امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امیتازات : 4
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
غبار ام اس بر بالهای من
#20
وادی عظمت


گوشی تلفن را میگذارم، روی مبل راحتی می نشینم و نفس عمیقی میکشم و به این فکر میکنم که[/size] خدا را شکر هنوز هستند انسان هایی از نسل مهر و عاطفه که نه بر اساس قوم و خویشی، که بر پایه همنوع دوستی در طبق اخلاص، مهر عطا میکنند.
طبق روال، پرستار شهرمان تماس گرفته بودند و جویای حالم شدند و من را مثل همیشه با راهنمایی های خوبشان در بهبود بیماری ام یاری و همراهی کردند.
من ژیلا هستم، زنی در آستانه پنجاه و دو سالگی حدود شش ماه پیش دچار بی حسی شدید کف پای چپم شدم و چون سابقه زانو درد داشتم، پیش دکتر ارتوپد رفتم و برایم دارو و چند جلسه فیزیوتراپی تجویز کردند که مدتی با این داروها احساس بهتری داشتم، تا اینکه پدرم به شدت بیمار شدند و من چون به شدت نگران حالشان بودم، خواستم که توفیق نگهداری از ایشان در بیمارستان بر عهده من باشئد. روزهای سختی بود، اضطراب عمل پدرم، مرا از پای درآورده بود.
در همین روزها بود که متوجه شدم چشم راستم تار شده و نیمه نیمه پایین اشیا رو خوب نمیبینم، با یکی از فرزندانم به چشم پزشک مراجعه کردم، معاینات چشم پزشکی هیچ مشکلی در چشمانم نشان نداد، بنابراین قرار شد آزمایش ام آر آی دهم و آن را نزد دکتر مغز و اعصاب ببرم...
- تا به حال اسم بیماری ام اس را شنیده اید؟
با تعجب به دکتر نگاه کردم، آرامش و طمانینه ایشان مرا آرام کرد:
- بله، اما اطلاع چندانی ندارم.
- نگران نباشید، مشکلی نیست، خیلی راحت میتوانید کنترلش کنید و به زندگی روزمره تان ادامه دهید. حرفهای دکتر به قدری به من آرامش داد که احساس کردم این بیماری به سادگی یک سرما خوردگی است، به شرط اینکه مراقب یکسری هیجانات و رفتارهای استرس زا باشم. در مدت این شش ماه، به حمد و قوه ی الهی زندگی من تعقیر چندانی نکرده است و هر وقت هم که این بیماری تلنگری به من میزند، پزشکم و کار درمانی بیمارستانی که در آن تحتذ درمان هستم به قدری با محبت رفتار میکنند که به راستی مهرشان مرهمی میشود بر زخم های بیماری ام، و مطمئن هستم [/size]هیچ دارویی از دست پزشکان به اندازه محبت و رفتار خوبشان نمیتواند مایه ی حیات و آرامش بیمار باشد.
[size=medium]از خداوند منان برای تمام کسانی که دستان یاریگرشان همواره راهبر و راهنمای بیماران مبتلا به ام اس هست توفیق و موفقیت روز افزون، صحت روح و تن و شادمانی آرزومندم.

ژ.م. از خمینی شهر / متولد 1338

" هرکس خدمت خود را بر دیگران عرضه کند، در وادی عظمت گام نهاده، عظمت مال، عظمت مقام، عظمت شهرت و غظمت لذت"

جیم ران
 تشکر شده توسط : undecided , Exhautless
  


پیام های داخل این موضوع
غبار ام اس بر بالهای من - توسط shaytoon - 2013/07/20, 02:26 PM
RE: غبار ام اس بر بالهای من - توسط visko - 2013/07/20, 04:13 PM
RE: غبار ام اس بر بالهای من - توسط visko - 2013/08/07, 12:24 PM
RE: غبار ام اس بر بالهای من - توسط visko - 2013/07/20, 04:26 PM
RE: غبار ام اس بر بالهای من - توسط mahmoud - 2013/12/31, 11:00 PM
RE: غبار ام اس بر بالهای من - توسط willen - 2015/02/02, 01:16 AM
RE: غبار ام اس بر بالهای من - توسط elahe - 2013/07/23, 02:28 AM
RE: غبار ام اس بر بالهای من - توسط leili - 2013/07/23, 12:17 PM
RE: غبار ام اس بر بالهای من - توسط mari - 2013/07/23, 02:15 PM
RE: غبار ام اس بر بالهای من - توسط shaytoon - 2013/07/23, 04:08 PM
RE: غبار ام اس بر بالهای من - توسط baharan - 2013/08/07, 10:45 AM
RE: غبار ام اس بر بالهای من - توسط zenith - 2013/08/21, 08:31 AM
RE: غبار ام اس بر بالهای من - توسط baharan - 2013/09/04, 12:44 PM
RE: غبار ام اس بر بالهای من - توسط zohaa - 2013/09/17, 09:38 AM
RE: غبار ام اس بر بالهای من - توسط baharan - 2014/01/01, 12:12 AM
RE: غبار ام اس بر بالهای من - توسط hania - 2013/12/31, 11:00 PM
RE: غبار ام اس بر بالهای من - توسط parva - 2015/01/23, 10:35 PM
RE: غبار ام اس بر بالهای من - توسط sasan-8 - 2015/01/30, 08:51 AM



کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع:
9 مهمان