2010/10/06, 07:38 PM
هوش احساسی عبارتست از مدل رفتاری که اخیرا و با کتابی به همین نام اثر دنیل گولمن در سال 1995 مورد توجه قرار گرفت. مدل ابتدایی هوش احساسی طی دهه های 70 و 80 میلادی از طریق تحقیقات و نوشته های روانشناسانی از قبیل هاوارد گاردنر از دانشگاه هاروارد ، پیتر سالوی از دانشگاه یل و جان مایر از دانشگاه نیو همپشایر مورد بسط و بررسی قرار گرفت. هوش احساسی به طور فزاینده ای به توسعه فردی و سازمانی وابسته است. اصول هوش احساسی روش جدیدی از درک و ارزیابی رفتارهای انسان ، سبکهای مدیریتی ، خصایص اخلاقی ، مهارتهای فردی و توانائیهای بالقوه در اختیار بشر قرار می دهد.
هوش احساسی نقش مهمی را در برنامه ریزی برای منابع انسانی ، مصاحبه و گزینش استخدام ، مدیریت توسعه ، ارتباط و خدمات مشترکین ایفا می نماید. هوش احساسی ارتباط محکمی با مفاهیمی همچون عشق و عرفان دارد.
مفهوم هوش احساسی اعتقاد دارد که هوش ذهنی بسیار نابالغ میباشد و زمینه های توسعه یافته ای از هوش احساسی وجود دارد که میزان موفقیت ما را در کار و زندگی شخصی معین مینماید. موفقیت بسیار بیش از هوش ذهنی ، که به صورت سنتی معیار اندازه گیری هوش میباشد و عناصر حیاتی رفتاری و شخصیتی را نادیده میگیرد ، طلب میکند. همه ما با انسانهایی که در سطوح بالای دانشگاهی قرار دارند ولی از نظر اجتماعی رشد کافی نکرده اند ، برخورد داشته ایم. و میدانیم که همیشه برخواردی از ضریب هوشی بالا منجر به موفقیت نمیشود.
جنبه های مهم هوش احساسی :
موفقیت نیاز به آگاهی موثر کنترل و مدیریت احساسات خود و دیگران دارد. هوش احساسی به دو جنبه هوش میپردازد :
1 . شناخت خود ، اهداف ، مقاصد ، عکس العملها و رفتار خود.
2 . درک دیگران و احساسات آنها.
دامنه های هوش احساسی :
گولمن دامنه های هوش احساسی را به ترتیب زیر تعریف نمود :
1 . درک احساسات خود
2 . مدیریت احساسات خود
3 . ایجاد انگیزه
4 . تشخیص و درک احساسات دیگران
5 . مدیریت ارتباطات خود با دیگران
هوش احساسی از میان تعداد زیاد دیگری از تئوریهای رفتاری ، احساسی و ارتباطی در سالهای اخیر مورد توجه قرار گرفته است. از طریق بسط به هوش اجتماعی خود و توجه ویژه به دامنه های این مقوله نه تنها خود می توانیم به خلاقیت و موفقیت بیشتری دست پیدا کنیم بلکه باعث موفقییت روزافزون افرادی که با آنها در ارتباط میباشیم خواهیم شد. توجه و توسعه هوش اجتماعی همچنین میتواند در سطح بالایی زداینده تنشهای اجتماعی برای افراد و سازمانها باشد. این کار از طریق از بین بردن سوء تفاهمات، بهبود روابط و درک متقابل و افزایش پایداری و ارتباط انجام میپذیرد.
هوش احساسی نقش مهمی را در برنامه ریزی برای منابع انسانی ، مصاحبه و گزینش استخدام ، مدیریت توسعه ، ارتباط و خدمات مشترکین ایفا می نماید. هوش احساسی ارتباط محکمی با مفاهیمی همچون عشق و عرفان دارد.
مفهوم هوش احساسی اعتقاد دارد که هوش ذهنی بسیار نابالغ میباشد و زمینه های توسعه یافته ای از هوش احساسی وجود دارد که میزان موفقیت ما را در کار و زندگی شخصی معین مینماید. موفقیت بسیار بیش از هوش ذهنی ، که به صورت سنتی معیار اندازه گیری هوش میباشد و عناصر حیاتی رفتاری و شخصیتی را نادیده میگیرد ، طلب میکند. همه ما با انسانهایی که در سطوح بالای دانشگاهی قرار دارند ولی از نظر اجتماعی رشد کافی نکرده اند ، برخورد داشته ایم. و میدانیم که همیشه برخواردی از ضریب هوشی بالا منجر به موفقیت نمیشود.
جنبه های مهم هوش احساسی :
موفقیت نیاز به آگاهی موثر کنترل و مدیریت احساسات خود و دیگران دارد. هوش احساسی به دو جنبه هوش میپردازد :
1 . شناخت خود ، اهداف ، مقاصد ، عکس العملها و رفتار خود.
2 . درک دیگران و احساسات آنها.
دامنه های هوش احساسی :
گولمن دامنه های هوش احساسی را به ترتیب زیر تعریف نمود :
1 . درک احساسات خود
2 . مدیریت احساسات خود
3 . ایجاد انگیزه
4 . تشخیص و درک احساسات دیگران
5 . مدیریت ارتباطات خود با دیگران
هوش احساسی از میان تعداد زیاد دیگری از تئوریهای رفتاری ، احساسی و ارتباطی در سالهای اخیر مورد توجه قرار گرفته است. از طریق بسط به هوش اجتماعی خود و توجه ویژه به دامنه های این مقوله نه تنها خود می توانیم به خلاقیت و موفقیت بیشتری دست پیدا کنیم بلکه باعث موفقییت روزافزون افرادی که با آنها در ارتباط میباشیم خواهیم شد. توجه و توسعه هوش اجتماعی همچنین میتواند در سطح بالایی زداینده تنشهای اجتماعی برای افراد و سازمانها باشد. این کار از طریق از بین بردن سوء تفاهمات، بهبود روابط و درک متقابل و افزایش پایداری و ارتباط انجام میپذیرد.