[nanaz]

خــــــــــــــــــــــــــــــیلی خوبه که بهتون خوش گذشته
احیانا" تصمیم ندارید 1 دیدار بزارید برای ماهایی که ام اس داریم (مسافت طولانی نمیتونیم بیایم) ودلمون واستون تنگیده

[matin]

سلاااااام
گفتم بد نیست منم به عنوان کسی که بار اول بود تو سفر بین شما بود نظرم و بگم.
کیفیت غذا ها به نظر من با توجه به تجربه بچه ها خیلی خوب بود، حتی من اونجا هم به بچه ها گفتم که من هرچی جلوم بذارم می خورم و در بند شکم نیستم و خدارو شکر میکنم و از زحمات تک تک بچه ها حمید و حمید فارسی و فربد و سجاد و میهن و خواهرای گلش و مهسا و مریم و شهرزاد و هیلدا و حمید 147 و دامون و کاوه و احیا و فرشته و ...یادم نمیاد دیگه اگر نگفتم بگید شما و سمیرا خانم که هندونه رو تو هتل قاچ کردند و ما خوردیم تشکر ویژه کنم. برای من غذا عالی بود.
در مورد ملحفه من خودم وسواس ویژه دارم و تقصیر خودم بود که یادم رفت دو تا ملحفه بیارم و یدونه آوردم فقط و جورشم باید می کشیدم و یا پتو رو خودم می کشیدم که خب دلم نمی گرفت پس لباس بیشتر پوشیدم و خوابیدم که این موضوع به نظرم ربطی به مدیریت نداره و من مقصر بودم به شخصه!
شاید یکم دو دستگی تو نگاه اول بین بچه ها دیده میشد که شاید نشه گفت دودستگی نمی دونم اسمش و چی بگم که باز هم به نظرم اون برمیگشت به روحیات بچه ها که اون لحظه بخوان چه کاری انجام بدن پایین باشن و از طبیعت لذت ببرن یا بالا، که من خودم به شخصه آدم تقریبا کم رویی هستم اما اخلاق و رفتارم با همه خوبه شاید چون بار اول بود نتونستم اونجوری که دوست داشتم با همه مچ شم که اونم تقصیره خودمه که یکم کم روئم، آره زمان هایی بود که ما تنها بودیم پایین شاید منم اولش یکم چون زیاد شناختی از بچه ها نداشتم از این موضوع ناراحت شدم ولی بعد که بالا رفتم نظرم عوض شد واقعا بچه ها بالا داشتند تدارک می دیدند چون برای صبحانه جمعه که بالا رفتم که مثلا کمک کنم دیدم همه کارها انجام شده و بچه ها از صبح بیدارن به منم یه گوجه رسید که خورد کنم که خیلی خوشحالم از این بابت که بعد من اومدم پایین سجاد و فربد و حمید بودن فکر کنم که داشتند هنوز جوجه ها رو به سیخ می کشیدن.
من به شخصه با توجه به سفر اولم با بچه ها راضی بودم در حد توانشون هرکاری می تونستند کردند و از تک تکشون سپاسگزارم، مثلا فربد وظیفه ای نداشت که وقتی ازش می خوام کوله منم بذاره تو ماشین چون کمرم کمی مشکل داره و نمی تونم خم شم این کار رو برام انجام بده اما با روی باز برام این کار رو انجام داد
از تک تکتون ممنونم دوست دارم اسم همرو بیارم، حمید، مهسا، مریم، شهرزاد، سمیرا خانم، حمید-147، حمید فارسی، مهدیه، نازنین، افسانه، الهام، احسان، محمدرضا، عالیه، مهزاد، آقا مجتبی و خانمشون، فربد، هیلدا، سجاد، میهن، خواهرای مهربونش، احیا، کاوه، دامون، آقای دنیانورد مهربون،حدیث، فرشته، عسل ، تورو خدا اگه کسی و نگفتم بگین شرمنده نشم

[afsaneh]

