امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امیتازات : 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
نيستاگموس(Nystagmus)
#1
تعريف :‌

حركات منظم و نوساني و مكرر چشم ها در يك يا چند منطقه بينايي كه بطور غير ارادي رخ مي دهد و بطور فيزيولوژيك و هم بطور پاتولوژيك مي تواند رخ دهد را نيستاگموس گويند. اين حركات بصورت رفت و برگشتي يا بصورت پاندولي بوده، همزمان با بروز آن بيمار عدم تعادل را مطرح و چرخش خود يا محيط را بيان مي كند. همچنانكه علامت خارجي يك بيماري عفوني تب مي باشد، ‌علامت خارجي يك سرگيجه واقعي نيستاگموس است. در واقع تنها علامت عینی مهم سرگيجه نيستاگموس است . سرگيجه اي همراه نیستاگموس نیست، يك سرگيجه واقعي نيست. به عبارت بهتر سرگیجه واقعی نيست‌ بلكه يك احساس سرگیجه است. نيستاگموس هم بصورت فيزيولوژيك و هم بصورت پاتولوژيك ميتواند بروز كند.

انواع تقسیم بندی نیستاگموس:

1.بر اساس جهت: نيستاگموس كه مي تواند عرضي، عمودي ، چرخشي يا پاندولي باشد. نيستاگموس هاي پاندولي از لحاظ سرعت و ارتفا‌ع يكسان هستند، لذا جزء كند و تند ندارند ولي نيستاگموس هاي ضربانی، كه بطور شايعتر ديده مي شوند، داراي دو حركت كند و تند هستند. پس علاوه بر تقسيم بندي فوق، نيستاگموس ها را ميتوان به دو نوع كلي پاندولي و ضربانی تقسيم نمود

2. بر اساس عاملي كه باعث بروز نيستاگموس مي شود، كه بر اين اساس دو دسته نيستاگموس بوجود مي آيد .

1- نيستاگموس فيزيولوژيك : ميتوان این نوع نیستاگموس را با تحريكات خاصي ايجاد نمود كه مثال آن در تست اپتوکینتیک است و مثال عملي آن فردي است كه در ترن نشسته است، حركات آرام چشم اشياء را دنبال كرده و سپس با يك حركت تند، چشم به وضعيت اوليه برمي گردد. در این تست واكنش فوق را در آزمايشگاه بوجود مي آوريم. يعني معادلِ تستِ اپتوكينتيك، فرد نشسته در ترن است

2- نيستاگموس پاتولوژيك: به دلیل اختلالات سیستم تعادلی لابیرنتی ( محیطی ) یا سیستم تعادلی مرکزی ( دستگاه عصبی مرکزی)، بوجود می آیند. مصرف الکل ، برخی داروها (مانند باربیتوراتها و آسپرین)، حوادث عروق مغزی و مشکلات مادرزادی (مانند آلبینیسم) از علل این نوع نیستاگموس هستند.


در انتهاي اين توضيحات كلي بايستي گفت كه نيستاگموس يك علامت است و يك تشخيص نيست. بررسي آن از لحاظ اتیولوژی و مطالعه خصوصيات آن باعث ميشود كه به تشخيص عاملي كه آنرا ايجاد ميكند برسيم و باز هم تاكيد مي كنيم كه :

1- سرگيجه اي كه حقيقي باشد بايستي نيستاگموس داشته باشد.

2- هر نيستاگموسي پاتولوژيك نيست .

