ارسالها: 1,618
موضوعها: 71
تاریخ عضویت: Sep 2011
تشکر های اهدا شده: 7897
تشکر های دریافت شده :16585 بار در 4448 پست
سال تشخيص بيماري : 1387
دكتر معالج : دکتر امیررضا عظیمی
داروي مورد استفاده : فینگولید - داروسازی اسوه
محل سکونت : تهران
بیماریهای شغلی
بیماریهای شغلی بیماریهایی هستند که به دلیل خصلت کار و در محیط کار که دارای عوامل زیان آور اثرگذار بر سلامت شاغلین هستند بوجود می آیند علیرغم اینکه بنظر می رسد اینگونه بیماریها از شیوع کمتری نسبت به سایر بیماریها برخوردارند، شواهد نشان دهنده آن است که گروه عظیمی از افرادی که به نوعی شاغل محسوب میشوند خصوصاً در کشورهای در حال توسعه مبتلا به اینگونه بیماریها هستند. بیماریهای شغلی در صورت بروز و ابتلا می توانند فرد مبتلا را ناتوان از انجام فعالیّت ها نمایند. بروز بیماریهای شغلی می تواند بر اساس دو عامل پیشگیری کننده کاهش یابد
1.کنترل و ارزیابی مداوم در محیط کار
2.معاینات قبل از استخدام ومعاینات دوره ای
بیماریهای شغلی در صورت تشخیص زودرس در مراحل اولیه قابل پیشگیری و کنترل است.
عوامل اثرگذار بر سلامت شاغلین چیست؟
محیط کار دارای عوامل مختلفی است که هر کدام می تواند برای کارگران و سایر افرادی که به گونه ای در معرض آن قرار گیرند سلامت آنها را تهدید نماید مانند:
1.عوامل شیمایی محیط کار
2.عوامل فیزیکی محیط کار
3.عوامل بیولوژیکی محیط کار
4.عوامل ارگونومیکی و روانی محیط کار
محیط کار به تنهایی عامل بیماری زایی نیست بلکه شرایط، تفکّر شخص وعدم رعایت اصول بهداشت نیز از عوامل تشدید کننده می باشد.
بیماریهای شغلی دارای مدّت مسئولیت هستند و آن مدتی است که کارگر بعد از قطع تماس با عوامل بیماریزای محیط کار، علائم بیماری را بروز می دهند، در این صورت است که بیماری او ناشی از کار شناخته می شود.
مدّت مسئولیت، مسئولیّت کارفرما و (بیمه گر) در قبال کارگر است.
در مدت زمانی که کارگر در محیط آلوده و بیماریزا کار می کند، طبیعی است که مسئولیت هر نوع خطر از جانب محیط کار که کارگر را تهدید کند با کارفرما است علاوه بر آن حتّی زمانی که کارگر از کار خود جدا شد در صورت بروز بیماری ناشی از کار بر عهده کارفرما است.
تمامی مشاغل دارای خطراتی هستند که باید آنها را شناخته و راه های جلوگیری از آنها را به کار بست:
•کارگری که در واحد صنعتی با جیوه، سرب و یا مواد شیمیایی سر وکار دارد. ممکن است دچار مسمومیت حاد و یا یک بیماری مزمن شود. کارگر معدن در اثر گرد و غبار یا گازهای معدنی، دچار بیماری ریوی می شود.
•کشاروزان در معرض سموم ممکن است دچار بیماری شوند.
•رانندگان، خلبانان و کسانی که در کارگاه های پر صدا کار می کنند دچار عوارض کاهش شنوایی خواهند شد.
•افرادی که با مواد شیمیایی سر و کا دارند ممکن است به بیماریهای پوستی، تنفسی و … دچار شوند.
•کارمندان اداری به علّت بی حرکتی و یا کم تحرکی و یا کار در نور ضعیف و غیر استاندارد می توانند دجار بیماریهای اسکلتی، عضلانی و چشمی شوند.
بیماریهای شغلی بر حسب عامل فیزیکی مولد بیماری در محیط کار عبارتند از:
1.بیماریهای و عوارض ناشی از گرما که ممکن است دچارگرفتگی عضلانی، گرمازدگی، جوش های گرمایی شوند.
2.بیماریها و عوارض ناشی از سرما که ممکن است دچار یخ زدگی، هیپوترمی یا کاهش حرارت مرکزی بدن و آسم و روماتیسم شود.
3.بیماریها و عوارض ناشی از نور، سبب ایجاد خستگی اعصاب، کاهش سلامت چشم و قدرت بینایی و عدم دقّت عمل درکار و کاهش رغبت در کار.
4.بیماریها و عوارض ناشی از صدا، سبب ایجاد کری شغلی، افزایش فشار خون ، کم خوابی، عصانیت و … شود.
5.بیماریها و عوارض ناشی از ارتعاش سبب ایجاد ضایعات استخوانی، ضایعات بافت های نرم، ضایعات مفصلی می گردد.
6.بیماریها و عوارض ناشی از تشعشعات یونزان و غیر یونیزان سبب بوجود آمدن ضایعه در مراکز خونساز، ضایعات دستگاه گوارش، ضایعات سیستم اعصاب مرکزی خواهد شد.
بیماریهای شغلی را بر حسب عامل شیمیایی و تأثیرات آن بر روی ارگان های بدن می توان به صورت ذیل دسته بندی کرد:
1.مواد التهاب آور که محرک و دارای اثر سوزاننده و تاول زا بوده سبب متورم شدن سطوح مخاط مرطوب می شود و قسمت فوقانی دستگاه تنفس را مورد حمله قرار می دهد مانند آلدئیدها، فرمالدئیدها، گرد و غبار، آمونیاک، اسید کرومیک، گارهای سولفور و سولفوریک تعدادی نیز دستگاه تنفسی تحتانی را تحت تأثیر قرار می دهند مانند تری کلرید آرسنیک، بی اکسید و تری اکسید ازت و …
2.مواد خفگی آور: که به علّت اختلال در اکسیداسیون نسوج سبب خفگی خواند شد که خود دو دسته اند خفقان آور ساده و خفقان آور شیمیایی.
