ارسالها: 295
موضوعها: 4
تاریخ عضویت: May 2012
تشکر های اهدا شده: 992
تشکر های دریافت شده :2311 بار در 542 پست
سال تشخيص بيماري : 85
دكتر معالج : دکتر مقدسي
داروي مورد استفاده : فینگولیمد
محل سکونت : تهران
من هم خداي سوتي ام به قول دوستم كه مي گه يه روز با من باشه بايد يه دفتر ٤٠ برگ سوتي هامو بنويسه
ولي خارج از شوخي خودم احساس مي كنم كه بدتر هم شدم البته من تند هم حرف مي زنم براي همين خيلي وقتا اسم يه چيزي يادم مي ره مثلا مي گم اونكه سرده، مي خوريم، خوشمزه هم هست تا بقيه بفمىهمن بعد معلوممي شه منظورم بستني بوده يا انگار زبونم نمي چرخه به جاي د ل مي گم.ولي من پذيرفتمش كار خاصي هم براش نمي كنم ديگه همينه ديگه
ديگه واسه اينم بخوام برم دكتر مي شم كلكسيون دكترا
مرگ و زندگی در قدرت زبان است.
ارسالها: 855
موضوعها: 6
تاریخ عضویت: Oct 2012
تشکر های اهدا شده: 8913
تشکر های دریافت شده :16757 بار در 3397 پست
سال تشخيص بيماري : شروع 90 تشخیص91
دكتر معالج : دکتر صحرائیان
داروي مورد استفاده : زیفرون
محل سکونت : تهران
مشكلات صحبت كردن از مواردى هست كه گاهى در ام اس پيش مياد. ولى در بقيه موارد ميتونه ناشى از مشغوليت ذهنى باشه. اينكه وقتى داريم حرف ميزنيم ذهنمون جاى ديگه باشه باعث ميشه به قول معروف توپوق بزنيم يا سوتى بديم.
ارسالها: 242
موضوعها: 1
تاریخ عضویت: Nov 2011
تشکر های اهدا شده: 5428
تشکر های دریافت شده :1667 بار در 541 پست
سال تشخيص بيماري : 1380
دكتر معالج : دکتر نیک سرشت
داروي مورد استفاده : ریتوکسی ور - اکتوورکو
محل سکونت : شیراز
به جهان خرم ازآنم که جهان خرم از اوست/ عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست
ارسالها: 6
موضوعها: 1
تاریخ عضویت: Aug 2015
تشکر های اهدا شده: 2
تشکر های دریافت شده :11 بار در 6 پست
سال تشخيص بيماري : ۱۳۸۸
دكتر معالج : منطقی
داروي مورد استفاده : جلنیا
محل سکونت :
چقدر جالب،
من کلی از این ماجرا رنج می بردم و می برم. دو سال پیش با اسراربه این موضوع، پزشکم من فرستاد برای تست تمرکز و بخاطر سپاری. نتیجه تست بعد از دو ماه که مشخص شد. من تمرکز خوبی داشتم و کلا نمره بالای آوردم. با اینکه تست و گروه تست حتی به زبان مادری هم نبود.
آقا جان حل نشد که نشد. دیگه سرکار هم می دانند من کلماتی استفاده می کنم که از نظر آوا شاید یکی باشه اما معنیش فرق می کنه یا در حرف زدن معنی کلمه یا قسمتی از جمله درسته اما مال یک زبان دیگه هست. جالبه که در نامه اداری هم از این سوتی ها دارم. البته معمولا وقتی خسته ام بیشتر اما خوب اذیت می کنه. مخصوصا وقتی طرف مقابل زیاد نشناست یا اولین تماس ها باشه،من فکر میکنم طرف میگه این کیه دیگه!! دیوانست. البته کلا این موضوع همیشه هست اما گذرا در دو یا سه ماه گذشته نگارشی پیش نیامده هرچند که من برای اینکه پیش نیاد در نگارشی وسواس خرج میدم و چند بار می خونم و به نوشته فکر می کنم. اما کلامی نمیدونم چون خودم متوجه نمی شم.
ارسالها: 157
موضوعها: 4
تاریخ عضویت: Jul 2017
تشکر های اهدا شده: 326
تشکر های دریافت شده :639 بار در 184 پست
سال تشخيص بيماري : 1383
دكتر معالج : دکتر سعید شاه بیگی
داروي مورد استفاده : دارو مصرف نمیکنم
محل سکونت : تهران
2017/12/25, 09:29 PM
(آخرین ویرایش در این ارسال: 2017/12/25, 09:32 PM، توسط hourieh.)
