ارسالها: 79
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Sep 2009
تشکر های اهدا شده: 180
تشکر های دریافت شده :134 بار در 61 پست
سال تشخيص بيماري :
دكتر معالج :
داروي مورد استفاده :
محل سکونت :
خوب حالش بهتر شده به خودش رسیده خوشگل شده ، چه خوب ...........
ارسالها: 146
موضوعها: 9
تاریخ عضویت: Mar 2010
تشکر های اهدا شده: 467
تشکر های دریافت شده :560 بار در 188 پست
سال تشخيص بيماري : 85
دكتر معالج : ابتکار
داروي مورد استفاده : آزارام
محل سکونت :
با ساناز موافقم ام اس چه ربطی به قیافه داره که before بعد after اش با این قیافه وحشتناکش مسخره اس
ارسالها: 1,146
موضوعها: 32
تاریخ عضویت: Aug 2009
تشکر های اهدا شده: 167
تشکر های دریافت شده :2748 بار در 1040 پست
سال تشخيص بيماري : ماه رمضان 1386
دكتر معالج : .....
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : یه جایی
چه بی ربط واله وقتی به ما گفتن ام اس داری تا به همین الان همین شکلی موندیم فقط اون اوایلش یکم جوش زدیم همین و بس و کسیم نفهمید ام اس داریم یا افسرده شدیم
ارسالها: 558
موضوعها: 67
تاریخ عضویت: Jul 2011
تشکر های اهدا شده: 4235
تشکر های دریافت شده :2443 بار در 630 پست
سال تشخيص بيماري : 1362
دكتر معالج : طباطبائی
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : تهران
(2011/12/01, 09:24 PM)yas نوشته است: چه بی ربط واله وقتی به ما گفتن ام اس داری تا به همین الان همین شکلی موندیم فقط اون اوایلش یکم جوش زدیم همین و بس و کسیم نفهمید ام اس داریم یا افسرده شدیم 
احتمالا این خانم بیماریشون پیشرفت فراینده ای داشته و باعث تعییر چهره شون شده شما به خودت نگاه نکن که صحیح و سالمی الحمدلله.
وقتی روحیه خراب باشه مطمئنا روی پوست و بقیه اعضا تاثیر میذاره شک نکن
مهم این نیست که در کجای این دنیا ایستاده ایم
مهم اینست که در چه راستائی گام برمیداریم.
ارسالها: 1,146
موضوعها: 32
تاریخ عضویت: Aug 2009
تشکر های اهدا شده: 167
تشکر های دریافت شده :2748 بار در 1040 پست
سال تشخيص بيماري : ماه رمضان 1386
دكتر معالج : .....
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : یه جایی
2011/12/02, 09:20 PM
(آخرین ویرایش در این ارسال: 2011/12/02, 10:08 PM، توسط yas.)
خب میدونم منم بیشتر اوقات توی خودمم ولی نمیذارم به این وضع برسم که اینطوری بشم چون همیشه خدا باهام بوده و هست و تنهام نمیذاره وقتی خدا رو داشته باشی از هیچی نمیترسی حتی از بزرگترین مشکلات
بعدشم من میفهمم شما خیلی مشلات دارین و شاید اینطوری شدین ولی شما هم بد میگید این حرفو که من سالمم و به خودم نگاه نکنم نخیر من به همه نگاه کردم و گفتم و اینکه این بیماری روحیه منو تضعیف نکرده همین منظورم بود
ارسالها: 191
موضوعها: 1
تاریخ عضویت: Oct 2011
تشکر های اهدا شده: 5737
تشکر های دریافت شده :5556 بار در 1532 پست
سال تشخيص بيماري : -
دكتر معالج : -
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : تبریز
هیچ وقت نباید نا امید شد