◦مواد خفقان آور ساده: گازهایی هستند که از نظر فیزیولوژیکی بی اثر بود بطور کلی با رقیق کردن هوا و اکسیژن موجود در هوای تفنسی سبب کاهش اشباع خون از اکسیژن می شود مانند اتان و متان و …
◦مواد خفقان آور شیمیایی: به علّت اثراتی که دارند از عمل حمل اکسیژن توسط خون از ریه ها جلوگیری می کنند و یا اکسیژنه کردن نسوج را، هر چند هم که خون دارای اکسیژن کافی باشد به هم می زنند مانند اکسید دو کربن، سیانوژن، اسید سیانیدریک و …
3.مواد بیهوشی آور مخدر: که بدون عوارض شدید سیستمیک اثر می گذارند تعدادی از آنها رخوت آور بوده و بر روی سلسله اعصاب مرکز تأثیر دارند مانند هیدروکربورهای استیلنی، ترکیبات اتر، کتون های آلفاتیک و …
4.سموم سیستمیک: که سبب صدمات عضوی به بعضی از اعضاء داخلی مانند کبد، کلیه ها و ریه ها می شود. اغلب هیدروکربورهای هالوژنه ترکیباتی هستند که باعث تخریب سیستم خونساز می شوند. مواد شیمیایی همچنین می توانند سبب بوجود آمدن مسمومیّت شوند از جمله آرسنیک، آهن، روی، سرب، کروم، کادمیوم، نیکل و همچنین حشره کش ها را نام برد.
بیماریهای ناشی از از عوامل ارگونمیکی و روانی به سبب خستگی های مفرط ناشی ار کار در اثر عدم تطابق ابزار با کارگر بوجود می آید. لذا برای نگاهداری و ارتقاء سطح سلامت جسمی و روحی کارگران در همه مشاغل باید عوامل زیان آور محیط کار شناسایی، اندازه گیری، ارزیابی و کنترل شده و معاینات قبل از استخدام و دوره ای به منظورهای ذیل انجام پذیرد:
•نعیین سطح سلامت شاغلین
•تشخیص زودرس بیماریها و درمان آن
•انتخاب کارگران برای مشاغلی که متناسب با ظرفیت های جسمی و روانی آنان باشد.
•تطبیق ابزار کار با وضعیّت جسمانی – روانی کارگر.
•پیشگیری از بیماریهای ناشی از کار
به خاطر داشته باشید برای پیشگیری از بیماریهای ناشی ار کار و ارتقاء سلامت
•عوامل زیان آور محیط کار را شناسایی کنید.
•عوامل زبان آور را ارزیابی کنید.
•عوامل زیان آور را کنترل کنید.
فعلا سکوت را برگزیدیم ............
ارسالها: 616
موضوعها: 33
تاریخ عضویت: Sep 2011
تشکر های اهدا شده: 7936
تشکر های دریافت شده :9655 بار در 3933 پست
سال تشخيص بيماري : 84
دكتر معالج : torabi
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : تهران
واقعا ممنونم.من خیلی مضطربم.از بحثت استفاده کردم
[ثبت احوال در شناسنامه ام همه چیز را ثبت کرده است جز احوالم را .. !![
ارسالها: 447
موضوعها: 52
تاریخ عضویت: Apr 2011
تشکر های اهدا شده: 8077
تشکر های دریافت شده :5634 بار در 1545 پست
سال تشخيص بيماري : مهر 89
دكتر معالج : منشی
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : کرج
بخونيم و حتما عمل کنیم که به همین سادگی تغییری بزرگ رو تجربه کنیم
اول اینکه از استرسهایتان
:حرف بزنید
یک آدم صبور و دهنقرص، گیر بیاورید و کل بدبختیها و جفتکهایی که از "الاغ زندگی" خوردهاید را با او تقسیم کنید…
بازگو کردن مشکلات، وزن آنها را کم میکند… علاوه بر آن معمولا وقتی سفره دلتان را جلو کسی باز میکنید، اوهم سفره خودش را برایتان باز میکند و یحتمل می فهمید که شما در این دنیا، تنها آدم کتک خورده نیستید... و این یعنی آرامش..
دوم اینکه فقط به زمان حال فکر کنید:
گذشتهتان و آیندهتان را خیلی جدی نگیرید…
اصلا پاپیچ خرابکاریها و کوتاهیهایی که در گذشته در حق خودتان کردهاید، نشوید.
همه همینطور بودهاند وانگشت فرو کردن در زخمهای قدیمی، هیچ فایدهای جز چرکی شدن آنها ندارد.
آینده را هم که رسما باید به هیچ کجایتان حساب نیاورید.
ترس از حوادث و رخدادهای احتمالی، حماقت محض است..
فکر هر چیزی، از خود آن چیز معمولا سختتر و دردناکتر است…
سوم اینکه به خودتان استراحت بدهید:
حالامیگویم استراحت، یکهو فکرتان نرود به سمت یک ماه عشق و حال وسط سواحل هاوایی…! وسط همه گرفتاریها واسترسها و بدبختیهاتون...!!!
آدم میتواند خیلی شیک به خود، مرخصی چند ساعته بدهد…
کمی تنهایی، کمی بچگی کردن، کمی خریت یا هر چیز نامتعارفی که شاید دوست داشته باشید…. که کمی از دنیای واقعی دورتان کند و خستگی را بگیرد…
مثل نهنگها که هر از چندگاهی به بالای آب میآیند و نفسی تازه میکنند و دوباره به زیر آب برمیگردند…
چهارم اینکه تنتان را بجنبانید
ورزش قاتل استرس است...
