ارسالها: 897
موضوعها: 2
تاریخ عضویت: May 2012
تشکر های اهدا شده: 7875
تشکر های دریافت شده :13667 بار در 5785 پست
سال تشخيص بيماري : 1381
دكتر معالج : دکتر عبدالرضا ناصر مقدسی
داروي مورد استفاده : اسویمر - داروسازی اسوه
دالفیرا - نانوحیات دارو
محل سکونت : بویین زهرا
من هم خیلی وقته عضو شدم
ولی کارتش نیومد تا اینکه خودم رفتم گرفتم
!.........The world is full of nice peaple, if u can't find one, Be One
دنيا پُر از آدم هاى خوبه ولى اگه نتونستى حتى يكى از اونها رو پيدا كنى، لااقل خودت خوب باش!.........
ارسالها: 232
موضوعها: 10
تاریخ عضویت: Mar 2012
تشکر های اهدا شده: 4185
تشکر های دریافت شده :4309 بار در 774 پست
سال تشخيص بيماري : 1387
دكتر معالج : Leonard Hershkowitz
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : Houston. U.S
منم پایه ام
هر چند اعضای سالم و بدرد بخور چندانی ندارم
ولی باید بزودی اقدام کنم واسه ثبت نام
Open Your Heart, I'm Coming Home
ارسالها: 28
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Aug 2011
تشکر های اهدا شده: 141
تشکر های دریافت شده :225 بار در 117 پست
سال تشخيص بيماري : بیمار نیستم
دكتر معالج : -
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : -
من ثبتنام کردم کارتم نیومد
دوباره باید عضو شم
زندگی میکنم حتی اگر بهترینهایم را از دست بدهم
چون این زندگی کردن است که بهترینهای دیگر برایم میسازد
بگذار هر آنچه از دست میرود برود
چون من چیزی را میخواهم که به التماس آلوده نباشد.
ارسالها: 18
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Nov 2012
تشکر های اهدا شده: 188
تشکر های دریافت شده :184 بار در 60 پست
سال تشخيص بيماري : 91
دكتر معالج : قره گزلی
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : قم
دوستان حس قشنگی بهم دست داد وقتی دیدم اینکار اینقدر طرفدار داره. ولی من خودم عضو نیستم چون مادرم راضی نشد ،ولی موکدا به خانوادم گفتم اگر شرایطش پیش اومد من خواسته ام اینه که اعضام رو اهداء کنین بقیه اش با خودتون اونام همینطوری نگام کردن .
البته از وقتی ام اس گرفتم یه سوال برام پیش اومده با این داروهایی که تزریق میکنیم باز هم خون و اعضای ما مورد استفاده است؟بخصوص خون رو منظورمه.
منی که نقش شراب از کتاب می شستم
زمانه کاتب دکان می فروشم کرد!!!!!!!
ارسالها: 4
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Oct 2012
تشکر های اهدا شده: 2
تشکر های دریافت شده :33 بار در 9 پست
سال تشخيص بيماري : هیچوقت
دكتر معالج : -
داروي مورد استفاده :
محل سکونت :
ما که نه که خیلی کوچولو می باشیم.هنوز شماره ملی نداریم،نمی تونیم عضو شیم
ارسالها: 562
موضوعها: 15
تاریخ عضویت: Feb 2011
تشکر های اهدا شده: 8772
تشکر های دریافت شده :11929 بار در 2632 پست
سال تشخيص بيماري : 1381
دكتر معالج : صحراییان
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : تهران - يوسف آباد
منم تمامه عضو هايه بدنم مثل ساعت كار ميكنند
منم پايم فقط ...
به مادرم وصيت كردم اهدا كنند
...
ارسالها: 96
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Feb 2012
تشکر های اهدا شده: 517
تشکر های دریافت شده :474 بار در 172 پست
سال تشخيص بيماري : 90
دكتر معالج : شایگان نژاد
داروي مورد استفاده :
محل سکونت :
منم پارسال عضو شدم ولی هنوز کارتم نیومده!!!!
ارسالها: 256
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Dec 2011
تشکر های اهدا شده: 2381
تشکر های دریافت شده :8097 بار در 2601 پست
سال تشخيص بيماري : 1389
دكتر معالج : دکتر محمد یزدچی
داروي مورد استفاده : سینووکس - سیناژن
محل سکونت : تبریز
ارسالها: 16
موضوعها: 5
تاریخ عضویت: Sep 2012
تشکر های اهدا شده: 12
تشکر های دریافت شده :102 بار در 17 پست
سال تشخيص بيماري : 1388
دكتر معالج : دکتر شاه بیگی و دکتر قدیری
داروي مورد استفاده :
محل سکونت :
سلام
من سال 81 به همراه دوست و همکلاسی ام رفتیم و به صورت حضوری عضو شدیم الان بیش از ده ساله که با کارت اهدا عضوم همراه هستم و همیشه دنبالمه البته خانواده ام موافق نیستند اما تسلیم شدند این کار به من آرامش داده و همیشه فکر می کنم در اثر مرگ مغزی خواهم مرد جالبه که تعداد زیادی از افرادی که این کارت را دریافت کردند به آرزوشون رسیدند البته گاهی اوقات با دیدن کارتم به یاد مرگ میافتم و تمام بدنم میلرزه
این کار نیاز به شجاعت و شهامت داره شجاع باشید دوستان
زندگی باور می خواهد آن هم از جنس امید؛
که اگر سختی راه ، به تو یک سیلی زد
یک امید از ته قلب به تو گوید
که خدا هست هنوز....
