ارسالها: 1,064
موضوعها: 157
تاریخ عضویت: May 2009
تشکر های اهدا شده: 5522
تشکر های دریافت شده :6961 بار در 1909 پست
سال تشخيص بيماري : اسفند 1385
دكتر معالج : دكتر عبدالرضا ناصر مقدسي
داروي مورد استفاده : ریتوکسی ماب
محل سکونت : تهران
من خیلی دوست دارم فراموشی بید سراغم تا بدیه خیلی ادمها و حرفاشونو فراموش کنم.
دعاکنید همه ادمها از این نوع فراموشی نصیبشون بشه
آمیییییییییییین
ارسالها: 37
موضوعها: 3
تاریخ عضویت: Apr 2011
تشکر های اهدا شده: 152
تشکر های دریافت شده :446 بار در 125 پست
سال تشخيص بيماري : 1384
دكتر معالج : ندارم
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : ندارم
منم فراموشی دارم و واقعا آزارم میده
همه مسخرم میکنن میگن خنگی:38::38::38:
ارسالها: 1,027
موضوعها: 15
تاریخ عضویت: Feb 2011
تشکر های اهدا شده: 7451
تشکر های دریافت شده :7213 بار در 2370 پست
سال تشخيص بيماري : مهر 89
دكتر معالج : دکتر صحراییان
داروي مورد استفاده : سینووکس
محل سکونت : تهران
من وسط حرف زدن اگه یکم حواسم پرت شه همینطوری ساکت میمونم
یادم میره چی میگفتم!!!!!!!!!!!!!!!!!
به خود آی,خود تو جان جهانــــــی...
ارسالها: 15
موضوعها: 1
تاریخ عضویت: Jul 2011
تشکر های اهدا شده: 38
تشکر های دریافت شده :25 بار در 13 پست
سال تشخيص بيماري : 90
دكتر معالج : اسلامی
داروي مورد استفاده :
محل سکونت :
در مورد فراموشی منم دچارشم مشغله زیادم بی تاثیر نیست .خوردن مویز هم برای حافظه خوب است .
***کی میدونه بچه های ما هم ام اس میگیرن یا نه ؟
من علایم رو داشتم ولی تشخیص داده نشده بود که بچه دار شدم الان خیلی نگران سلامتیش هستم.
ارسالها: 215
موضوعها: 3
تاریخ عضویت: Dec 2010
تشکر های اهدا شده: 1962
تشکر های دریافت شده :1783 بار در 789 پست
سال تشخيص بيماري : 88
دكتر معالج : در حال حاضر دکتر صحرائیان
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : قم
مهرنوش جان عزيزم نگران نباش من از دكترم پرسيدم گفت احتمالش خيلي كمه ام اس ممكنه 5درصد ارثي باشه كه انشالله بچه من وشما وبقيه دوستان جزء اون 5درصد نيستن يعني كلا جز اين بيمارا نيستن وهميشه به اميد خدا سالم وسر حال زندگي ميكنن
صبورانه در انتظار زمان بمان، هر چیز در زمان خود رخ می دهد. حتی اگر باغبان، باغش را غرق آب کند، درختان خارج از فصل خود، میوه نمی دهند.
ارسالها: 48
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Mar 2011
تشکر های اهدا شده: 43
تشکر های دریافت شده :487 بار در 183 پست
سال تشخيص بيماري : 89
دكتر معالج : -
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : ساری
آخ آخ درد دل منو گفتین!منم الزایمرخفیف گرفتم!همین الان با یکی حرف میزنم بعدش ازم سوال میکنه
نمیدونم چی بود راجع به چی گفت!!!!!!!!
انسان نقطه ای است بین دو بی نهایت
بی نهایت لجن و بی نهایت فرشته
*بنگر به طرف کدام یک می روی!؟*
ارسالها: 63
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Jul 2010
تشکر های اهدا شده: 491
تشکر های دریافت شده :253 بار در 91 پست
سال تشخيص بيماري : 1385
دكتر معالج : دکترخوب بهم معرفی کنید
داروي مورد استفاده : آونکس
محل سکونت : در کنار شما
(2011/07/12, 09:48 AM)mahsa66 نوشته است: آخ آخ درد دل منو گفتین!منم الزایمرخفیف گرفتم!همین الان با یکی حرف میزنم بعدش ازم سوال میکنه
نمیدونم چی بود راجع به چی گفت!!!!!!!!
وای مهسا جان منم باهات همدردم چون منم با یکی حرف میزنم بعدش ازم سوال میکنه چیزی یادم نمیاد. تو درسم همینطورم. میخونم اما نرسیده به جلسه امتحان از یادم رفته:38:
حرف هایی هست برای نگفتن و ارزش عمیق هرکس به اندازه حرف هایی است که برای نگفتن دارد.
ارسالها: 229
موضوعها: 19
تاریخ عضویت: May 2009
تشکر های اهدا شده: 469
تشکر های دریافت شده :812 بار در 282 پست
سال تشخيص بيماري : 86
دكتر معالج : دكترقايقران- دكتر صحرائيان
داروي مورد استفاده :
محل سکونت :
يه مدته احساس مي كنم موقع حرف زدن بعضي از كلمه ها يادم ميره يا مثلا اشتباه حرف مي زنم. هميشه اين طوري نيستم اما گاهي وقتا كه اين طوري مي شم براي اين كه اطرافيانم متوجه نشن با شوخي ردش مي كنم. به نظر شما به دكترم بگم ؟
بي خيال حرفايي كه تو دلم جا مونده
ارسالها: 128
موضوعها: 4
تاریخ عضویت: Apr 2011
تشکر های اهدا شده: 363
تشکر های دریافت شده :1216 بار در 454 پست
سال تشخيص بيماري : مهر ماه 86
دكتر معالج : دکتر محمدیان نژاد
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : اهواز
منم حافظه ي بدي دارم..مخصوصا كوتاه مدتم...سر جلسه امتحان هيچي يادم نمياد
همش متوسل ميشم به تقلب
وقتی احساس میکنی داری به بن بست میرسی و زندگی خیلی تخیلی شده به یاد بیار که قبلا هم اینطوری شده بود ولی گذشت. این لحظات فرصتهایی برای بزرگ شدن هستند.
ارسالها: 1,103
موضوعها: 40
تاریخ عضویت: Jan 2011
تشکر های اهدا شده: 7629
تشکر های دریافت شده :11823 بار در 2607 پست
سال تشخيص بيماري : 1387
دكتر معالج : تقاء
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : تهران
(2011/07/21, 09:35 PM)sara نوشته است: يه مدته احساس مي كنم موقع حرف زدن بعضي از كلمه ها يادم ميره يا مثلا اشتباه حرف مي زنم. هميشه اين طوري نيستم اما گاهي وقتا كه اين طوري مي شم براي اين كه اطرافيانم متوجه نشن با شوخي ردش مي كنم. به نظر شما به دكترم بگم ؟
فراموشی کلمات بعدی در طی حرف زدن جزئی از علائم بیماریتونه!
به دکترتون بگید.
اگه تلخم مثل گریه اگه تنهام اگه تاریک
اگه از ترانه دورم اگه با مرثیه نزدیک
اگه ناباور چشمام تو تماشای تو مونده
اگه اون نگاه اول منو پای تو نشونده:
How wonderful life is while you're in the world