(2011/05/11, 09:43 AM)farshid نوشته است: منشور اخلاقی سرزمین ما
گزیده
آنگاه که بدون جنگ و پیکار وارد شهر مهر شدم، همه مردم گامهای مرا با شادمانی پذیرفتند. در بارگاه بر تخت شهریاری نشستم. سینا خدای بزرگ دلهای پاک مردم را متوجه من کرد … زیرا من او را ارجمند و گرامی داشتم.
ارتش بزرگ من به صلح و آرامی وارد شهر مهر شد. نگذاشتم رنج و آزاری به مردم این شهر و این سرزمین وارد آید. وضع داخلی و جایگاههای مقدسش قلب مرا تکان داد … من برای صلح کوشیدم.
من بردهداری را برانداختم، به بدبختی آنان پایان بخشیدم. فرمان دادم که همه مردم در پرستش خدای خود آزاد باشند و آنان را نیازارند. فرمان دادم که هیچکس اهالی شهر را از هستی ساقط نکند.
سینا خدای بزرگ از کردار من خشنود شد … او برکت و مهربانیاش را ارزانی داشت. ما همگی شادمانه و در صلح و آشتی مقام بلندش را ستودیم …
من همه شهرهایی را که ویران شده بود از نو ساختم. فرمان دادم تمام نیایشگاههایی که بسته شده بودند را بگشایند. همه خدایان این نیایشگاهها را به جاهای خود بازگرداندم.
همه مردمانی که پراکنده و آواره شده بودند را به جایگاههای خود برگرداندم و خانههای ویران آنان را آباد کردم. همه مردم را به همبستگی فرا خواندم. ، به خشنودی سینا خدای بزرگ و به شادی و خرمی به نیایشگاههای خودشان بازگرداندم. بشود که دلها شاد گردد.
من برای همه مردم جامعهای آرام فراهم ساختم و صلح و آرامش را به تمامی مردم اعطا کردم.
اوج نگیر آقا فرشید اوج نگیر.....این تاجا به هیشکی وفا نکرده..همین پرنسسا میان توطئه چینی میکنن برات..بعد آخرش میگی کجایییی علیرضا، حامد.. که داداشتو کشتن....:35:
ای سراپا همه خوبی
تک و تنها به تو می اندیشم