چون (ام اس) چیزی نبود که مادر زادی باشد
به دلایلی بدن از این بیماری استقبال کرده و پذیرفته
و هر وقت هم اگه دلش بخواد می تونه با اراده قوی از بدنش خارج کنه
خدایا بینهایت دوستت دارم![[تصویر: h6827_2.gif]](http://uploadtak.com/images/h6827_2.gif)
ارسالها: 1,146
موضوعها: 32
تاریخ عضویت: Aug 2009
تشکر های اهدا شده: 167
تشکر های دریافت شده :2748 بار در 1040 پست
سال تشخيص بيماري : ماه رمضان 1386
دكتر معالج : .....
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : یه جایی
ما که ازش استقال کردیم بشدت آخه بهش تو بدن ما خوش گذشته حسابی
ارسالها: 3
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Aug 2011
تشکر های اهدا شده: 0
تشکر های دریافت شده :3 بار در 1 پست
سال تشخيص بيماري : رمضان 89
دكتر معالج : فرهاد منطقي
داروي مورد استفاده :
محل سکونت :
سلام يكي از فاميل هاي ما‘15 ساله مبتلا به ام اسه.من اصلا توي اين سالها اونو نديده بودم ولي چند وقت پيش ديدمش.با كمال تعجب ديدم مثل پيرزن 70 ساله شده بود. تازه چند ساله ويلچري هم شده.وقتي اونو ديدم خيلي ناراحت شدم به مامانم گفتم ايا اين اينده منه

ولي الان اصلا به اين موضوع فكر نمي كنم.فقط به يكتابهار 8 ساله ام فكر مي كنم كه خيلي خوشگله
ارسالها: 1,146
موضوعها: 32
تاریخ عضویت: Aug 2009
تشکر های اهدا شده: 167
تشکر های دریافت شده :2748 بار در 1040 پست
سال تشخيص بيماري : ماه رمضان 1386
دكتر معالج : .....
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : یه جایی
خب عزیز اونکه توی این مدت به این شکل شده یعنی منظورم ویلچری شده اینکه شاید اون بیماریش با مال شما فرق میکنه و بعدشم وقتی شما اینطوری فکر میکنید که یه خانم عاقل بالغید از اون نوجون 15 ساله چه توقعی هست ؟
میدونید منم این مدت دوست نداشتم ادمهای قدیمی رو ببینم انگار یه حس تنفر داشتم ولی الان اگه هم میبینم فقط و فقط به خاطر مامانمه همین و بس

وگرنه خیلی دوست دارم این شهر و تمام خاطراتش رو ول کنم و برم ولی به کجا نمیدونم
ارسالها: 558
موضوعها: 67
تاریخ عضویت: Jul 2011
تشکر های اهدا شده: 4235
تشکر های دریافت شده :2443 بار در 630 پست
سال تشخيص بيماري : 1362
دكتر معالج : طباطبائی
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : تهران
(2011/12/02, 09:20 PM)yas نوشته است: خب میدونم منم بیشتر اوقات توی خودمم ولی نمیذارم به این وضع برسم که اینطوری بشم چون همیشه خدا باهام بوده و هست و تنهام نمیذاره وقتی خدا رو داشته باشی از هیچی نمیترسی حتی از بزرگترین مشکلات
بعدشم من میفهمم شما خیلی مشلات دارین و شاید اینطوری شدین ولی شما هم بد میگید این حرفو که من سالمم و به خودم نگاه نکنم نخیر من به همه نگاه کردم و گفتم و اینکه این بیماری روحیه منو تضعیف نکرده همین منظورم بود 
یاس خانم درست نوشته منو اگه بخونین من اون عکسها رو توضیح دادم و در مورد خودم ننوشته بودم که شما به من ربطش دادین من افسرده نبودم و نیستم که شما منو نصیحت میکنید

هر کسی برای خودش خدائی داره و فقط شما دارای خدا نیستید!!!!
من نمیدونم شما از کجا نشخیص دادین که من مشکلات زیادی دارم لطفا یه کم درست فکر کنید و بعد صحبت کنید!!

من یک خانواده چهار نفره رو اداره میکنم و بچه هامو سرو سامون دادم و هیج مشکلیم ندارم اونم به امید خدا!!!!!!!!!!!!!
مهم این نیست که در کجای این دنیا ایستاده ایم
مهم اینست که در چه راستائی گام برمیداریم.