2012/12/27, 08:44 PM
این حرفو درجواب دوستی که میگه ام اس بیماری خاصی نیست میگم:اولا هرچیزی که باعث جدایی شما از دیگران بشه وکم کم شمارو به انزوا بکشونه،خاص حساب میشه.حالا اون چیز بیماری باشه یا هرچیز دیگه.
در جواب بقیه دوستان ثانیا:ما در جایگاه اون شخصی که فرزندشو ازش دور کردن نیستیم که بخوایم راحت بگیم کتاب بخون و... .این کارها جای عشق به فرزند ومحبت به اونو نمیگیره.
ثالثا اونایی که یه بچه رو از مادرش اونم مادری که دچار مشکل شده جدا میکنن رو نمیدونم باید چه صفتی واسشون بکار ببرم.فقط میدونم این کارا از دید خدا پنهان نمیمونه.حتما تو همین دنیا تاوانشو میبینن.
واما دوست عزیزم ma1361 :سعی کن راهی واسه ملاقات با پسرت پیداکنی.متاسفانه فرهنگ جامعه ما اگه یه پله به جلو بره،ده پله عقب برمیگرده.ما در این جامعه ی کم فرهنگ یه جورایی نسل سوخته ایم.کاری از دستمون بر نمیاد جز توکل بخدا وسعی برای پیداکردن راهی که بتونه ذره ای از اندوهمونو کم کنه.تا حدودی شرایطتو درک میکنم.چون خودمم گرفتار یه مشکل شبیه مشکل شما بودم.اما مطمئنم درد من از شماکمتر بوده.ولی سعی کردم وهرراهی که فکرمیکردم ممکنه حتی یک درصد احتمال موفقیت رو واسم داشته باشه،امتحان کردم.لااقل دلخوشیم این بود که ایندفه به نتیجه میرسم.مطمئن باش خدا با شماست.
در جواب بقیه دوستان ثانیا:ما در جایگاه اون شخصی که فرزندشو ازش دور کردن نیستیم که بخوایم راحت بگیم کتاب بخون و... .این کارها جای عشق به فرزند ومحبت به اونو نمیگیره.
ثالثا اونایی که یه بچه رو از مادرش اونم مادری که دچار مشکل شده جدا میکنن رو نمیدونم باید چه صفتی واسشون بکار ببرم.فقط میدونم این کارا از دید خدا پنهان نمیمونه.حتما تو همین دنیا تاوانشو میبینن.
واما دوست عزیزم ma1361 :سعی کن راهی واسه ملاقات با پسرت پیداکنی.متاسفانه فرهنگ جامعه ما اگه یه پله به جلو بره،ده پله عقب برمیگرده.ما در این جامعه ی کم فرهنگ یه جورایی نسل سوخته ایم.کاری از دستمون بر نمیاد جز توکل بخدا وسعی برای پیداکردن راهی که بتونه ذره ای از اندوهمونو کم کنه.تا حدودی شرایطتو درک میکنم.چون خودمم گرفتار یه مشکل شبیه مشکل شما بودم.اما مطمئنم درد من از شماکمتر بوده.ولی سعی کردم وهرراهی که فکرمیکردم ممکنه حتی یک درصد احتمال موفقیت رو واسم داشته باشه،امتحان کردم.لااقل دلخوشیم این بود که ایندفه به نتیجه میرسم.مطمئن باش خدا با شماست.