اگر ضايعه التهابي در لابيرنت گوش رخ دهد چه اتفاقي رخ مي دهد ؟

در اين حالت بعلت التهاب موجود در لابيرنت افزايش پیام عصبی ارسالي به مغز رخ داده كه بازهم بطور جبراني رفلکس تعادلی- چشمی تمايل دارد كه چشم را بطرف مخالف بچرخاند كه اساس ايجاد جزء كند نيستاگموس است. جزء تند نيستاگموس در واقع پیام عصبی هاي انفجاري است كه از منشاء ساقه مغز به عضلات چشمي فرستاده مي شود تا چشم را به وضعيت اوليه برگردانند. پس براحتي قابل درك است كه تا موقعي كه تفاوت پیام عصبی وجود دارد اين حركات تناوبي ادامه خواهد داشت. حال سوال اين است در بيماري كه مثلاً لابيرنتكتومي شده يا در مريضي كه بخاطر التهاب لابیرنت ، تحريك لابيرنت دارد آيا نيستاگموس دائمي مي ماند ؟ جواب خير است. پس از چند روز يا هفته ( بسته به جوان يا پير بودن فرد بيمار) مراكز عالي تر مغز براساس يافته هايي كه از ساير قسمتهاي تعادلي بدن از جمله مفاصل و عضلات و نيز خود چشم ها دريافت مي كنند. متوجه اشتباه بودن پیام عصبی هاي سیستم تعادلی گوش شده و در تلاش براي رهايي از حركات غير ضروري چشمي تطابق را ايجاد مي كنند كه بطور ساده مي توان گفت كه مغز نقطه تنظیم شد خود را بر اساس موقعيت جديد تغيير ميدهد. به زبان علمي تر با واكنش نورون هاي سري دوم كه در ساقه مغز هستند بعضي از نورونهاي تحريكي فعال و بعضي نورونهاي مهاري نيز فعال شده و لذا تعادل برقرار مي شود

خصوصيات نيستاگموس :

نيستاگموس را بطور قراردادي براساس جهت فاز تند آن نام مي برند. مثلاً در مثال مريض لابيرنتكتومي طرف چپ، حركت آرام بطرف چپ و حركت تند نيستاگموس بطرف راست است، لذا جهت نيستاگموس در اين بيمار بطرف راست اعلام مي شود .

نيستاگموس ها اگر در دقيقه كمتر از 40 بار « زنش » داشته باشند نيستاگموس آرام ناميده مي شوند اما اگر بيش از 100 بار ضربان داشته باشند به آن نيستاگموس تند اطلاق مي شود .

از لحاظ دامنه، نيستاگموس ها را به دو دسته ظریف و خشن تقسيم مي كنند. در نوع اول ارتفاع نيستاگموس كمتر از 1 ميلي متر و درنوع دوم ارتفاع بالاي 3 ميلي متر است ( در الكترونيستاگموگرافي )

بيشترضايعات محيطي( لابيرنت يا عصب هشتم مغزي ) نيستاگموس عرضي، چرخشي ميدهند كه درآنها، فاز آرام بطرف محل آسيب است. نيستاگموسي كه منشاء مرکزی داشته باشند خالص چرخشی، خالص عمودی و يا خالص عرضی است و يا حتي ميتواند نماي يك نيستاگموس محيطي را تقليد كند. با توجه به اينكه پرسوئیت نرم نيز معمولاً درگير است، لذا سرعت فاز آرام انحراف در نيستاگموس مرکزی با تطابق كم نميشود .

علائم افتراق دهنده نيستاگموس مرکزی از محيطي :

1- نيستاگموس مرکزی خستگي پذيري ندارد ، يعني با تحريك مكرر وارد كردن، كاهشي در سرعت و بروز آن رخ نمي دهد، اما نيستاگموس محيطي درتحريك مكرر دچار خستگي شده و لذا سرعت آن كم شده و درتحريك بيشتر ممكن است ازبين برود

2- نيستاگموسي كه خالص عمودی باشد اغلب موارد (‌ولي نه لزوماً ) منشاء مرکزی دارد. نيز نيستاگموسي كه خالص چرخشی باشد، اغلب مرکزی است

