2012/09/11, 10:58 PM
گام مهم محقق ايراني در درمان اختلال عصب بينايي «اماس» با پيوند سلولهاي iPS
پژوهشگر ايراني با پيوند سلولهاي «اوليگودندروسيت» توليد شده از سلولهاي پرتوان القایی انسانی (iPS)، گامی مهم در درمان آسيب دِمیلینه شدن -اختلالی در سیستم اعصاب مرکزی که منجر به بيماري اماس میشود - برداشت.
به گزارش پایگاه فراخوانهای علمی پژوهشی کشور (callforpapers.ir) عليرضا پويا، پژوهشگر پژوهشكده سلولهاي بنيادي پژوهشگاه رويان و برگزيده ايراني سيزدهمين جشنواره بينالمللي تحقيقاتي رويان در گفتوگو با خبرنگار ايسنا به تشريح جزئيات اين دستاورد پرداخت و تصريح كرد: تلاش او براي درمان ميلين كه بر اثر بيماري MS تخريب ميشود، در فاز حيواني موفقيتآميز بوده و اين موفقيت ميتواند گامي مهم براي كاهش و درمان عوارض MS باشد.
اين پژوهشگر در توضيح نتايج طرح خود با عنوان «تمايز سلولهاي بنيادي القايي انساني به سلولهاي اوليگودندروسيت و پيوند به مدل موش صحرايي براي ترميم ميلين عصب بينايي» گفت: بيماري MS با تخريب غشاي ميلیني سيستم اعصاب مركزي در پيامرساني سيستم عصبي اختلال ايجاد ميكند و بسته به اين كه چه قسمت از مغز يا نخاع درگير شده باشد، عوارض مختلفي دارد.
وي ادامه داد: پيش از اين تلاشهايي در حيطههاي دارويي و پزشكي براي درمان و كاهش عوارض اين بيماري انجام شده بود، اما اين تلاشها نتيجه درماني پایدار و قطعي نداشت. همين موضوع انگيزه اصلي من و همكارانم براي يافتن راه حلي از طريق سلولهاي بنيادي شد.
پويا با اشاره به اين كه پيش از طرح او، سلولهاي اوليگودندروسيت (سلولهاي سازنده ميلين) با انواع ديگري از سلولهاي بنيادي مانند سلولهاي بنيادي جنيني انسان و موش ساخته شده بودند، خاطرنشان كرد: ما توانستيم سلولهاي اوليگودندروسيت را از سلولهاي بنيادي القايي انساني (iPS) توليد كنيم كه براي نخستين بار در دنيا انجام شد.
وي توضيح داد: سلولهاي iPS را می توان از سلولهاي فيبروبلاست پوستي هر فرد توليد کرد كه در واقع ميتواند مشكلات رد پيوند را تا حدودي برطرف كند. اين سلولها همچنين شباهت بسيار زيادي به سلولهاي بنيادي جنيني انساني دارند و ميتوانند انواع سلولهاي بدن را توليد كنند.
پويا درباره مشكلات استفاده از سلولهاي بنيادي جنيني در اين زمينه اظهار كرد: استفاده از اين سلولها پارهاي مسائل اخلاقي را به همراه دارد؛ زيرا جنيني كه سلولها از آن گرفته ميشود، ديگر قادر به ادامهي حيات نيست؛ به همين دليل تنها ميتوان از تعداد محدودي از سلولهاي جنينهاي توليدشده به روش IVF و يا جنينهاي سقط شده اهدايي استفاده كرد كه تعداد بسيار كمي دارند.
محقق ايراني برگزيده سيزدهمين جشنواره بينالمللي تحقيقاتي رويان همچنين به ايسنا گفت: ما در مقايسه سلولهاي اوليگودندروسيت توليد شده از سلولهاي بنيادي جنيني و اوليگودندروسيت توليد شده از iPS به اين نتيجه رسيديم كه اينها در الگوي بيان ژنها و ماركرهاي پروتئيني شباهتهاي بسيار زيادي دارند و سلولهاي توليد شده از iPS قابل پيوند هستند.
پژوهشگر پژوهشكده سلولهاي بنيادي پژوهشگاه رويان افزود: سلولهاي اوليگودندروسيت توليد شده را به موشهايي كه غشاي ميلين آنها را در كياسماي بيناييشان از بين برده بوديم، پيوند زديم و خوشبختانه ميلين سازي و عملكرد عصب بعد از پيوند نسبت به گروه پیوند نشده (كنترل) افزايش يافت.
