ارسالها: 204
موضوعها: 1
تاریخ عضویت: Mar 2010
تشکر های اهدا شده: 540
تشکر های دریافت شده :749 بار در 367 پست
سال تشخيص بيماري : 88
دكتر معالج : دکتر فیاض نکو
داروي مورد استفاده :
محل سکونت :
(2010/06/09, 02:00 PM)دنیا نوشته است: میشه به من یه کمکی کنید؟
من چند روز پیش صبح که از خواب پا شدم چشمام سیاهی رفت تا اینکه بالاخره همه جا سیاه شد و چند ثانیه طول کشید تا برطرف بشه بعد دیگه هر موقع از جا بلند میشدم همی اتفاق میافتاد تا اینکه همون طور که گفتم الان چشمام تارتر شده شماره چشمام 5/1و 75/1 ولی من خیلی تارتر میبینم. یه مشکل دیگه هم اینه که وقتی گریه یا خمیازه می کشم پلک چشمام برنمی گرده یعنی وقتی چشمم بسته میشه خیلی سخت پلکش باز میشه.
یه ده روزی هم هست که تازه که می خوام بخوابم ( نه اینکه خوابم برده باشه ) ناخودآگاه بدنم یا دستام یا پاهام یه پرش شدیدی دارن
اینا برای چیه خواهش می کنم بهم بگین.
دنیای عزیز نگران نباش.به زودی این حالتا از بین میره.با دکترت حتما مشورت کن.شاید نیاز باشه 1 پالس کورتون بگیری.
دشنام خلق را ندهم جز دعا جواب ....ابرم که تلخ گیرم و شیرین عوض دهم
ارسالها: 258
موضوعها: 7
تاریخ عضویت: Oct 2009
تشکر های اهدا شده: 1176
تشکر های دریافت شده :707 بار در 405 پست
سال تشخيص بيماري : 83
دكتر معالج :
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : Shiraz
خدا نکنه من برم دندانپزشک یا مثه دیروز آرایشگاه
اینقدر این پام میپره که آبرومو می بره
پرواز را به خاطر بسپار پرنده رفتنی است
ارسالها: 204
موضوعها: 1
تاریخ عضویت: Mar 2010
تشکر های اهدا شده: 540
تشکر های دریافت شده :749 بار در 367 پست
سال تشخيص بيماري : 88
دكتر معالج : دکتر فیاض نکو
داروي مورد استفاده :
محل سکونت :
(2010/06/09, 02:24 PM)zaynab نوشته است: خدا نکنه من برم دندانپزشک یا مثه دیروز آرایشگاه
اینقدر این پام میپره که آبرومو می بره
آبرو رفتن نداره که.مگه دست خودته که آبروت بره یا خجالت بکشی؟بزار اونا خجالت بکشن که پاهاشون نمیپره.
دشنام خلق را ندهم جز دعا جواب ....ابرم که تلخ گیرم و شیرین عوض دهم
ارسالها: 15
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: May 2010
تشکر های اهدا شده: 23
تشکر های دریافت شده :9 بار در 6 پست
سال تشخيص بيماري : 12/88
دكتر معالج :
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : تهران
یعنی به نظرتون حتما کورتون می خواد؟
1 پالس یعنی یه تزریق؟
ارسالها: 204
موضوعها: 1
تاریخ عضویت: Mar 2010
تشکر های اهدا شده: 540
تشکر های دریافت شده :749 بار در 367 پست
سال تشخيص بيماري : 88
دكتر معالج : دکتر فیاض نکو
داروي مورد استفاده :
محل سکونت :
(2010/06/09, 02:33 PM)دنیا نوشته است: یعنی به نظرتون حتما کورتون می خواد؟
1 پالس یعنی یه تزریق؟
حتما نه دنیا.شاید.تازه بسته به نظر پزشکت داره.شاید دکترت قرص کورتون نجویز کنه که نیازی به تزریق هم نداشته باشی. انقد نگران نباش.با دکترت صحبت کنی همه چی حله.
دشنام خلق را ندهم جز دعا جواب ....ابرم که تلخ گیرم و شیرین عوض دهم
ارسالها: 5
موضوعها: 1
تاریخ عضویت: May 2010
تشکر های اهدا شده: 3
تشکر های دریافت شده :15 بار در 6 پست
سال تشخيص بيماري : 80
دكتر معالج : دکنر نبوی
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : تهران
سلام
می خواستم بدانم که شما چه پیشنهادی برای گرفتگی عضله دارید
من دیشب یه تجربه ی خیلی تلخ داشتم پاهام اون قدر سنگین شده بود که انگار یه وزنه 1 تنی بهش وصل بود
اصلا نمی تونستم از جام بلند شم
می دونید که علتش چییه ؟ من تا حالا این جوری نشده بودم ....
به داروی مورد استفاده ربطی داره ؟؟؟؟؟؟؟
تو اگر در تپش باد خدا را دیدی /همتی کن و بگو ...ماهی ها حوضشان بی آب است
ارسالها: 169
موضوعها: 36
تاریخ عضویت: Apr 2010
تشکر های اهدا شده: 1372
تشکر های دریافت شده :1885 بار در 911 پست
سال تشخيص بيماري :
دكتر معالج :
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : نمیزارن بنویسیم که!