3- نيستاگموسي كه پس از تحريك بلافاصله شروع شود و هيچگونه تاخيري نداشته باشد، يك نيستاگموس مرکزی است ولي نيستاگموس محیطی همراه تاخير كوتاهي از زمان تحريك تا بروز هستند . مثلاً وقتي بيمار را به وضعيتي كه در آن دچار نيستاگموس مي شود ببريم ، پس از يك تاخير چند ثانيه اي نيستاگموس بروز مي كند

4- از نكات مهم جهت افتراق نيستاگموس محيطي از مرکزی تست مهار تمرکزی است. در اين حالت، اگر در بيماري كه دچار نيستاگموس است تطابق روي يك نقطه نزديك انجام شود، کاهش سرعت نيستاگموس يا قطع کامل آن علامت محیطی بودن نيستاگموس است . ولي اگر تغييري در سرعت آن ايجاد نشود علامت اين است كه نيستاگموس مرکزی است. پس مثبت بودن مهار تطابقی علامت يك نيستاگموس محيطي است . مشكلات مرکزی مهار تطابقی ندارند

5- در نيستاگموس محيطي علائم همراه مثل تهوع و استفراغ شديدتر است. يك نيستاگموس مرکزی مي تواند بدون هيچ علامت همراهي وجود داشته باشد، ولي اينحالت در علل محیطی مصداق ندارد

6- نيستاگموسي كه باعث كاهش حدت بينايي شود نيستاگموس محیطی است ولي در نيستاگموس مرکزی اختلال ديد نداريم

7- اگر بيماري علايم اختلالات عصبي به همراه نيستاگموس داشته باشد، مكانيسم مرکزی عامل آن است، اما اگر بيماري علايم گوشي و بخصوص وزوز گوش داشته باشد دال بر نيستاگموس محيطي است

8- نیستاگموس وضعیتی، معمولا اما نه همیشه دلالت بر ضایعه محیطی دارد.

نيستاگموسي كه خالص چرخشی باشد معمولاً‌مطرح كننده درگيري داخلی ساقه مغز در محل هسته سیستم تعادلی و احتمال سيرنگوميلي را مطرح مي كند. نيستاگموسي كه ضربان بطرف پايين دارد (‌عمودي )، معمولاً مطرح كننده درگيري در محل اتصال سر و گردن است كه مثال آن نقص آرنولد- كياري يا ضايعات دژنراتيو در مخچه است. نيستاگموس ضربان بطرف بالا، درضايعاتي كه درمحل اتصال مدولا به پل مغزی يا پل مغزی به مزانسفال و يا در ضايعاتي كه در بطن چهارم هستند ديده ميشود. نيستاگموسي كه بطور دوره ای تغيير حركت دارد مثلاً حركات تند عرضی كه هر دو دقيقه تغيير مسير مي دهد فرمي از نيستاگموس سیستم تعادلی مركزي است و معمولاً بدليل ضايعات موجود در ندولوس مخچه رخ مي دهد. اين نوع نيستاگموس قابل درمان با باکلوفن است. اگر آسيبي در نیمکره های مخ رخ دهد باعث نيستاگموس مي شود كه در موقعيت اوليه عرضي است و فاز آرام آن با سرعت ثابت بطرف نیمکره سالم است و اين فاز آرام با تطابق كاهش سرعت پيدا نمي كند. نيستاگموس مادرزادی معمولاً بطورعمده عرضي است و با تلاش براي تطابق شدت آن بالا مي رود ولي با همگرائی[ يا بستن چشم بطور فعال كاهش مي يابد. نيستاگموس پاندولی داراي فاز آرامي است كه نوسان سينوسي داشته و انحراف به يك طرف ندارد، نيستاگموس پاندولی درموارد مادرزادی هم ديده مي شود.
منابع:
http://entiran.com/vertigo/nystagmus.htm
http://en.wikipedia.org/wiki/Nystagmus

برای اطلاعات بیشتر به لینکهای بالا مراجعه کنید.