پويا درباره ورود اين آزمايشها و روشهاي درمان به مرحله انساني، خاطرنشان كرد: تا ورود به آزمايشهاي انساني هنوز راه زيادي داريم چرا كه بايد ايمني اين سلولها در به وجود نياوردن تومور ثابت شود. در بیشتر مواقع اين iPSها با ناقلهاي ويروسي توليد شدهاند و ژنهايي كه به آنها منتقل شده است توانايي تومورزايي دارند.
وي همچنين گفت: علاوه بر اين پس از اتمام اين مرحله از طرح ما، گزارشی منتشر شد كه نشان ميداد سلولهاي iPS به طور كامل در پيوند ايمن نيستند و عليرغم اين كه از خود فرد توليد شدهاند، ميتوانند توسط بدن پس زده شوند كه اين مشكل نيز بايد پيش از شروع فاز انساني بررسي شود.
وي با بيان اينكه سلولهاي اوليگودندروسيت بايد به حيوانات نزديكتر به انسان مانند ميمونها نيز پيوند زده شود، افزود: كيفيت سلولهاي توليد شده نيز بسيار اهميت دارد، چرا كه توليد خالص اوليگودندروسيت در محيط آزمايشگاهي چندان کار آسانی نيست.
اين محقق ايراني همچنين به اهميت رساندن سلولهاي توليد شده به بافت مورد نظر اشاره و خاطرنشان كرد: ما بايد راهي براي رساندن اين سلولها به بافت آسيب ديده بدون آسیب رساندن به بافت نخاع و مغز پيدا كنيم. اين پيوند نبايد به سيستم عصب مركزي آسيب برساند و جراحي ممكن است مشكلات افزونتري را پديد آورد.
به گزارش ايسنا اين طرح سه سال پيش آغاز شده و نتايج آن سال گذشته ميلادي در مجله PLoS ONE به چاپ رسيده است.
http://www.callforpapers.ir/%D8%A7%D8%AE...A-ips.html
پژوهشگر ايراني با پيوند سلولهاي «اوليگودندروسيت» توليد شده از سلولهاي پرتوان القایی انسانی (iPS)، گامی مهم در درمان آسيب دِمیلینه شدن -اختلالی در سیستم اعصاب مرکزی که منجر به بيماري اماس میشود - برداشت.
به گزارش پایگاه فراخوانهای علمی پژوهشی کشور (callforpapers.ir) عليرضا پويا، پژوهشگر پژوهشكده سلولهاي بنيادي پژوهشگاه رويان و برگزيده ايراني سيزدهمين جشنواره بينالمللي تحقيقاتي رويان در گفتوگو با خبرنگار ايسنا به تشريح جزئيات اين دستاورد پرداخت و تصريح كرد: تلاش او براي درمان ميلين كه بر اثر بيماري MS تخريب ميشود، در فاز حيواني موفقيتآميز بوده و اين موفقيت ميتواند گامي مهم براي كاهش و درمان عوارض MS باشد.
اين پژوهشگر در توضيح نتايج طرح خود با عنوان «تمايز سلولهاي بنيادي القايي انساني به سلولهاي اوليگودندروسيت و پيوند به مدل موش صحرايي براي ترميم ميلين عصب بينايي» گفت: بيماري MS با تخريب غشاي ميلیني سيستم اعصاب مركزي در پيامرساني سيستم عصبي اختلال ايجاد ميكند و بسته به اين كه چه قسمت از مغز يا نخاع درگير شده باشد، عوارض مختلفي دارد.
وي ادامه داد: پيش از اين تلاشهايي در حيطههاي دارويي و پزشكي براي درمان و كاهش عوارض اين بيماري انجام شده بود، اما اين تلاشها نتيجه درماني پایدار و قطعي نداشت. همين موضوع انگيزه اصلي من و همكارانم براي يافتن راه حلي از طريق سلولهاي بنيادي شد.
پويا با اشاره به اين كه پيش از طرح او، سلولهاي اوليگودندروسيت (سلولهاي سازنده ميلين) با انواع ديگري از سلولهاي بنيادي مانند سلولهاي بنيادي جنيني انسان و موش ساخته شده بودند، خاطرنشان كرد: ما توانستيم سلولهاي اوليگودندروسيت را از سلولهاي بنيادي القايي انساني (iPS) توليد كنيم كه براي نخستين بار در دنيا انجام شد.