لزومی هم ندارد که وقتی میگوییم ورزش، خودتان را موظف کنید روزی هزار بار وزنه یک تنی بزنید و به اندازه گوریل بازو دربیاورید…
همچین که یک جفتک چارکش منظم وخفیف در روز داشته باشید، کلی موثر است…
از من به شما نصیحت…
پنجم اینکه واقعبین باشید:
ما ملت شریف، بیشتر استرسمان بابت چیزهایی است که کنترلی روی آنها نداریم…
داستان، مثل آمپول زدن میماند… وقتی اصغر آمپولزن، قرار است ماتحت مریض را نوازش کند، حتما این کار را میکند و حالا اگر عضله آنجایت را بخواهی سفت کنی، هیچ خاصیتی ندارد الا اینکه درد آمپول بیشتر میشود…
گاهی مواقع باید واقعبین بود و عضلهها را شل کرد که دردش کمتر شود…
: ششم اینکه زندگیتان، میدان و مسابقه اسبدوانی نیست
خودتان را دائم با دیگران مقایسه نکنید… مقایسه کردن و"رقابتپیشگی"، استرسزا است…
اینکه جاسم فوقلیسانس دارد و من ندارم و قاسم لامبورگینی دارد و من ندارم و عبود فلان دارد و من ندارم، شما را دقیقا میکند همان اسب مسابقه که همه عمرش را بابت هویج ِ سر چوب، دویده وبه هیچ کجا هم نرسیده…
زندگی مسخرهتر از چیزی است که شما فکرش رامیکنید…
هیچ دونفری لزوما نباید مثل هم باشند…
خودتان باشید…
هفتم اینکه از مواجهه با عوامل "ترسزا" هراس نداشته باشید:
مثال ساده آن، دندانپزشک است…
وقتی دندان خراب دارید، یک کله پیش دکتر بروید و درستش کنید… نه اینکه مثل بز بترسید و یک عمر را از ترس دندانپزشک، بادرد آن بسازید و همه لقمههایتان را با یکطرفتان بجوید…
نیم ساعت جنگیدن با درد، بهتر از یک عمر زندگی با ترس ِ درد است…
ترس، استرس می زاید.
هشتم اینکه خوب بخورید و بخوابید
و شعارتان "قبر بابای دنیا " باشد:
آدمی که درست نخوابد و نخورد، مغزش درست کارنمیکند…
مغز علیل هم، عادت دارد همه چیز را سخت و مهلک نشان دهد…
آدم وقتی گرسنه و خسته است، یک وزنه یک کیلویی را هم نمیتواند بلند کند، چه برسد به یک فکر چند کیلویی…!!بازگو کردن مشکلات، وزن آنها را کم میکند…
نهم اینکه بخندید:
همه مشکل دارند…
من دارم، شما هم دارید… همه بدبختی داریم، گرفتاری داریم و این موضوع تابع محل جغرافیایی آدمها هم نیست…
یاد بگیرید بخندید… به ریش دنیا و مشکلات بخندید…
به بدبختیها بخندید… به من که دو ساعت صرف نوشتن این موضوع کردم،بخندید…
به خودتان بخندید…
دو بار اولش سخت است، اما کم کم عادت میکنید و میبینید که رابطه خنده و گرفتاری، مثل رابطه خیار است و سوختگی پوست… درمانش نمیکند اما دردش را کم میکند.
ارسالها: 63
موضوعها: 5
تاریخ عضویت: Apr 2012
تشکر های اهدا شده: 1388
تشکر های دریافت شده :864 بار در 258 پست
سال تشخيص بيماري : تشخیص نمی دهند
دكتر معالج : تو مطب راهم نمیدن:)
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : تو قلب اونایی که دوسم دارن
2012/04/13, 02:05 AM
(آخرین ویرایش در این ارسال: 2012/04/13, 04:13 PM، توسط ورپریده.)
با سلام.چند راه براي درمان استرس تقديم ميگردد:
اول اینکه از استرسهایتان حرف بزنید
یک آدم صبور و دهنقرص، گیر بیاورید و کل بدبختیها و جفتکهایی که از "الاغ زندگی" خوردهاید را با او تقسیم کنید…
بازگو کردن مشکلات، وزن آنها را کم میکند… علاوه بر آن معمولا وقتی سفره دلتان را جلو کسی باز میکنید، اوهم سفره خودش را برایتان باز میکند و یحتمل می فهمید که شما در این دنیا، تنها آدم کتک خورده نیستید... و این یعنی آرامش..
دوم اینکه فقط به زمان حال فکر کنید: گذشتهتان و آیندهتان را خیلی جدی نگیرید…
اصلا پاپیچ خرابکاریها و کوتاهیهایی که در گذشته در حق خودتان کردهاید، نشوید.همه همینطور بودهاند وانگشت فرو کردن در زخمهای قدیمی، هیچ فایدهای جز چرکی شدن آنها ندارد. آینده را هم كه خدا بزرگ است.
ترس از حوادث و رخدادهای احتمالی، حماقت محض است..