ارسالها: 749
موضوعها: 120
تاریخ عضویت: Jun 2012
تشکر های اهدا شده: 1415
تشکر های دریافت شده :7034 بار در 1476 پست
سال تشخيص بيماري : 1385
دكتر معالج : دکتر عبدالرضا ناصر مقدسی
داروي مورد استفاده : ربیف - Merck Serono
محل سکونت : تهران
داستان کوچکترین اهداکننده عضو کشور
خبر اهدای اعضای بدن کودک شش ماههای که دچار مرگ مغزی شده بود، عجیب اما واقعی بود هلیا که تنها 6 ماه از تولدش گذشته بود، پس از یک سرماخوردگی ساده ناگهان دچار تشنج و پس از آن مرگ مغزی شد اما پیش از اینکه پیکر نحیفش به خاک سپرد شود، کلیههای او به دختر بچه 9 سالهای اهدا شد تا وی فرصت زندگی دوباره پیدا کند.
هلیا آنقدر کوچک بود که برای انتقالش به روی تخت برانکارد، یک پرستار هم کافی بود. وقتی او را به بیمارستان منتصریه مشهد منتقل کردند، کسی باورش نمیشد که قرار است اعضای بدن او را اهدا کنند. اما کلیههای هلیا به دختر بچه 9 ساله اهدا شد تا او کوچکترین اهداکننده عضو در کشور لقب بگیرد.
مرگ مغزی
«اولش با یک سرما خوردگی شروع شد، دخترم تب کرد و مثل تمام سرماخوردگیها سرفه و عطسه میکرد. فکر کردیم یک سرماخوردگی ساده است اما وقتی دچار حالت تهوع شد او را به درمانگاه بردیم. دکتر یکسری دارو تجویز کرد و پس از آن دخترم را به خانه بردیم غافل از اینکه قرار است اتفاق ناگواری رخ دهد».اینها را پدر هلیا میگوید. مردی که با موافقت او و همسرش، عمل اهدای عضو کوچکترین اهداکننده عضو در ایران در مشهد رقم خورد.مرد جوان ادامه میدهد: «روز بعد، باوجود مراقبتهای همسرم حال دخترم بدتر شد. دست و پای هلیا بیحس شد و قلبش کند میزد. او را بردیم بیمارستان و بلافاصله او را به بخش ویژه بردند و با شوک ضربان قلبش برگشت. هلیا در بیمارستان بستری شد اما در حالش هیچ تغییری بهوجود نیامد. دکترها هم به ما چیزی نمیگفتند، تا اینکه بعد از سه چهار روز یکی از دکترها به من گفت که دختر دچار خونریزی مغزی و چشمی شده و برای نجات او کاری از دست آنها بر نمیآید.»
اهدای عضو
مرد جوان وقتی این خبر را شنید نگاهی به دخترش که در ICU بستری بود انداخت. برایش سخت بود که باور کند هلیا را برای همیشه از دست خواهد داد. او با پاهایی سست به سمت خانه به راه افتاد. باید اتفاقی که برای تنها دخترشان رخ داده بود راه به همسرش میگفت.او ادامه میدهد: «برای یک مادر شاید شنیدن چنین خبری بدترین خبر زندگیاش باشد. اما بههرحال ما دخترمان را از دست داده بودیم. دکترها به من اطمینان داده بودند که او دیگر به زندگی برنمیگردد و دچار مرگ مغزی شده است. آن شب هر طوری بود ماجرا را برای همسرم تعریف کردم. حالش بد شد. دلداریاش دادم اما او سکوت کرده بود و حرفی نمیزد.
شوکه شده بود و باور نمیکرد چنین اتفاقی برای تنها فرزندمان رخ داده است. وقتی به همسرم گفتم که میشود اعضای بدن دخترمان را اهدا کنیم،جواب داد ما که داغدار شدهایم، چرا چند نفر دیگر همدرد ما بشوند عزیزشان را از دست بدهند. برای همین برگه اهدای عضو بچهام را امضا کردیم.»مرد جوان ادامه میدهد: «با اینکه هنوز مرگ دخترمان را باور نکردهایم و دلمان برایش تنگ شده اما خوشحالم که یک انسان دیگر با اعضای بدن بچهمان زندگی میکند و ما جانش را نجات دادهایم. الان هم دختر ما و هم یک دختر دیگر زنده هستند.»
مسئول واحد فراهمآوری اهدای عضو دانشگاه علوم پزشکی میگوید: «هلیا قربانی شش ماهه که به علت تشنج و ایست قلبی دچار مرگ مغزی شده بود پس از تایید مراحل مرگ مغزی و رضایت خانوادهاش از بیمارستان دکتر شیخ به مرکز دیالیز و پیوند اعضای بیمارستان منتصریه منتقل و تحت عمل اهدای عضو قرار گرفت.»ابراهیم خالقی خاطر ادامه میدهد: «در این عمل کلیههای هلیا به کودک 9 سالهای که دچار نارسایی کلیه شده و دیالیز میشد به طور رایگان اهدا و پیوند زده شد. براساس اعلام پزشکان معالج گروه پیوند حال عمومی گیرنده عضو نیز رضایتبخش است و در حال حاضر در بخش پیوند بیمارستان منتصریه بستری است.»
منبع خبر آنلاین
ﭼﻘﺪﺭ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻨﯽ ﻫﺴﺘﻨﺪ٬ ﺁﺩﻣﻬﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺷﺒﯿﻪ ﺣﺮﻓﻬﺎﯾﺸﺎﻥ ﻫﺴﺘﻨﺪ...