وي توضيح داد: سلولهاي iPS را می توان از سلولهاي فيبروبلاست پوستي هر فرد توليد کرد كه در واقع ميتواند مشكلات رد پيوند را تا حدودي برطرف كند. اين سلولها همچنين شباهت بسيار زيادي به سلولهاي بنيادي جنيني انساني دارند و ميتوانند انواع سلولهاي بدن را توليد كنند.
پويا درباره مشكلات استفاده از سلولهاي بنيادي جنيني در اين زمينه اظهار كرد: استفاده از اين سلولها پارهاي مسائل اخلاقي را به همراه دارد؛ زيرا جنيني كه سلولها از آن گرفته ميشود، ديگر قادر به ادامهي حيات نيست؛ به همين دليل تنها ميتوان از تعداد محدودي از سلولهاي جنينهاي توليدشده به روش IVF و يا جنينهاي سقط شده اهدايي استفاده كرد كه تعداد بسيار كمي دارند.
محقق ايراني برگزيده سيزدهمين جشنواره بينالمللي تحقيقاتي رويان همچنين به ايسنا گفت: ما در مقايسه سلولهاي اوليگودندروسيت توليد شده از سلولهاي بنيادي جنيني و اوليگودندروسيت توليد شده از iPS به اين نتيجه رسيديم كه اينها در الگوي بيان ژنها و ماركرهاي پروتئيني شباهتهاي بسيار زيادي دارند و سلولهاي توليد شده از iPS قابل پيوند هستند.
پژوهشگر پژوهشكده سلولهاي بنيادي پژوهشگاه رويان افزود: سلولهاي اوليگودندروسيت توليد شده را به موشهايي كه غشاي ميلين آنها را در كياسماي بيناييشان از بين برده بوديم، پيوند زديم و خوشبختانه ميلين سازي و عملكرد عصب بعد از پيوند نسبت به گروه پیوند نشده (كنترل) افزايش يافت.
پويا درباره ورود اين آزمايشها و روشهاي درمان به مرحله انساني، خاطرنشان كرد: تا ورود به آزمايشهاي انساني هنوز راه زيادي داريم چرا كه بايد ايمني اين سلولها در به وجود نياوردن تومور ثابت شود. در بیشتر مواقع اين iPSها با ناقلهاي ويروسي توليد شدهاند و ژنهايي كه به آنها منتقل شده است توانايي تومورزايي دارند.
وي همچنين گفت: علاوه بر اين پس از اتمام اين مرحله از طرح ما، گزارشی منتشر شد كه نشان ميداد سلولهاي iPS به طور كامل در پيوند ايمن نيستند و عليرغم اين كه از خود فرد توليد شدهاند، ميتوانند توسط بدن پس زده شوند كه اين مشكل نيز بايد پيش از شروع فاز انساني بررسي شود.
وي با بيان اينكه سلولهاي اوليگودندروسيت بايد به حيوانات نزديكتر به انسان مانند ميمونها نيز پيوند زده شود، افزود: كيفيت سلولهاي توليد شده نيز بسيار اهميت دارد، چرا كه توليد خالص اوليگودندروسيت در محيط آزمايشگاهي چندان کار آسانی نيست.
اين محقق ايراني همچنين به اهميت رساندن سلولهاي توليد شده به بافت مورد نظر اشاره و خاطرنشان كرد: ما بايد راهي براي رساندن اين سلولها به بافت آسيب ديده بدون آسیب رساندن به بافت نخاع و مغز پيدا كنيم. اين پيوند نبايد به سيستم عصب مركزي آسيب برساند و جراحي ممكن است مشكلات افزونتري را پديد آورد.
به گزارش ايسنا اين طرح سه سال پيش آغاز شده و نتايج آن سال گذشته ميلادي در مجله PLoS ONE به چاپ رسيده است.
http://www.callforpapers.ir/%D8%A7%D8%AE...A-ips.html
فرقی نمی كند كه گودال كوچك آبی باشی ، یا دریای بیكران ،
زلال كه باشی ، آسمان در تو پیداست .
باورکن تا ببینی
بهار
زلال كه باشی ، آسمان در تو پیداست .
باورکن تا ببینی
بهار