 تشکر شده توسط : Mahdieh , najva , آنا , yummy , nahid , TootFarangi
#2
:ممنون بالاخره یکی ادر مورد نیستاگموس نوشت که من اولین علایم رو داشتم اونم در هر دو چشم روزگار بدی بود حتی نمیتونستم قیافه مامان بابام و داداشام رو ببینم مثل یه تیکه گوشت افتاده بوئئمو همش بالا میوردم

ولی الان همه دکترا فقط میگن علایم ام اس تاری یا کوری یه چشم مخصوصا چپ هست کسی از این نیستاگموس چیزی نمیگفت sad2

بهرحال دستتون درد نکنه

راز زندگی آرام اینست امروز را در کنار خدا گام بردار و فردا را به او بسپار baybay
 تشکر شده توسط : rana
#3
(2012/07/05, 05:22 PM)yas نوشته است: :ممنون بالاخره یکی ادر مورد نیستاگموس نوشت که من اولین علایم رو داشتم اونم در هر دو چشم روزگار بدی بود حتی نمیتونستم قیافه مامان بابام و داداشام رو ببینم مثل یه تیکه گوشت افتاده بوئئمو همش بالا میوردم

ولی الان همه دکترا فقط میگن علایم ام اس تاری یا کوری یه چشم مخصوصا چپ هست کسی از این نیستاگموس چیزی نمیگفت sad2

بهرحال دستتون درد نکنه
خواهش میکنم عزیزم.دکتر به من آزمایشه (VNG(Videonystagmographyداد که تو اون آزمایش با تحریکات چشمی و گوش که تحریکات گوشش با هوای گرم و سرد بود تشخیص دادن که نیستاگموسه مرکزی ندارم.بعد دکترم گفت من اصلا این آزمایشو دادم که تو خیالت راحت بشه که اختالاته بیناییت و سرگیجت مربوط به گوشته .ولی من هیچوقت نتونستم نیستاگموسه خودمو تو آینه ببینم هر چقدر تو آینه نگاه میکنم چشمام هیچ پرشی نداره. شاید به خاطر اینه که فقط موقع سرگیجه هام داشتم یا شایدم چون مربوط به گوشمه و این نوع نیستاگموس با زل زدن به یک نقطه از بین میره وقتی تو آینه زل میزنم به چشمام متوجش نمیشمicon_cryشایدم دوبینیه تک چشمیم مربوط به همین نیستاگوسم باشهconfused2البته الان دیگه چند بینیه دوبینی نیست دیگه.وقتی شبا میرم تو خیابون چراغای خیابونو چند تاسایشو بالاش میبینم که سایه ها هی میرن بالاهی میان پایین , عدد چراغه راهنماییو و تابلوهای نورانیو از فاصله یکم دور تو شب اصلا نمیتونم بخونم از بس که سایه بالاشه خلاصه خیلی اعصاب خرد کنه:angry3دکترم که فعلا گفته همه اینا مربوط به گوشهconfused2ولی من خودم هنوز مشکوکم به ام اسsmiling

#4
سلام دوستای عزیز.
یه سوالی دارم.الان چند روزه که یه اختلال بینایی جدید پیدا کردمsad2.وقتی به یه چیزی خیره میشم تصویر انگار مثل ضربان قلب نبض میزنه جلوی چشمم, یعنی چند تا سایه خودش از بغل و پایین و بالاش مثل ضربان قلب هی ایجاد میشه و هی از بین میره ولی نکته عجیبش اینجاست که هر چی تو اینه نگاه میکنم یا کسی به چشمام نگاه میکنه هیچ پرش یا حرکت چشم یا پلک دیده نمیشهconfused2
میخوام بدونم اونایی که این نوع اختلال بیناییو داشتن که من خودم فکر می کنم یه نوع نیستاگموسه,اگه کسی به چشمشون دقت میکرده متوجه این نیستاگموسشون میشده؟یعنی پرش چشم یا پلکشون معلو میشده؟
من دیگه باورم نمیشه اینم مربوط به گوشم باشهangry3دکترمم که گفته مربوط به گوشمه وباید تو مهر و آبان برم پیشش چشم پزشکام که هر کدوم یه چیز میگن.
اعصابم خیلی خرد میشه هر روز یه چیز اضافه میشه.
ممنون میشم اگه کسی این تجربه رو داشته بیاد بگهicon_question
این شکل تقریبا اون چیزی که من میبینمو نشون میده ولی مال من نبض میزنهconfused2راستی اینم دوباره بگم که من دوبینی تک چشمیم چند ماهه که دارم ولی این فرق داره انگار تصویر همراه با سایه های اضافیش هی بزرگ و کوچیک میشه عین ضربان قلب نبض دارهsad2
[تصویر:  blurry_sign.jpg]