فکر هر چیزی، از خود آن چیز معمولا سختتر و دردناکتر است…
سوم اینکه به خودتان استراحت بدهید:حالامیگویم استراحت، یکهو فکرتان نرود به سمت یک ماه عشق و حال وسط سواحل هاوایی…! وسط همه گرفتاریها واسترسها و بدبختیهاتون...!!! آدم میتواند خیلی شیک به خود، مرخصی چند ساعته بدهد…کمی تنهایی، کمی بچگی کردن، کمی خریت یا هر چیز نامتعارفی که شاید دوست داشته باشید…. که کمی از دنیای واقعی دورتان کند و خستگی را بگیرد…مثل نهنگها که هر از چندگاهی به بالای آب میآیند و نفسی تازه میکنند و دوباره به زیر آب برمیگردند…
چهارم اینکه تنتان را بجنبانید:
ورزش قاتل استرس است..لزومی هم ندارد که وقتی میگوییم ورزش، خودتان را موظف کنید روزی هزار بار وزنه یک تنی بزنید و به اندازه گوریل بازو دربیاورید…همچین که یک تكون منظم وخفیف در روز داشته باشید، کلی موثر است.از من به شما نصیحت
پنجم اینکه واقعبین باشید:
ما ملت شریف، بیشتر استرسمان بابت چیزهایی است که کنترلی روی آنها نداریم…داستان، مثل آمپول زدن میماند… وقتی اصغر آمپولزن، قرار است آمپول بزند حتما این کار را میکند و حالا اگر مقاومت کنی، هیچ خاصیتی ندارد الا اینکه درد آمپول بیشتر میشود…
ششم اینکه:
زندگیتان، میدان و مسابقه اسبدوانی نیست:
خودتان را دائم با دیگران مقایسه نکنید… مقایسه کردن و"رقابتپیشگی"، استرسزا است…
اینکه جاسم فوقلیسانس دارد و من ندارم و قاسم بنز دارد و من ندارم و کاظم فلان دارد و من ندارم، شما را دقیقا میکند همان اسب مسابقه که همه عمرش را بابت هویج ِ سر چوب، دویده وبه هیچ کجا هم نرسیده…
زندگی مسخرهتر از چیزی است که شما فکرش رامیکنید…
هیچ دونفری لزوما نباید مثل هم باشند…
خودتان باشید…
هفتم اینکه: از مواجهه با عوامل "ترسزا" هراس نداشته باشید:
مثال ساده آن، دندانپزشک است…
وقتی دندان خراب دارید، یک کله پیش دکتر بروید و درستش کنید… نه اینکه بترسید و یک عمر را از ترس دندانپزشک، بادرد آن بسازید و همه لقمههایتان را با یکطرفتان بجوید…
نیم ساعت جنگیدن با درد، بهتر از یک عمر زندگی با ترس ِ درد است…
ترس، استرس می زاید.
هشتم اینکه: خوب بخورید و بخوابید
و شعارتان "قبر بابای دنیا " باشد:آدمی که درست نخوابد و نخورد، مغزش درست کارنمیکند…مغز علیل هم، عادت دارد همه چیز را سخت و مهلک نشان دهد…آدم وقتی گرسنه و خسته است، یک وزنه یک کیلویی را هم نمیتواند بلند کند، چه برسد به یک فکر چند کیلویی…!!
نهم اینکه بخندید:
همه مشکل دارند…من دارم، شما هم دارید… همه بدبختی داریم، گرفتاری داریم و این موضوع تابع محل جغرافیایی آدمها هم نیست…یاد بگیرید بخندید… به ریش دنیا و مشکلات بخندید…به بدبختیها بخندید… به من که دو ساعت صرف نوشتن این موضوع کردم،بخندید.به خودتان بخندید…دو بار اولش سخت است، اما کم کم عادت میکنید و میبینید که رابطه خنده و گرفتاری، مثل رابطه خیار است و سوختگی پوست… درمانش نمیکند اما دردش را کم میکند.
خدایا یاریم کن تا آن چه را که دانسته یا نا دانسته می شکنم دل نباشد
ارسالها: 638
موضوعها: 1
تاریخ عضویت: Sep 2011
تشکر های اهدا شده: 10876
تشکر های دریافت شده :8350 بار در 2587 پست
سال تشخيص بيماري : 1389
دكتر معالج : دکتر نسترن مجدي نسب
داروي مورد استفاده : مب ترا - Roche Pharma
محل سکونت : اهواز
خب گزینه دوم و هفتم یکم سخته
براى تو
براى چشمهايت..
براى من
براى دردهايم..
براى ما
اى كاش خدا كارى بكند...
ارسالها: 749
موضوعها: 120
تاریخ عضویت: Jun 2012
تشکر های اهدا شده: 1415
تشکر های دریافت شده :7034 بار در 1476 پست
سال تشخيص بيماري : 1385
دكتر معالج : دکتر عبدالرضا ناصر مقدسی
داروي مورد استفاده : ربیف - Merck Serono
محل سکونت : تهران
۵ راه برای کنار آمدن با اضطراب
همه آدمها هرازگاهی دچار احساس اضطراب، نگرانی، فشار و استرس میشوند.
به نقل از مردمان ؛ در زیر راههایی برای کنترل این احساسات آوردهایم:
۱. متخصص تمدد اعصاب شوید. همه ما فکر میکنیم که میدانیم چطور باید خودمان را ریلکس کنیم. اما دراز کشیدن جلو تلویزیون یا کامپیوتر ریلکس کردن واقعی نیست. (برحسب چیزی که تماشا میکنید یا کاری که انجام میدهید، ممکن است حتی فشار عصبیتان را بیشتر هم بکند.) درمورد الکل، موادمخدر یا دخانیات هم همینطور است. شاید به نظر برسد که اضطراب و استرس را تسکین میدهد اما این وضعیت ریلکسی کاذب و موقتی است. چیزی که بدن واقعاَ به آن نیاز دارد یک تکنیک تمدد اعصاب و ریلکسیشن است -- مثل تنفس عمیق، تایچی یا یوگا -- که تاثیر فیزیکی بر مغز داشته باشد. بعنوانمثال، تنفس عمیق به ریلکس کردن یک عصب اصلی که از دیافراگم تا مغز کشیده شده است، کمک کرده و پیامی به کل بدن بفرستد که شل شده و آرام گیرد.
