گزارشات الان می فهمم که چقدر اشتباه کردم. باید راحت زندگی کرد و بی دغدغه بود. اگه به خودم فشار نمی آوردم و با مسائل کاری خودم درگیر نمی کردم الان ام اس نداشتم..... ولی بهر جهت فهمیدم که با تغییر شیوه زندگی و کم کردن حاشیه ها و شاد بودن می تونم از پس این بیماری بر بیام.

[arezooo82]

نگران نباشیم؟
مگه داریم؟مگه میشه؟

[Reza_N]

متشکرم
پنجاه درصدشو قبلن خودم انجام میدادم
نصف دیگه هم با راهنمایی شما ایشالا ردیفه

[الیکا]

ممنون خیلی عالی بود

[glassheart]

عالی بود همدم جان
اگر هر بیمار ام اسی شماره 2 راروی خودش اجرا میکرد نصف مشکلاتش حل بود

[Kamyar]

اگر فرض کنیم تنها عامل ام اس استرس و نگرانی باشه چه دور تسلسلی می شه !
نگرانی از آینده بیماری = پیشرفت بیماری
پیشرفت بیماری = نگرانی بیشتر از آینده
…

[alireza1111]

واقعا موافقم!
بی خیالی و تن پروری کلید آرامش و شکست ام اس است!

[sadegh]

با سلام و وقت بخیر خیلی عالی بود در صورتی که فقط مطالعه نشود برای بهتر شدن مطالعه عمل تحرک تا حالمان بهتر از این که هست بشود بامید امروز