خدا کنه کسی اطلاعاتی در این مورد داشته یاشه innocent0001.gifچون خیلی کلافم کردهundecided2
 تشکر شده توسط : ثریا , AVID2000
#5
هان؟!confused0006.gifconfused0006.gifconfused0006.gifconfused0006.gifconfused0006.gifconfused0006.gifconfused0006.gifconfused0006.gifconfused0006.gifconfused0006.gifconfused0006.gifconfused0006.gifconfused0006.gifconfused0006.gifconfused0006.gifconfused0006.gifconfused0006.gifconfused0006.gifconfused0006.gifconfused0006.gifconfused0006.gifconfused0006.gifconfused0006.gifconfused0006.gif
من به این حالت میگم دو بینی.زیادم تجربش کردم.
به نظر من ربطی هم به دکتر چشم پزشک و گوش و از این جور چیزا نداره.علائم ام اس هستش و دکترت باید به فکرش باشه نه اینکه بندازه گردن کس دیگهangryangryangryangryangryangryangryangryangryangryangryangryangryangryangryangryangryangryangry
مائیم و نوای بی نوایی، بسم الله اگر حریف مایی؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!
 تشکر شده توسط : rana
#6
(2012/07/20, 10:25 AM)ثریا نوشته است: هان؟!confused0006.gifconfused0006.gifconfused0006.gifconfused0006.gifconfused0006.gifconfused0006.gifconfused0006.gifconfused0006.gifconfused0006.gifconfused0006.gifconfused0006.gifconfused0006.gifconfused0006.gifconfused0006.gifconfused0006.gifconfused0006.gifconfused0006.gifconfused0006.gifconfused0006.gifconfused0006.gifconfused0006.gifconfused0006.gifconfused0006.gifconfused0006.gif
من به این حالت میگم دو بینی.زیادم تجربش کردم.
به نظر من ربطی هم به دکتر چشم پزشک و گوش و از این جور چیزا نداره.علائم ام اس هستش و دکترت باید به فکرش باشه نه اینکه بندازه گردن کس دیگهangryangryangryangryangryangryangryangryangryangryangryangryangryangryangryangryangryangryangry
شما دوبینیتون چه جوری بود دقیقا؟یعنی منظورم اینه که وقتی یه چشمتونو می بستید دوبینی برطرف میشد؟

آخه من الان چند ماه دوبینی تک چشمی دارم یعنی بالای هر چیزی سایشو میبینم هر کدوم از چشمامم ببندم بازم برطرف نمیشه هر طرفیم نگاه کنم هست ولی وقتی با دستم جلوی چشمم یه سوراخه کوچیک درست میکنم و از داخل اون نگاه میکنم برطرف میشه اما این چشم پزشکی که این اواخر رفتم گفت نیم نمره استیگمات داری که اونم نمیتونه این همه مشکل ایجاد کنه بعد گفتم پس این چیه گفت فعلا به مرحله تشخیص نرسیدیمlaughing3 ولی وسط حرفاش گفت احتمالا شروع سندرم گلین باره است که اگه یه سرچ تو اینترنت بزنیین میبینین یه نوع نوروپاتی پیشروندست که باعث فلج چشم وپلک میشهConfusedConfusedConfusedConfusedConfusedیه چشم پزشک دیگه هم گفت شاید شروع قوز قرنیه باشهicon_cryولی دکتر خودم میگه مربوط به همین نوریت وستیبولارمه(التهاب گوش داخلی)یعنی به علت التهاب پیامای عصبی گوشو چشم با هم هماهنگ نیست برای همین اختلال بینایی ایجاد میشه.ولی من شک دارمconfused2