۲. به اندازه کافی بخوابید، خوب غذا بخورید و ورزش کنید. میخواهید فکر و بدنتان احساس آرامش کند و برای کنار آمدن با مشکلات زندگی قدرت کافی داشته باشد؟ به اندازهای که بدنتان نیاز دارد بخوابید--نه خیلی زیاد و نه خیلی کم. خوب غذا بخورید: (به جای تقویت انرژی کوتاهمدتی که قند و کافئین میدهد) از میوهها، سبزیجات، پروتئین و حبوبات استفاده کنید تا انرژی طولانیمدت داشته باشید. و ورزش کنید تا اکسیژن را به همه سلولهای بدن برسانید تا مغز و بدنتان بتواند بهترین عملکرد را داشته باشد.
۳. با دیگران ارتباط برقرار کنید. با دوستان و خانواده وقت بگذرانید. فعالیتهای سازمانیافته عالی هستند اما تفریح معمولی هم خوب است. وقت گذراندن با کسانیکه با آنها احساس نزدیکی میکنید، باعث میشود احساس پشتیبانی و امنیت کنید. و تفریح و لذتی که همراه آن است باعث میشود احساس شادی بیشتر و ناراحتی کمتری کنید. اگر از چیزی احساس اضطراب و نگرانی میکنید، حرف زدن درمورد آن با کسی که گوش میدهد و اهمیت قائل است باعث میشود احساس کنید بیشتر درکتان میکنند و بهتر میتوانید کنار بیایید. ممکن است به شما یادآوری کنند که همه آدمها بعضی اوقات دچار این احساسات میشوند و شما تنها نیستید.
۴. با طبیعت ارتباط برقرار کنید. رفتن به پیادهروی در پارک یا دوچرخهسواری به هرکسی کمک میکند آرامش پیدا کند. (جایی را انتخاب کنید که در آن احساس امنیت کنید تا بتوانید ریلکس شده و از اطرافتان لذت ببرید.) پیادهروی، کوهنوردی، ادوچرخهسواری یا اسکی ورزشهای بسیار خوبی هم هستند. یکی دو نفر از دوستانتان یا اعضای خانواده را با خود ببرید تا از همراهی با آنها هم لذت ببرید.
۵. مثبت فکر کنید. یک راه عالی برای منحرف کردن ذهن از مشغلههای روزانه این است که افکارمان را روی چیزهای خوب، زیبا و مثبت متمرکز کنیم. به خودتان اجازه خیالپردازی و تجسم بهترین اتفاقات را بکنید.
نکته: وقتی اضطراب و نگرانی بیش از حد میشود، میتواند نشانه اختلال اضطراب باشد. برای کسانیکه اختلال اضطراب دارند، کمک گرفتن از یک متخصص اهمیت زیادی دارد. البته این نکات هم میتوانند مفید باشند اما درمان تخصصی تنها راه برای از بین بردن اختلال اضطراب است.
ﭼﻘﺪﺭ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻨﯽ ﻫﺴﺘﻨﺪ٬ ﺁﺩﻣﻬﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺷﺒﯿﻪ ﺣﺮﻓﻬﺎﯾﺸﺎﻥ ﻫﺴﺘﻨﺪ...
ارسالها: 749
موضوعها: 120
تاریخ عضویت: Jun 2012
تشکر های اهدا شده: 1415
تشکر های دریافت شده :7034 بار در 1476 پست
سال تشخيص بيماري : 1385
دكتر معالج : دکتر عبدالرضا ناصر مقدسی
داروي مورد استفاده : ربیف - Merck Serono
محل سکونت : تهران
موسیقی استرس را کاهش میدهد
شنبه 27 آبان1391
تحقیقات جدید حاکی است: گوش دادن به موسیقی آرام بخش در طول عمل جراحی آب مروارید در کاهش اضطراب بیماران موثر است.
محققان تاثیرات درمان به وسیله امواج صوتی باینورال را روی بیماران ارزیابی کردند.در این شیوه درمانی دو تن صدا هر کدام روی یک موج خاص و تا حدودی متفاوت تنظیم می شوند.هر تن صدا از طریق هدفون توسط یک گوش شنیده میشود (یک تن برای گوش راست و یک تن برای گوش چپ تنظیم می شود).
محققان گفتند: با این روش موجهای مغزی فرکانس آلفا که در ایجاد آرامش و کاهش احساس ترس و درد موثر هستند، تحریک می شوند.این محققان برای تحقیقات خود حدود 140 بیمار را که عمل جراحی آب مروارید داشتند به 3 گروه تقسیم کردند. یکی از این گروهها به امواج صوتی باینورال به همراه موسیقی آرامبخش و صدای طبیعت گوش کردند، گروه دوم تنها به موسیقی گوش داد و گروه کنترل از هیچ یک از این شیوه ها استفاده نکرد.
بیمارانی که قبل و بعد از عمل جراحی و در طول عمل به امواج صوتی باینورال/ ترکیبی از موسیقیها گوش کرده بودند کمتر دچار اضطراب بودند و ضربان قلبشان هم در مقایسه با گروه کنترل آرامتر می زد. بیماران گروه اول و دوم در مقایسه با گروه کنترل، فشار خون بسیار پایین تری داشتند.نتایج این تحقیقات در روز دوشنبه در اجلاس سالانه آکادمی آمریکایی چشم پزشکی در شیکاگو ارائه شد.
سالانه بیش از 3 میلیون جراحی آب مروارید در آمریکا انجام می شود. این جراحی یکی از شایع ترین جراحیهای جهان محسوب میشود.برای این جراحی معمولا بیهوشی موضعی انجام می شود و بیمار هوشیار است. در این عمل عدسی طبیعی چشم که کدر شده است با عدسی (لنز) مصنوعی جایگزین میشود.اطلاعات و نتایج ارائه شده در این اجلاس پزشکی را باید تا زمانی که در یک مجله پزشکی به چاپ نرسیدهاند. مقدماتی دانست.
