[sargol]

کاهش خنده و گریه های غیرطبیعی مبتلایان به ام.اس و آلزایمر



نتایج تحقیقات پژوهشگران نشان داد خنده و گریه های غیرطبیعی در مبتلایان به ام.اس و آلزایمر، با مصرف دو دارو کاهش می یابد.
پژوهشگران برای بررسی تاثیرات دارویی دکسترومتورفان (dextormethorphan) و دوز پائینی از کواییندیین (quinidine) در کاهش خنده و گریه های غیرطبیعی این دسته از مبتلایان، 283 بیمار را تحت بررسی قراردادند. آنها پس از پایان بررسی ها متوجه تاثیرات محدود داروهای یاد شده بر کاهش خنده و گریه غیرطبیعی مرتبط با بیماری ام.اس و آلزایمر شدند. مشاهده های نخستین نیز نشان داده است این دو دارو موجب کاهش بی نظمی های حاصل از این بیماری ها شده و کیفیت زندگی را بهبود می بخشد. به گفته پژوهشگران این داروها اثرات جانبی نیز به همراه دارند ولی با اثربخشی روی قسمتی از مغز که خنده و گریه را موجب می شود، می توانند برای از بین بردن این خنده و گریه های غیرطبیعی مناسب باشند.


چهارشنبه 24 آذر ماه سال 1389

[سـاناز]

دوست عزیز لطفا منبع مطلبتون رو قرار بدید .

[sargol]

دوست عزیز لطفا منبع مطلبتون رو قرار بدید .

منبع خبری که گذاشتم روزنامه ایران

[Hasty]

اصولا چون از بچگی من آدم شاد وشلوغی هستم در خندیدین مشکلی ندارم بجا می خندم اما فکر می کنم این یک مشکله که اصلا نمی تونم گریه کنم وبرای همین خیلی بمن فشار میاد وبشدت سردرد می گیرم ناراحت میشم ولی اصلا اشکی از چشمام نمی یاد

[ghaside]

ولی برعکس دقیقا همینه به راحتی نمیخندم مگه اینکه واقعا خنده دار باشه موضوع و در مقابل کافیه استارت اشک ریزیم بخوره چنان میباره ک دل خودم برای خودم میسوزه و سریع جمش میکنم

[paeazan]

غیر طبیعی؟؟؟
وقتی دلم بگیره که چند قطره اشک خیلی کمک میکنه اماااااااا در مورد خنده
وقتی یه چیز حتی یه کوچولو خنده دار بشنوم یا حتی یاد یه چیز خنده دار بیوفتم خندم میگیره
حتی گاهی
اما خب دیوونه نیستم که الکی بخندم
هیچ وقت هم دنبال هیچ دارویی نبودم در این زمینه

[ghaside]

اتفاقا خوبه که میخندی ! امیدوارم همیشه بخندی
خنده خوبه حتی اگه یاد موضوعی بیافتی و بخندی ولی متاستفانه من تا میام خوشی رو حس کنم یه چیزی میاد و باعث میشه آقا سوسکه رو اعصابم پیاده روی کنه

[reza_akrami_a]

سلام
من بیش از 7 سال پیش افسردگی گرفتم اونم از نوع دوقطبی یعنی بعضی وقتا خیلی خیلی ناراحت و غمگین و بعضی وقتام بیش از حد خندون و به ظاهر خوشحال ولی حتی وقتی حالت شادی یا به اصطلاح شیفتگی رو دارم هم شادیم عمقی نداره.
خیلی وقته دلم میخواد یه جا که هیچ کسی نباشه و صدام رو هم کسی نشنوه گریه کنم و فریاد بزنم ولی نمیدونم چرا گریه کردن برام اینقد سخته .البته ما مردا کلا تو این مسئله مشکل داریم. همتون شنیدین که میگن، مرد که گریه نمیکنه. همونطور که میگن دختر که نباد بخنده.