اما این حالتی که جدیدا برام ایجاد شده کلا با دوبینیم فرق داره مثلا مثل همون شکلی که گذاشتمو تصورکنید که وقتی بهش زل میزنی نبض میزنه عین ضربان قلب, هر کدوم از چشمامم میبندم بازم هست که خودم فکر میکنم نوعی پرش چشمه ولی سوال اینجاست که چرا هیچ نوع پرشی توی چشم و پلکم دیده نمیشه و انحرافم نداره چشمم کاملا نرماله.برای همین اومدم اینجا پرسیدم شاید یکی بدونه این چیه من که دیگه گیج شدمHuhHuhHuhHuh

#7
عزیزم من علایم ام اسم با نیستاگموس بوده

ولی چشم اره وقتی کسی ببینه میتونه تشخیص بده یعنی نگاهت که بکنه میبینه مردمک چشمت همش در حال حرکته یا عمودی یا افقی ولی هیچیونمیبینی
یا تشخیص نمیدی مثلا من خیار شور رو مثل بادمجون میدیدم یعنی رنگشم تشخیص نمیدادم

این یشکلی که گذاشتید میتونه دو بینی باشه یا مشکل عصبی باشه

چشم پزشکم وقتی معاینه میکنه مشکل چشمی نمیبینه و میگه باید بری مغز و اعصاب اون موقع هست که با دیدن ته چشمت دکتر تشخیص میده ایا مشکل مغزی داری یا نه
ام ار ای و بقیه مراحل

ولی نیستاگموس من دو چشمم بوده و حرکات خیلی سریع و غیر قابل کنترل بود که این تعریف نیستاگموسه

راز زندگی آرام اینست امروز را در کنار خدا گام بردار و فردا را به او بسپار baybay
 تشکر شده توسط : rana
#8
(2012/07/20, 12:49 PM)yas نوشته است: عزیزم من علایم ام اسم با نیستاگموس بوده

ولی چشم اره وقتی کسی ببینه میتونه تشخیص بده یعنی نگاهت که بکنه میبینه مردمک چشمت همش در حال حرکته یا عمودی یا افقی ولی هیچیونمیبینی
یا تشخیص نمیدی مثلا من خیار شور رو مثل بادمجون میدیدم یعنی رنگشم تشخیص نمیدادم

این یشکلی که گذاشتید میتونه دو بینی باشه یا مشکل عصبی باشه

چشم پزشکم وقتی معاینه میکنه مشکل چشمی نمیبینه و میگه باید بری مغز و اعصاب اون موقع هست که با دیدن ته چشمت دکتر تشخیص میده ایا مشکل مغزی داری یا نه
ام ار ای و بقیه مراحل

