2011/11/02, 11:18 AM
تمام افرادی که من می شناسم رژیم گرفته اند. انها سعی می کنند تا اندازه ی یک لباس جدید یا حتی لباسی که 6 سال در کمد بوده است شوند...
5 راه برای برای اینکه به والدین تان کمک کنید تا وزن کم کنند.. بعضی از انها لباسی کوچکتر از اندازه ی خود خریده اند و ان را به عنوان یک محرک جلوی چشم قرار داده اند. این محرک بی شک قیمت ان لباس است.
بعضی از دوستانم موفق و برخی دلسرد شده اند و دست از تلاش برداشته اند. ان ها از من می پرسند راز من چیست ؟ یا من چگونه وزن خود را کنترل می کنم. من به ان ها جواب می دهم "من یک دونده ام" اگر چه این مطلب درست است اما این راه کنترل وزن من نیست. من از چاق شدن می ترسم و همین باعث کنترل وزنم می شود.
با وجود انکه لاغرم فشار خون دارم نمی دانم اگر چاق بودم چه می شد. از نظر ژنتیکی استعداد حملات قلبی و سکته ی مغزی را دارم. درست است که من از همه ی اینها می ترسم اما دلیل مهم تر این است که مادر من چاق بوده است.
این خیلی جالب است چرا که ما اغلب اگاه نیستیم که چه قدر بچه ها تحت تاثیر والدینشان هستند. ما فراموش می کنیم پدر و مادر بچه ها خدای ان ها هستند. مادرم چاق ترین زنی هست که تا کنون دیده ام. من بچه ی ششم او بودم. من با نگاه کردن به او چیزهای زیادی را یاد گرفتم. مادرم هیچ گاه در مورد وزنش صحبت نمی کرد.
او در تمام زندگی اش قربانی این مسئله بود. به نظر من قربانی بود زیرا با چاقی بزرگ شد. پدر او الکلی بود و چیزی که اکنون در مورد چاقی می دانیم این است که از اعتیاد در خانواده تاثیر می پذیرد. او هیچ گاه الکل ننوشید و حتی در خانه نیز الکل نگه نمی داشت.
او از هر جهت قابل ستایش بود، معلم مدرسه، مادر 9 بچه و همسر خوبی بود اما نمی توانست وزنش را کم کند. من عادت کرده بودم که با او به دکتر بروم. دکتر ها سعی می کردند با مادرم مودبانه صحبت کنند ولی نمی توانستند بی تفاوتی، نا امیدی و عصبانیتشان را پنهان کنند.
من روشی متفاوت با روش دکتر در مورد درمان چاقی مادرم را پیدا کردم. من از مادرم میپرسیدم که چرا دکتر در مورد اضافه وزنت برخورد بدی با تو داشت. و او جواب می داد که " دکتر منظوری نداشت. او خیلی مهربان بود.
من دوباره می گفتم نه او مهربان نبود . او اعصاب خورد کن به نظر می رسید. مادرم جوابی نداشت. او حقیقت را می دانست اما نمی خواست در این مورد بحث کند. او به من می گفت "هیچ کس دوست ندارد چاق باشد و اگر من می دانستم چه طور لاغر شوم حتما این کار را می کردم." و اینگونه بحث با من را خاتمه می داد.
این حرف بیش از هر چیز دیگری من را ناراحت کرد. من بچه بودم. یک بچه چه کمکی می تواند به پدر و مادرش بکند تا اضافه وزن نداشته باشند؟
بخش بزرگی از شغل من در ارتباط با افراد چاق است. من این کار را برای مادرم می کنم ارزو دارم چیزهایی که الان می دانم را ان موقع می دانستم. چاقی یک بیماری جسمی نیست. عامل اصلی بیماری ذهن است اما نمود ان در بدن دیده می شود.
جراحی های کاهش وزن زندگی را تغییر می دهند اما فقط خود فرد می تواند ذهنش را عوض کند. مسئولان بهداشتی و مردم باید تمام مسائل احساسی را که باعث چاقی می شوند بدانند.
مسائلی مثل مشکلات جنسی، زبانی، جسمی، استرس های پس از اسیب، افسردگی، اضطراب، استرس های طاقت فرسا، خود کم بینی، ... اینها فقط بخشی از ان مسائل است.
جراحی و متخصصان بهداشتی نمی توانند این مشکلات را حل کنند اگر تمام جوانب ان به خوبی روشن نشده باشد.
بچه هایی که پدر یا مادر چاق دارید کارهایی وجود دارد شما می توانید انجام دهید.
1) بنشینید و با پدر و مادرتان صحبت کنید به انها بگویید دوستشان دارید و از اینکه انها والدینتان هستند احساس غرور می کنید. بعد از انها بپرسید برای اینکه سالم تر شوند چه کمکی از دستتان بر می اید؟ اگر انها گفتند تو خیلی جوانی اصرار کنید. به شان بگوئید احساس خوبی دارید وقتی به خانواده برای سالم تر شدن کمک می کنید یا اینکه بگوئید اگر حس کنید در این کار هم کاری دارید اعتماد به نفس تان بالا می رود. این حرف ها تاثیر دارند چون هیچ چیز بیشتر از بزرگ شدن و داشتن حس خوبی نسبت به خودتان برای والدین اهمیت ندارد .کمک کردن هیچ ارتباطی به سن ندارد.
2) با مادر یا پدرتان پیاده روی کنید یا هر روز با هم ورزش کنید. آن ها شما را دوست دارند و اگر به شان بگوئید که به این کار احتیاج دارید معمولا، آن ها قبول می کنند.
3) وقتی با والدین خود بازی می کنید یا تلویزیون تماشا می کنید، به آنها بگویید که میوه یا سبزیجات خام را ترجیح می دهید. اگر والدین شما به مواد سالمتر علاقه دارند ولی شما بر خوردن چیپس پافشاری کنید، ممکن است شما بدون اینکه بخواهید بخشی از مشکل را ایجاد کنید.
4) هر روز به پدر و مادرتان بگوئید که در تمام طول زندگی به ان ها احتیاج دارید و از این که دارید با انها برای سالم تر شدنشان کار می کنید خوشحالید.
5) والدینتان را زیاد بغل کنید .انها برای ادامه ی زندگی سالمشان به این کار نیاز دارند. اغلب سرشان شلوغ تر از آن است که از شما درخواست این کار را بکنند.
فکر می کنم که مادرم حق داشت. هیچ کس دوست ندارد چاق باشد اما اگر یک بار وزن شما افزایش یابد، برگشت به شرایط قبل به نظر غیر ممکن می اید. زمانی که من با بیمارانی که دوست دارند وزنشان را با جراحی کم کنند صحبت می کنم می فهمم که خیلی اوقات بزرگترین انگیزه ی ان ها این است که فعال تر شوند و بتوانند با فرزندانشان بازی کنند. گاهی اوقات توان یک بچه برای این تغییرات بیشتر از دیگران است. همین امروز با پدر و مادرتان حرف بزنید.
نامش را دنیای مجازی گذاشتند
اما حرفهایمان ، حقیقی تر از دنیای واقعیست
اینجا راست میگوییم
اطمینان پیدا میکنیم
همراز میشویم و درودل میکنیم
اما حرفهایمان ، حقیقی تر از دنیای واقعیست
اینجا راست میگوییم
اطمینان پیدا میکنیم
همراز میشویم و درودل میکنیم