منبع فارس
ﭼﻘﺪﺭ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻨﯽ ﻫﺴﺘﻨﺪ٬ ﺁﺩﻣﻬﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺷﺒﯿﻪ ﺣﺮﻓﻬﺎﯾﺸﺎﻥ ﻫﺴﺘﻨﺪ...
ارسالها: 749
موضوعها: 120
تاریخ عضویت: Jun 2012
تشکر های اهدا شده: 1415
تشکر های دریافت شده :7034 بار در 1476 پست
سال تشخيص بيماري : 1385
دكتر معالج : دکتر عبدالرضا ناصر مقدسی
داروي مورد استفاده : ربیف - Merck Serono
محل سکونت : تهران
کاهش استرس در کمتر از یک ساعت
استرس شدید که از پیامدهای زندگی ماشینی است، زمینه ساز بروز بیماری های مختلفی است. این در حالی است که بیشتر افراد طی روز بارها دچار استرس می شوند. خوشبختانه راهکارهایی وجود دارد که با آن می توان استرس را در کوتاه ترین زمان ممکن کاهش داد.
جویدن آدامس به مدت ۱۰دقیقه:
محققان استرالیایی و انگلیسی دریافته اند در لحظه های استرس زا در افرادی که آدامس می جوند ۱۸درصد کورتیزول (هورمون استرس زا) کمتر تولید می شود. آدامس جویدن باعث افزایش خون رسانی به مغز می شود و در نتیجه فرد هوشیارتر است.
چای سیاه مصرف کنید:
مصرف روزانه چای، استرس را سریع تر از بین می برد. ترکیب شیمیایی موجود در چای که سرشار از آنتی اکسیدان است، با تاثیر گذاشتن روی ناقل های عصبی در مغز، آرامش ایجاد می کند.
ماساژ:
ماساژ ۱۵ دقیقه ای هفته ۲ بار با آرام کردن سیستم عصبی، میزان استرس را کاهش می دهد. کافی است با کف دست، یک توپ تنیس را روی عضلات غلت دهید.
نوشتن به مدت ۲۰ دقیقه:
نتایج بررسی که در سال ۲۰۱۰ انجام شد نشان داد ۲۰دقیقه نوشتن درباره یک واقعه استرس زا در ۲ روز متفاوت، میزان استرس را کاهش می دهد. نوشتن باعث انسجام فکر می شود و شما را از احساسات منفی رها می کند.
به مدت ۳۰دقیقه به موسیقی آرام گوش دهید:
موسیقی، عواطف مثبت را آشکار می کند و میزان هورمون های استرس زا را کاهش می دهد. نتایج تحقیقات نشان می دهد، بیمارانی که قبل از عمل جراحی به موسیقی آرام بخش گوش می دهند، با اضطراب کمتری مواجه می شوند.
برای ۴۵ دقیقه استفاده از ابزارهای فناوری را کنار بگذارید:
در تحقیقی که در دانشگاه کالیفرنیا انجام شد، محققان دریافتند، هنگام کنترل کردن ایمیل ها، ضربان قلب افزایش می یابد. بنابراین به مدت ۴۵ دقیقه در روز از بررسی کردن نامه های الکترونیکی دست بردارید.
تمیز کردن منزل به مدت یک ساعت:انجام کارهای منزل در کاهش استرس مفید است.تا کردن لباس ها یا کشیدن جارو باعث می شود فرد به موضوعات استرس زا فکر نکند.
منبع خراسان
ﭼﻘﺪﺭ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻨﯽ ﻫﺴﺘﻨﺪ٬ ﺁﺩﻣﻬﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺷﺒﯿﻪ ﺣﺮﻓﻬﺎﯾﺸﺎﻥ ﻫﺴﺘﻨﺪ...
ارسالها: 749
موضوعها: 120
تاریخ عضویت: Jun 2012
تشکر های اهدا شده: 1415
تشکر های دریافت شده :7034 بار در 1476 پست
سال تشخيص بيماري : 1385
دكتر معالج : دکتر عبدالرضا ناصر مقدسی
داروي مورد استفاده : ربیف - Merck Serono
محل سکونت : تهران
راه های مقابله با اضطراب مزمن
آیا شما جزو افرادی هستید که همواره نگران رخ دادن اتفاقات ناخوشایند هستند؟ اگر نگرانی و ترس شما به حدی است که روی عملکردتان تأثیر گذاشته، ممکن است به اختلال اضطراب مزمن مبتلا شده باشید. خوب است بدانید این عارضه توان جسمی و روانی فرد را می کاهد، انرژی وی را تحلیل می برد، باعث بروز اختلال خواب می شود و ممکن است باعث افت کیفیت زندگی فرد شود.
تعریف اختلال
در اختلال اضطراب مزمن که بسیار شایع است، فرد از نگرانی مزمن، عصبی بودن و تنش شدید رنج می برد. بر خلاف «فوبیا» که موقعیت یا موضوع مشخصی باعث ترس فرد می شود، منبع اضطراب ناشناخته است و نه تنها ناآرامی و بی قراری شدیدی کل زندگی فرد را تحت تأثیر قرار می دهد، بلکه به علت اثر جسمی شدید شبیه حمله های وحشت، توان ادامه زندگی طبیعی را از وی می گیرد و رسیدن به آرامش را دشوار می کند.