بچه ها یه سوال فنی:
یکی از دوستانم، بدنش بی حس میشه (دست و پاهاش) هم سوزن سوزن میشه، هم کرخت و بی حس میشه! بعضی وقتا یه طرف بدنش، بعضی وقتا هم هر دو طرف!
آیا این میتونه دلیلی بر وجود ام اس باشه؟ تا حالا هم هیچ حمله ای نداشته!
ممکنه اینا عاملی باشن بر اینکه ام اس داره خودشو نشون میده؟! تا به یه حمله برسه؟
گفتی گل گیلاس عمرش از همه کوتاه تر است و با بادی می ریزد.
اما من لحظه ای را به یاد دارم که گل زندگی ام پژمرد با یک حرف،
باد هم نمی وزید...
ارسالها: 509
موضوعها: 32
تاریخ عضویت: Feb 2010
تشکر های اهدا شده: 2997
تشکر های دریافت شده :4894 بار در 1400 پست
سال تشخيص بيماري : 1388
دكتر معالج : دکتر محمدحسین شهبازی
داروي مورد استفاده : بتافرون - Bayer Ag
محل سکونت : تهران
2010/06/09, 04:49 PM
(آخرین ویرایش در این ارسال: 2010/06/09, 04:52 PM، توسط hamed.)
(2010/06/09, 04:38 PM)tanha نوشته است: بچه ها یه سوال فنی:
یکی از دوستانم، بدنش بی حس میشه (دست و پاهاش) هم سوزن سوزن میشه، هم کرخت و بی حس میشه! بعضی وقتا یه طرف بدنش، بعضی وقتا هم هر دو طرف!
آیا این میتونه دلیلی بر وجود ام اس باشه؟ تا حالا هم هیچ حمله ای نداشته!
ممکنه اینا عاملی باشن بر اینکه ام اس داره خودشو نشون میده؟! تا به یه حمله برسه؟
بهنام جان مواردی رو که شما بهش اشاره کردی یکی از علائم ام اس میتونه باشه .
من هم با گز گز کردن و سوزن سوزن شدن پاهام و در ادامه سمت چپ بدنم و در نهایت سمت چپ صورتم به دکتر مراجعه کردم و تشخیص ام اس برام داده شد .
بهتره این دوست شما سریعتر به یه دکتر متخصص مراجعه کنه .
خداوندا ، سرنوشت مرا خیر بنویس . تقدیری مبارک ، تا هر چه را تو دیر می خواهی زود نخواهم و هر چه را تو زود می خواهی دیر نخواهم .
ارسالها: 869
موضوعها: 71
تاریخ عضویت: Nov 2009
تشکر های اهدا شده: 4839
تشکر های دریافت شده :5566 بار در 2439 پست
سال تشخيص بيماري : آبان 88
دكتر معالج : رفته خارج ديگه برنمي گرده ...
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : هرجا تو باشي
(2010/06/09, 04:38 PM)tanha نوشته است: بچه ها یه سوال فنی:
یکی از دوستانم، بدنش بی حس میشه (دست و پاهاش) هم سوزن سوزن میشه، هم کرخت و بی حس میشه! بعضی وقتا یه طرف بدنش، بعضی وقتا هم هر دو طرف!
آیا این میتونه دلیلی بر وجود ام اس باشه؟ تا حالا هم هیچ حمله ای نداشته!
ممکنه اینا عاملی باشن بر اینکه ام اس داره خودشو نشون میده؟! تا به یه حمله برسه؟
بهنام خوب از تونستنش كه ميتون
مگه مال ماها چجوري شروع شد شاخ و دم نداشت كه
اگه ام اس باشه كه اينا خودش ميتونه يه حمله تلقي بشه
ولي اين علائم ناشي از استرش هم ميتونه باشه يا حت ياگه ورزش ميكنه طريقه ورزش كردن باعث اين اتفاق هم ميشه
بهترين كار مراجعه به يه پزشك مغز و اعصابه خيال خودت و خودش و همه رو راحت كنه
"چقدر ابد زمان اندکی ست برای آنکه به کفایت کنارت باشم...
ارسالها: 169
موضوعها: 36
تاریخ عضویت: Apr 2010
تشکر های اهدا شده: 1372
تشکر های دریافت شده :1885 بار در 911 پست
سال تشخيص بيماري :
دكتر معالج :
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : نمیزارن بنویسیم که!
بابا این دوست من دیوانست!
هر چی بهش میگم فلانی برو پیش یه دکتری بگو اینطوریم اصلا قبول نمیکنه!
میگه واسه چی برم؟ فوقش میخواد قرص بده بخورم!!!!!!
گفتی گل گیلاس عمرش از همه کوتاه تر است و با بادی می ریزد.
اما من لحظه ای را به یاد دارم که گل زندگی ام پژمرد با یک حرف،
باد هم نمی وزید...