ولی نیستاگموس من دو چشمم بوده و حرکات خیلی سریع و غیر قابل کنترل بود که این تعریف نیستاگموسه
دکتر ته چشممو (سر عصب بینایی)رو دیده اونم دوبار کاملا سالم بوده از لحاظ انحراف چشم و دوبینی دو چشمییم بررسی کرده که بازم کاملا نرمال بوده,نوار عصب بینایی و ام ار ای مغز و مخچه ام که اخرین بار اسفند 90 دادم کاملا سالم بوده,حالا شاید الان دیگه سالم نباشهconfused2اما اون موقعم که همه این آزمایشارو دادم دوبینی تک چشمی داشتم ولی حالت نبض دار دیگه نمیدیدمHuhاما من هر چی تو اینترنت سرچ میکنم نوشته دوبینی دوچشمی که مربوط به ام اسه اگه یه چشمتو ببندی بر طرف میشه ولی مال من نمیشهicon_cryدر ضمن پرش چشم یا همون نیستاگموسم اگه باشه پس چرا هیچ حرکت یا پرش و انحرافی چشمم ندارهicon_cryو اگه مر بوط به گوشم باشه که من هر چی سرچ کردم نوشته با حرکته سر اگه این حالت ایجاد شه مربوط به گوشه ولی من سرم ثابته و به یه نقطه که خیره میشم اینطوری میشهconfused2همش فکر میکنم دارم بیناییمو از دست میدم اخه هر چی میگذره یه مشکل بینایی جدید پیدا میکنمrolleyes

#9
خب شما شاید مشکل اعصاب دارید حتما نباید مشکل گوش یا ام اس داشته باشی که
اصلا چرا فکر میکنی ام اس داری

اولین کسی که تشخیص میده دکتر هست ولی میگن هیچی نیست خب چرا پافشاری میکنی ؟
ولی در نیستاگموس پرشی وجود نداره

مردمکت فقط در حال حرکات سریع و غیر قابل کنترله که کسیکه داره نگاهت میکنه تشخیص میده و هزار بینی داری نه دو بینی یا چهار بینی یعنی یه چیزی رو اینقدر زیاد میبینی و تند تند که تشخیص نمیدی

راز زندگی آرام اینست امروز را در کنار خدا گام بردار و فردا را به او بسپار baybay
 تشکر شده توسط : rana
#10
(2012/07/20, 08:44 PM)yas نوشته است: خب شما شاید مشکل اعصاب دارید حتما نباید مشکل گوش یا ام اس داشته باشی که
اصلا چرا فکر میکنی ام اس داری

اولین کسی که تشخیص میده دکتر هست ولی میگن هیچی نیست خب چرا پافشاری میکنی ؟
ولی در نیستاگموس پرشی وجود نداره

مردمکت فقط در حال حرکات سریع و غیر قابل کنترله که کسیکه داره نگاهت میکنه تشخیص میده و هزار بینی داری نه دو بینی یا چهار بینی یعنی یه چیزی رو اینقدر زیاد میبینی و تند تند که تشخیص نمیدی
دکتر مغز و اعصابم که نگفت هیچی نیست گفت نوریت وستیبولار داری یعنی آزمایش VNG دادم نشون داد وستیبولار هر دو تا گوشم التهاب دارد تقربیا تعطیل بودconfused.اما اینکه من فکر میکنم ام اس دارم به خاطر اینه که خیلی از علائمم شبیه ام اسه ونمی تونم باور کنم که این همه مشکل فقط عصبی باشه یا به گوشم مربوط باشه تازه دکترای دیگه ام هر کدوم یه چیزی گفتنangry3
درمورد دوبینی تک چشمیم الان دیگه به چند بینی تبدیل شده یعنی تو شب چراغارو چند تا سایشو بالاش میبینم و نمیتونم تشخیص بدم کدوم تصویر اصلیه که تصویرای اضافیم هی بالا و پایین میرهsad2
ولی این حالت جدیدی که ایجاد شده دیگه خیلی عجیبه داروهای اعصابمم هیچ تاثیری روش ندارهHuh
به هرحال ممنونم ازت که جوابمو دادی یاس عزیزlove51love51love51love51love51
من واقعا شرمنده بچه های سایتمتو این چند ماه که عضو سایت شدم مدام در مورد مشکلاتم بخصوص اختلات بیناییم ازشون راهنمایی خواستمicon_questionBlushBlushدکترا هر کی یه چیز میگه هنوزم هیچ راه درمان درست و حسابی بهم نشون ندادنangry3



  




کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع:
2 مهمان