2011/12/04, 11:43 AM
چه كسي بايد شرمنده باشد؟ .
جام جم آنلاين: به سختي خودش را از تاكسي بيرون ميكشد، دو نفر پياده ميشوند تا به او كمك كنند، زيرچشمي نگاهشان ميكند: «ببخشيد، شرمندهام، باعث زحمت شدم...».
با گفتن اين جملهها روي ويلچيرش مينشيند، و با قدرت چرخها را ميگرداند، ميخواهد به پيادهرو برود، از پل خبري نيست، چرخ را ميچرخاند، در عرض خيابان به جلو ميراند، سربالايي خيابان به بازوهايش فشار ميآورد، به پل ميرسد، عرض پل بسيار باريك است، ويلچر عبور نميكند، طول خيابان را بالا ميراند تا به پل بعدي برسد، بخشي از پل آهني نياز به تعمير دارد، يكي از چرخهاي ويلچير داخل ميلههاي شكسته پل گير ميكند، چند نفر ميبينند به كمكش ميآيند «ببخشيد، شرمندهام، باعث زحمت شدم...»
حالا به پيادهرو رسيده، مقابل در ورودي ساختمان، پنج پله انتظارش را ميكشند، تقلا ميكند تا از پلهها بالا ميرود، اما چرخهاي بزرگ ويلچير طاقت فشار را ندارد، نزديك است واژگون شود، دو عابر سر ميرسند و دو سمت ويلچرش را ميگيرند او را بالا ميبرند «شرمندهام، ببخشيد باعث زحمت شدم...» و داخل ساختمان بايد به طبقه دوم برود و....
تردد معلولان درسطح شهر قصه پرغصهاي است كه در لابهلاي وعدههاي مديران شهري گم شده است. روز معلولان كه سر ميرسد خيليها كف ميزنند و هورا ميكشند و از اجراي حمايتهاي مالي و معنوي ميگويند، اما هميشه پاي حمايت از معلولان ميلنگد.
هر سال از مناسب سازي فضاي شهري براي معلولان از نابينايان گرفته تا ناشنوايان و معلولان جسمي ـ حركتي خبرهايي ميرسد، اما شهرها وسيعتر از آن هستند كه اصلاح چند كوچه و خيابان دردي از معلولان دوا كند.
پيادهروهاي نا امن و سنگلاخي، نبود پلهاي ايمن، وجود مانع و نيز نبود وسايل حملونقل ويژه معلولان بسياري از آنها را با وجود داشتن استعداد تعامل اجتماعي منزوي كرده است.
در بسياري از كشورها براي عبور و مرور راحت معلولان، چراغهاي راهنمايي مخصوص تعبيه شده و كليد اين چراغها در ارتفاعي نصب شده كه معلول بتواند براحتي آن را از روي صندلي چرخدار كنترل كرده و با امنيت از عرض خيابان بگذرد، همچنين وجود علائم برجسته در ابتداي خطكشي خيابانها، ايستگاه اتوبوس، پاركها و اماكن عمومي ميتواند تا حدود زيادي نابينايان را راهنمايي و كمك كند، اما در ايران گويا حقوق معلولان در همايشها و مراسم نمادين در روزي مثل امروز كه روز معلول نامگذاري شده است، خلاصه ميشود تا فردا كه حقوق معلولان و وعدههاي مسوولان از سهميه استخدام در مراكز دولتي تا رفاه وامنيت تردد در شهرها فراموش شود.
جام جم آنلاين: به سختي خودش را از تاكسي بيرون ميكشد، دو نفر پياده ميشوند تا به او كمك كنند، زيرچشمي نگاهشان ميكند: «ببخشيد، شرمندهام، باعث زحمت شدم...».
با گفتن اين جملهها روي ويلچيرش مينشيند، و با قدرت چرخها را ميگرداند، ميخواهد به پيادهرو برود، از پل خبري نيست، چرخ را ميچرخاند، در عرض خيابان به جلو ميراند، سربالايي خيابان به بازوهايش فشار ميآورد، به پل ميرسد، عرض پل بسيار باريك است، ويلچر عبور نميكند، طول خيابان را بالا ميراند تا به پل بعدي برسد، بخشي از پل آهني نياز به تعمير دارد، يكي از چرخهاي ويلچير داخل ميلههاي شكسته پل گير ميكند، چند نفر ميبينند به كمكش ميآيند «ببخشيد، شرمندهام، باعث زحمت شدم...»
حالا به پيادهرو رسيده، مقابل در ورودي ساختمان، پنج پله انتظارش را ميكشند، تقلا ميكند تا از پلهها بالا ميرود، اما چرخهاي بزرگ ويلچير طاقت فشار را ندارد، نزديك است واژگون شود، دو عابر سر ميرسند و دو سمت ويلچرش را ميگيرند او را بالا ميبرند «شرمندهام، ببخشيد باعث زحمت شدم...» و داخل ساختمان بايد به طبقه دوم برود و....
تردد معلولان درسطح شهر قصه پرغصهاي است كه در لابهلاي وعدههاي مديران شهري گم شده است. روز معلولان كه سر ميرسد خيليها كف ميزنند و هورا ميكشند و از اجراي حمايتهاي مالي و معنوي ميگويند، اما هميشه پاي حمايت از معلولان ميلنگد.
هر سال از مناسب سازي فضاي شهري براي معلولان از نابينايان گرفته تا ناشنوايان و معلولان جسمي ـ حركتي خبرهايي ميرسد، اما شهرها وسيعتر از آن هستند كه اصلاح چند كوچه و خيابان دردي از معلولان دوا كند.
پيادهروهاي نا امن و سنگلاخي، نبود پلهاي ايمن، وجود مانع و نيز نبود وسايل حملونقل ويژه معلولان بسياري از آنها را با وجود داشتن استعداد تعامل اجتماعي منزوي كرده است.
در بسياري از كشورها براي عبور و مرور راحت معلولان، چراغهاي راهنمايي مخصوص تعبيه شده و كليد اين چراغها در ارتفاعي نصب شده كه معلول بتواند براحتي آن را از روي صندلي چرخدار كنترل كرده و با امنيت از عرض خيابان بگذرد، همچنين وجود علائم برجسته در ابتداي خطكشي خيابانها، ايستگاه اتوبوس، پاركها و اماكن عمومي ميتواند تا حدود زيادي نابينايان را راهنمايي و كمك كند، اما در ايران گويا حقوق معلولان در همايشها و مراسم نمادين در روزي مثل امروز كه روز معلول نامگذاري شده است، خلاصه ميشود تا فردا كه حقوق معلولان و وعدههاي مسوولان از سهميه استخدام در مراكز دولتي تا رفاه وامنيت تردد در شهرها فراموش شود.