2010/08/08, 06:37 PM
بچه ها شماها خیلی زیاد به این بیماری توجه می کنین.من یه باری که چشمم خیلی ناراحت شده بود و یادم می آید افتتاحیه المپیک 2004 آتن هست.میخواستم اون رو ببینم ولی نمیتونستم.همش عینک هام رو عوض میکردم فکر می کردم مشکل از عینک هست.
تو این سالها مدام دکتر چشم می رفتم و اونها به طور دایم نمره عینک بالاتر می دادن.چند روز قبا تو تاریکی بودم همش یه نقطه سیاه می اومد جلو چشمم و می رفت.البته از برکت کورتون چند سال قبل یه چشمم آب مروارید جزیی گرفته.من با خودم گفتم که این لکه مال سیاهی ریشم هست که به چشمم خورده.توصیه من به همه این هست که وسواس رو بذارین کنار.نذارین تا مثل من بد بشین بعد به این نتیجه برسین.
تو این سالها مدام دکتر چشم می رفتم و اونها به طور دایم نمره عینک بالاتر می دادن.چند روز قبا تو تاریکی بودم همش یه نقطه سیاه می اومد جلو چشمم و می رفت.البته از برکت کورتون چند سال قبل یه چشمم آب مروارید جزیی گرفته.من با خودم گفتم که این لکه مال سیاهی ریشم هست که به چشمم خورده.توصیه من به همه این هست که وسواس رو بذارین کنار.نذارین تا مثل من بد بشین بعد به این نتیجه برسین.
این قافله عمر عجب می گذرد
دریاب دمی که با طرب می گذرد
ساقی غم فردای حریفان چه خوری
پیش آر پیاله را که شب می گذرد
دریاب دمی که با طرب می گذرد
ساقی غم فردای حریفان چه خوری
پیش آر پیاله را که شب می گذرد