امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امیتازات : 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
يكديگر را تا ميتوانيد در آغوش بگيريد
#21
نه چرا؟
وقتی تنها شدی تنها تر از تمام غریبان روزگار
از قیل و قال حادثه باری دلت گرفت
بر خویش تکیه کن برعرش
#22
(2010/05/11, 08:38 PM)earth نوشته است: نه چرا؟

منم همینو میگم.چرا؟چرا؟چرا؟چرا؟چرا؟چرا؟ confused2 confused2 confused2 confused2 confused2
دشنام خلق را ندهم جز دعا جواب ....ابرم که تلخ گیرم و شیرین عوض دهم
#23
من فک کنم برای اینکه
زمانی که کسی را درآغوش میگیری
قسمت احساسات مغز فعال میشه و باعث میشه یه ارتباط عاطفی شکل بگیره
مثلا مثل این می مونه که بعضی وقتا میشه با یه نگاه کردن به کسی تمام محبت و علاقه رو بهش بگی ( فقط با یه نگاه )
حالا هنگام آغوش گرفتن این احساس علاقه و محبت کاملا احساس میشه.
و میشه این احساسو به طرف مقابل القا کنی.
این نظره خودمو
ولی باز نتونستم کامل و دقیق بگم.
خدا یا کیفیت رو فدای کمیت نکن. کمتر خلق کن ولی آدم خلق کن!
#24
(2010/05/11, 08:52 PM)maryam22 نوشته است: من فک کنم برای اینکه
زمانی که کسی را درآغوش میگیری
قسمت احساسات مغز فعال میشه و باعث میشه یه ارتباط عاطفی شکل بگیره
مثلا مثل این می مونه که بعضی وقتا میشه با یه نگاه کردن به کسی تمام محبت و علاقه رو بهش بگی ( فقط با یه نگاه )
حالا هنگام آغوش گرفتن این احساس علاقه و محبت کاملا احساس میشه.
و میشه این احساسو به طرف مقابل القا کنی.
این نظره خودمو
ولی باز نتونستم کامل و دقیق بگم.
سلام. منم موافق اين حرفم. من يه نفر رو خيلي بهش ارادت دارم و خيلي دوستش دارم.و ميخوام به پاش بيوفتم و پاهاش رو ببوسم و به قول گفتهء شما بغلش كنم و بهش بگم كه خيلي مخلصشم. اون كسي نيست بجز استاد خوبم كه در روند بهبوديه بيماريم هم داره بهم كمك ميكنه و با من خيلي حرف ميزنه و راهنماييم ميكنه خانم دكتر پنجه پور كه چند وقته ديگه عروسيشه و منو هم دعوت كرده. اينو ميخواستم بگم حالا كه نميشه بعنوان برادر كوچيكتر بغلش كنم و دستش رو ببوسم.ميخوام توي عروسيش جبران كنم.شما و همهء بچه ها بهم كمك كنيد كه چه كادويي براش بگيرم و يا چيكار كنم لطفا كمكم كنيد
#25
(2010/05/11, 09:29 PM)داوود نوشته است: سلام. منم موافق اين حرفم. من يه نفر رو خيلي بهش ارادت دارم و خيلي دوستش دارم.و ميخوام به پاش بيوفتم و پاهاش رو ببوسم و به قول گفتهء شما بغلش كنم و بهش بگم كه خيلي مخلصشم. اون كسي نيست بجز استاد خوبم كه در روند بهبوديه بيماريم هم داره بهم كمك ميكنه و با من خيلي حرف ميزنه و راهنماييم ميكنه خانم دكتر پنجه پور كه چند وقته ديگه عروسيشه و منو هم دعوت كرده. اينو ميخواستم بگم حالا كه نميشه بعنوان برادر كوچيكتر بغلش كنم و دستش رو ببوسم.ميخوام توي عروسيش جبران كنم.شما و همهء بچه ها بهم كمك كنيد كه چه كادويي براش بگيرم و يا چيكار كنم لطفا كمكم كنيد
امیدوارم همه همینقدر مهربون باشن،برات خوشحالم که خدا شخصی به این مهربونی سر راهت گذاشته
سکه بگیر خوبه و عرف حالا بسته به وسعت ربع ،نیم یا کامل در ضمن فکر نکنم فردی به این مهربونی از تو توقع داشته باشه
پرواز را به خاطر بسپار پرنده رفتنی است
 تشکر شده توسط : paeazan
  




کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع:
2 مهمان

علت بوجود آمدن بیماری ام اس چیست