اگر به این عارضه مبتلا هستید، احتمالاً نگرانی هایی مشابه دیگران دارید مانند مسائل مرتبط با سلامت، اقتصاد، مشکلات خانوادگی و یا کاری اما سطح نگرانی شما با دیگران متفاوت است. گاهی حتی افکار مأیوس کننده هم ممکن است باعث اضطراب شدید فرد شود به نحوی که وی نتواند اضطراب خود را کنترل کند. یک خبر بد اقتصادی برای فرد مبتلا به این عارضه یعنی ورشکستگی کامل، یک تلفن ناگهانی و بی مقدمه یعنی یک مسئله اضطراب آور. اضطراب و دلواپسی دایمی از اتفاقات روزمره و تجربه تنش و سردرگمی شدید حتی با وجود ثبات نسبی در زندگی، یکی دیگر از نشانه های ابتلا به این عارضه است. فرد چه خود را برای رسیدن به این حد از نگرانی محق بداند یا خیر، نتیجه یک چیز بیشتر نیست و آن ناتوانی وی در توقف افکار اضطراب آور است. این افکار به طور دایمی و به صورت تکراری در ذهن فرد می چرخد و هرگز از چرخش باز نمی ایستد.
تفاوت بین اضطراب و نگرانی
نگرانی، تردید و ترس بخشی از واقعیت زندگی ماست. اما تفاوت بین نگرانی و اضطراب دایمی این جاست که نگرانی بیش از حد، دایمی، ناتوان کننده و مزمن به اضطراب مزمن تبدیل می شود.
علایم عارضه
علایم این عارضه طیف بسیار گسترده ای را در بر می گیرد که ممکن است در طول یک دوره زمانی با شدت کمتر یا بیشتر گزارش شود. در مجموع علایم بیماری را می توان در ۳ حوزه احساسی، رفتاری و فیزیکی دسته بندی کرد.از نظر رفتاری ناتوانی در کسب آرامش و لذت بردن از زندگی، مشکل در تمرکز، کنار گذاشتن بسیاری از متعلقات و اجتناب بی دلیل از برخی موقعیت ها و از نظر جسمانی احساس درد بدون علت در بدن و سفت شدن عضلات، مشکل در به خواب رفتن یا شب بیداری های بی دلیل، احساس ضعف، ناخوشی و ناآرامی شدید و بروز مشکلات گوارشی جزو مهم ترین علایم این عارضه محسوب می شود.
اضطراب مزمن در کودکان
دلایل نگرانی در کودکان بیشتر از وقایعی که قرار است در آینده اتفاق بیفتد، پذیرش اجتماعی، مسائل خانوادگی، توانایی های شخصی و عملکرد تحصیلی ناشی می شود. کودکان بر خلاف بزرگسالان نمی دانند که سطح اضطراب آن ها تناسبی با موقعیتی که در آن قرار گرفته اند، ندارد بنابراین این والدین هستند که باید این علایم را تشخیص دهند. کودکان اضطراب های خود را معمولاً با جملاتی یأس آور درباره اتفاقاتی که ممکن است در آینده روی دهد، نشان می دهند، تمایل به کمال گرایی، خود انتقادی شدید و ترس از اشتباه کردن، احساس مستحق بودن به سرزنش و این تصور نادرست که نگرانی باعث جلوگیری از اتفاقات ناخوشایند می شود، عقیده به کم شانسی یا بدآوردن دایمی، نیاز مبرم به تایید شدن از سوی دیگران، از جمله علایم اضطراب مزمن در کودکان است. برای پیشگیری از پیامدهای جدی این عارضه چند راهکار پیشنهاد می شود. به نگرانی های خود از زاویه جدیدی نگاه کنید. هسته اصلی اضطراب مزمن، احساس نگرانی مزمن است.
نکته این جاست که نگرانی به تنهایی و به میزان متعادل نقش مهمی در پیشرفت و رشد انسان دارد، بنابراین مهم این است که درک درستی از نگرانی داشته باشیم.ممکن است تصور کنید که منبع نگرانی های ما معمولاً اطرافیان، اتفاقات و حوادث استرس زاست اما واقعیت این است که نگرانی از درون ما نشأت می گیرد. محرک در اغلب موارد خارجی است اما گفت وگوی درونی تکرار شونده که به صورت ضبط در ذهن ما قرار دارد، نگرانی را به اضطراب مزمن تبدیل می کند. وقتی نگران هستید، گفت وگوی درونی خود درباره اتفاق بدی که ممکن است بیفتد، آغاز می شود. بهترین کار این است که افکار منفی را از ذهن برانید و به دیگر گزینه ها توجه کنید. وقتی گفت وگوی درونی در یک موقعیت استرس زا آغاز می شود، در واقع در ذهن خود مشغول حل مشکلی هستید که هنوز به وجود نیامده است یا بدتر از آن دچار یأس ناشی از ناتوانی در حل مشکل می شوید. این طرز فکر این احساس را به شما القا می کند که همواره باید از خود در برابر بدترین اتفاقات محافظت و خود را برای آن ها آماده کنید. به همین دلیل نگرانی اتلاف وقت تلقی می شود زیرا انرژی و وقت شما به جای این که صرف حل مشکل شود، صرف حل مشکلات پیش نیامده می شود! چگونه می توان بین نگرانی های مولد و غیرمولد تفاوت قائل شد. شاید تمرکز بر کنار گذاشتن «اگر فلان اتفاق بیفتد» موثر باشد. کنارگذاشتن نگرانی های غیرمنطقی، پذیرش تردید و شک در زندگی به عنوان یکی از مفاهیم زندگی و به تعویق انداختن افکار نگران کننده بسیار کمک کننده است.