سلام بچه ها
ببخشید رشته کلامتون رو پاره میکنم یادم رفت که از طرف خواهرم از تون تشکر کنمدیشب داشت منو می کشت
واقعا ممنون خیلی بهش خوش گذشته بود
کلی ازتون پیشِ مامان بابا تعریف کرد
سفارش کرده از حمید تشکر ویژه کنم مرسی حمید
ممنون ازهمتون
و شرمنده بابت اینکه کمکی نکردمدستِ خودم نبود کلا از لحاظ روحی تنبلم از لحاظ جسمی خسته

[hamid_147]

بزارید من شروع کنم.
منو فربود وکاوه و تعدادی از دخترها رفتیم کنار سد برای دیدن و ماهیگیری هرچی قلاب پرت میکردیم قلاب ما میرفت پایین از بس عمق اب زیاد بود.خانمها گفتن شما بلد نیستین بزارید ما امتحان کنیم که خودشون مینداختن جلوی پاشون بعد اونجا بود که مورد تشویق قرار گرفتیم.
وقتی به سد نزدیک شدیم به کاوه گفتم کاوه اونجارو نگاه کن چقدر ماهی قرمز بچه ها بیایید نگاه کنید چقدر قشنگه واقعا لذت بخش ترین صحنه از سد برامون بود عکسشو براتون میزارم.و کاوه اونجا یه دوست کرجی پیدا کرد و باهم مشغول تعریف خاطرات شدند.

[mojtaba2iran]

سلام
میخواستم بگم که منم 5 دادم ولی دلایلم مانند سمیرا خانوم نبود چون حداقل من نه مشکل کیفیت داشتم نه مشکل کمیت ولی سر یه سری مسائل و موارد بود که بخاطر اونها 5 دادم که البته نمی تونم اینجا بهیچ عنوان بگم ولی طی مذاکرات تلفنی با حمید همه رو بهش منتقل کردم و حمید هم بهم حق داد البته گفتش نامردی بود پنج دادی باید هفت میدادی ولی چون اون مسائل خیلی برام مهم بود خودم فکر می کنم 5 خوب بود که اگه تو مسافرتهای دیگه اون مشکلات نباشه مطمئنا توی امتیاز دادن جبران می کنم .

امیدوارم دوستان در مقابل 5 من جبهه نگیرن که اگر هم بگیرن صددرصد آماده هستم

[hamid_147]

اقا ما که نمیتونیم مقابل شما جبهه بگیریم و انتقادات سازنده باعث افتخاره و من از شما تشکر میکنم

[kaveh_plus]

من ده دادم ولی نه که خیانت نیست چرا خیانت؟
به نظر من بهترین اجرای ممکن بسته به شرایط همین بود که تجربه کردیم
جدی خب من ایرادی ندیدم من شرایط رو دوست داشتم و از سفر کاملا راضی بودم(شکی ندارم که ایراد وجود داشت ولی تجربه دفعه اول در اون مکان خیلی خوب بود)

[mojtaba2iran]

البته یه چند تا انتقاد دیگه هم داشتم که باید بخاطر شفاف سازی بگم
1 - خیار شور سر نهار خیلی شور نبود .
2 - میخواستم ناخونهامو بگیرم ولی هتل ناخونگیر نداشت .
3 - لاستیک عقب سمت شاگرد اتوبوس ترک داشت .
4 - سیب زمینی سرخ کرده ها یخ بود .
5 - نوشابه ها داغ بود .
6 - بعد از سرو غذا خلال دندون تقسیم نشد .
7 - پایه ی حکم به غیر از یه مورد همیشه یه نفر کم بود .
8 - هوا بعد از ظهر زیادی سرد شد البته من با این یکی خیلی مشکل نداشتم .
9 - اگه می خواستین واقعا به بچه ها خوش بگذره باید مد نظر قرار میدادین که چیپسهاش ماست و موسیر نداشت .
10 - چه معنی داشت که حرکات موزون ته اتوبوس باشه . نمیگین گردن جلو اتوبوسیها اینقدر درد می گرفت که از خیرش می گذشتن .
11 - ولی آخرشم معلوم نشد قارچها چی شد ؟

[یه غریبه]

عاغا عاغا عاغا! آیا بیدار کردن شخصی که در بازی نیست به عنوان مجازات کار صحیحی ست؟؟؟ خیر... خیر...!

(با لحن ارسطو پایتخت بخونید!)

[hamid]

کاملا درست و جزو قوانین سفر میباشد