دوستان لطفا راهنمايي كنيد
خيلي سال پيش كه حتي بيماري من تشخيص داده نشده بود(شايد هم أوايل بيماريم بود)
يه عده دانشجو أمدن اداره ما ومارفتيم ويه متني كه اونا گفتن خوانديم وچند تا
كلمه گفتن وما اونارو بترتيب تكرار كرديم اين ازمايش را از
همه ما گرفتن. بعداز چند روز دوباره امدن وازمن ويكي ديگه خواستن دوباره اون ازمايش
را انجام بديم ودراخر به من گفتن مشكل داري انقدر عصباني شدم كه اصلا به حرفاشون
خوب گوش ندادم من فكر كردم ميگن صدات بده وگفتم همه از صداي من تعريف ميكنن اينا
چرند ميگن واقعا هم همه ميگفتن صداي خوبي داري(نه براي اواز. صحبت كردن)
خلاصه چند سال بعد دكتر شاه بيگي هم يه نفري رااوررن مطب واز بيماران خواستن برن
براي يه تست واون خانوم هم همان ازمايشها را كرد وهمان حرفهارازد وازمن
خواست بروم كاردرماني يا يه همچين چيزايي بازم من ناراحت شدم وتوجه نكردم
ولي الا واقعا صدام خيلي داره اذيتم ميكنه واقعا دوست ندارم تو جمع ومخصوصا
پشت تلفن صحبت كنم
ايا هنوز ميتونم براي بهتر شدن خش زياد صدام كاري كنم وكجا چيكار كنم؟
انگه كه توانستم بشد دانستم نشد
چون كه دانستم بشد توانستم نشد
ارسالها: 137
موضوعها: 8
تاریخ عضویت: Feb 2010
تشکر های اهدا شده: 370
تشکر های دریافت شده :387 بار در 121 پست
سال تشخيص بيماري : 1384
دكتر معالج : دکتر مرتضی سعیدی
داروي مورد استفاده : زیفرون - زیست دارو دانش
محل سکونت : مشهد
2018/09/05, 06:12 PM
(آخرین ویرایش در این ارسال: 2018/09/05, 06:14 PM، توسط farda20032020.)
مساله گفتار بیان کردن بنظرم راحت حل میشه . فقط نباید جلوش زانو بزنیم .
اول اینکه کلمه بخونیم بهتره یا متن ؟
دوم اینکه اگر کلماته چه کلماتی پیشنهاد میدین؟
بگذرد این روزگار تلخ تر از زهر بار دگر روزگار چون شکر آید
شاید امروز نه ؛ اما من ایمان دارم که سرانجام همه چیز درست خواهد شد ... آری ، روزهای خوب خواهند آمد.
ارسالها: 270
موضوعها: 9
تاریخ عضویت: Aug 2011
تشکر های اهدا شده: 783
تشکر های دریافت شده :492 بار در 178 پست
سال تشخيص بيماري : 1390
دكتر معالج : دکتر امیررضا عظیمی
داروي مورد استفاده : دانلوین - توسعه داروسازی دانش
محل سکونت : تهران
من مربی یوگام برای فن بیان ی سری تمرینا گفتن میذارم اینجا شاید برای شمام مفید بود:
مثلا ی سری جمله اس که باید هرروز تکرارشون کنیم و هرچی سریعتر بگیم بهتره
1-بلالِ گوش بَلبَلی ، بُلبُلِ بی بالِ بلالانِ بُلبُل بال شد.
2-ساز پرسوز پر از سوزن سر بالا شد.
3- کانل کولر؛ تالار تونل(و برعکس تالار تونل ، کانال کولر)
4- تاجر تو چه تجارت کنی به تو چه که چه تجارت کنم
5- کاتب تو چه کتابت کنی به تو چه که چه کتابت کنم
و...
آنچه مرا نکشد، نیرومندترم میسازد.
این را در مدرسه ی جنگِ زندگی آموخته ام...
ارسالها: 533
موضوعها: 2
تاریخ عضویت: Jul 2014
تشکر های اهدا شده: 1498
تشکر های دریافت شده :1540 بار در 610 پست
سال تشخيص بيماري : 93
دكتر معالج : متخصص
داروي مورد استفاده : اکتوریف
محل سکونت :
من جمله ي تاجر رو از رووشم اشتباه مي خونم
حتی تووی رویاتم...؟!