روش های آرام سازی را تمرین کنید. اضطراب یک احساس شدید است که گاه کل بدن را از نظر جسمی و روانی تهدید می کند. تپش قلب، تنفس تند، فشار در عضله ها و احساس سبکی در سر بعضی از علایم شایع اضطراب مزمن است و وقتی موقعیت استرس زا تمام می شود، قلب آرام تر می تپد، تنفس کندتر می شود و ماهیچه ها به حالت عادی برمی گردد، از آن جا که نمی توان هم اضطراب داشت و هم آرام بود، می توان با تمرین،واکنش بدن به اضطراب را تعدیل کرد. برطرف کردن تنش در عضلات با انجام چند حرکت کششی و تمرین آن در طول روزهای عادی و تمرین تنفس عمیق بسیار موثر است.
تمرین کنید خونسرد بمانید. بسیاری از افرادی که به اضطراب مزمن مبتلا هستند، نمی دانند چگونه باید خونسرد باشند. درحالی که خونسرد ماندن کار چندان دشواری نیست و به کمی تمرکز نیاز دارد. در واقع بهترین روش برای تمرین خونسردی و آرامش، تمرکز در حواس پنج گانه است. سعی کنید حواس خود را به کار بگیرید و به محیطی که در آن قرار گرفته اید، فکر کنید به صداهای محیط گوش کنید. گاهی سکوت حاکم بر فضا آرامش بخش ترین موسیقی است. اگر گلی در دسترس دارید، آن را برای چند لحظه لمس کنید. یک خوراکی خوشمزه بخورید. اما به خاطر داشته باشید که کلیدی ترین راه رفع اضطراب پذیرش آن است. بپذیرید که اضطراب شما همواره به معنای وقوع یک حادثه ناگوار نیست با دیگران ارتباط برقرار کنید. اضطراب مزمن در زمان تنهایی شدت بیشتری می گیرد. بنابراین هر قدر با دیگران ارتباطات محکم تر و بهتری برقرار کنید، کمتر احساس ضعف می کنید.انسان یک موجود اجتماعی است و نمی تواند به تنهایی زندگی شاد و رضایت بخشی داشته باشد. ارتباط برقرار کردن با دیگران تا حد زیادی به سلامت روان انسان کمک می کند. هوشیار باشید که در این ارتباطات از چه افرادی باید پرهیز کنید. زیرا مجاورت و همراهی با برخی افراد باعث می شود که بیشتر از گذشته نگران شوید. از خود بپرسید «وقتی با فلانی حرف می زنم، اضطرابم کمتر می شود یا بیشتر؟» بنابراین سعی کنید با افراد مثبت اندیش بیشتر در ارتباط باشید تا آرامش آن ها به شما نیز منتقل شود.
منبع خراسان
ﭼﻘﺪﺭ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻨﯽ ﻫﺴﺘﻨﺪ٬ ﺁﺩﻣﻬﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺷﺒﯿﻪ ﺣﺮﻓﻬﺎﯾﺸﺎﻥ ﻫﺴﺘﻨﺪ...
ارسالها: 37
موضوعها: 2
تاریخ عضویت: Nov 2012
تشکر های اهدا شده: 206
تشکر های دریافت شده :240 بار در 98 پست
سال تشخيص بيماري : 91
دكتر معالج : دکترمهوری
داروي مورد استفاده :
محل سکونت :
کاهش استرس در کمتر از یک ساعت
مجموعه: برای زندگی بهتر
استرس شدید که از پیامدهای زندگی ماشینی است، زمینه ساز بروز بیماری های مختلفی است. این در حالی است که بیشتر افراد طی روز بارها دچار استرس می شوند. خوشبختانه راهکارهایی وجود دارد که با آن می توان استرس را در کوتاه ترین زمان ممکن کاهش داد.
جویدن آدامس به مدت 10 دقیقه: محققان استرالیایی و انگلیسی دریافته اند در لحظه های استرس زا در افرادی که آدامس می جوند، 18 درصد کورتیزول (هورمون استرس) کمتر تولید می شود. آدامس جویدن باعث افزایش خون رسانی به مغز می شود و در نتیجه فرد هوشیارتر است.
چای سیاه مصرف کنید: مصرف روزانه چای، استرس را سریع تر از بین می برد. ترکیب شیمیایی موجود در چای که سرشار از آنتی اکسیدان است، با تاثیر گذاشتن روی ناقل های عصبی در مغز، آرامش ایجاد می کند.
ماساژ: ماساژ 15 دقیقه ای هفته ای دوبار با آرام کردن سیستم عصبی، میزان استرس را کاهش می دهد. کافی است با کف دست، یک توپ تنیس را روی عضلات غلت دهید.
نوشتن به مدت 20 دقیقه: نتایج بررسی که در سال ۲۰۱۰ انجام شد نشان داد ۲۰دقیقه نوشتن درباره یک واقعه استرس زا در ۲ روز متفاوت، میزان استرس را کاهش می دهد. نوشتن باعث انسجام فکر می شود و شما را از احساسات منفی رها می کند.
به مدت 30 دقیقه به موسیقی آرام گوش دهید: موسیقی، عواطف مثبت را آشکار می کند و میزان هورمون های استرس زا را کاهش می دهد. نتایج تحقیقات نشان می دهد، بیمارانی که قبل از عمل جراحی به موسیقی آرام بخش گوش می دهند، با اضطراب کمتری مواجه می شوند.
برای 45 دقیقه استفاده از ابزارهای فناوری را کنار بگذارید: در تحقیقی که در دانشگاه کالیفرنیا انجام شد، محققان دریافتند، هنگام کنترل کردن ایمیل ها، ضربان قلب افزایش می یابد. بنابراین به مدت 45 دقیقه در روز از بررسی کردن نامه های الکترونیکی دست بردارید.
تمیز کردن منزل به مدت یک ساعت: انجام کارهای منزل در کاهش استرس مفید است.تا کردن لباس ها یا کشیدن جارو باعث می شود فرد به موضوعات استرس زا فکر نکند