ارسالها: 1,185
موضوعها: 55
تاریخ عضویت: Jun 2009
تشکر های اهدا شده: 2761
تشکر های دریافت شده :7728 بار در 1752 پست
سال تشخيص بيماري : 1387
دكتر معالج : دکتر صحرائیان
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : تهران
نسیم خانوم من بهتون قول میدم همون چند دقیقه اول با همه آشنا بشین و صمیمی
... وقتی تبر به جنگل آمد ، درختان فریاد زدند و گفتند :نگاه کنید دسته اش از جنس ماست !!. ... 1213.2
ارسالها: 24
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Nov 2010
تشکر های اهدا شده: 35
تشکر های دریافت شده :48 بار در 19 پست
سال تشخيص بيماري : 24/12/1388
دكتر معالج : دکتر قره گزلی
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : تهران
مرسي ممنون إز دل گرميتون ميشه دوستمم كه ام إس داره ا خودم بيارم؟
ارسالها: 1,185
موضوعها: 55
تاریخ عضویت: Jun 2009
تشکر های اهدا شده: 2761
تشکر های دریافت شده :7728 بار در 1752 پست
سال تشخيص بيماري : 1387
دكتر معالج : دکتر صحرائیان
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : تهران
2011/05/11, 09:14 AM
(آخرین ویرایش در این ارسال: 2011/05/11, 09:14 AM، توسط Sina.)
آره نسیم جان
ما رو بیشتر هم خوشحال میکنی
... وقتی تبر به جنگل آمد ، درختان فریاد زدند و گفتند :نگاه کنید دسته اش از جنس ماست !!. ... 1213.2
ارسالها: 1,103
موضوعها: 40
تاریخ عضویت: Jan 2011
تشکر های اهدا شده: 7629
تشکر های دریافت شده :11823 بار در 2607 پست
سال تشخيص بيماري : 1387
دكتر معالج : تقاء
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : تهران
2011/05/11, 11:07 AM
(آخرین ویرایش در این ارسال: 2011/05/11, 11:08 AM، توسط Prime.)
مشتاق دیدن همه ی شما عزیزان در 23 ام هستم.
دیدار بهمن 89 بود.
منم اول می ترسیدم و می گفتم اینا معلوم نیست کی هستن و گفتم من از همین طریق نت با اینا رفیق باشم بسه!
شروع کردم به تصویر سازی هر کس شبیه آواتارش (عکس زیر اسمش) می شد و من همه ی تصوراتم محدود به اون عکس بود.
و من به دیدار بهمن 89 در کافه جام جم نرفتم.
بعد کم کم ارتباطم بیشتر شد حس کردم اینا رو از قبل میشناسم چقدر سریع با یه هم دردم میتونم رفیق بشم.
با خودم گفتم یه بار میرم پیششون و می بینمشون اگر خوب بودن (اصلا فکرش و نمی کردم) می مونم
اگر 1% هم ازشون خوشم نیاد دیگه نمی رم تو سایتشون.
اون دیدار چیتگر بود که گفتم میام. وقتی دیدم اینقدر با من راحت ارتباط گرفتن و حتی به من گفتن زیر انداز بیار!
نا خواسته منو جزئی از خودشون کردن. و شاید از همون اول محبت شون بی اندازه بود.
و من رفتم... یه جمع 7 نفری بودن جایی که من راحت تونستم حرف بزنم انگار سال ها اینا رو میشناسم.
و وقتی جمعیت به 25 نفر رسید در اون دیدار و همه راحت و صمیمی با خودم گفتم :
بابا اینا دیگه کی اند؟
و ازون به بعد اگر دیداری در قله ی کوه ها قعر دریا ها باشه میره در اولویت من!
و اگر حس کنم که اولین نفری نیستم که میام و آخرین نفری نیستم که میرم ثانیه هایی رو که ازدست میدم رو
افسوس میخورم.
الان هم تنها دغدغه ی من دیدن دوباره ی دوستان و دیدن چهره ی تازه وارد ها و قدیمی هاییه که هنوز ندیدم
و فکر میکنم زمان داره از دست میره و من باید از مصاحبت شون استفاده کنم.
همیشه من تو جای شلوغ تنها بودم. و تو تنهایی ذهنم شلوغ بود.
دیدار های ام اس سنتر تنها جای شلوغیه که من توش راحتم.
اگه تلخم مثل گریه اگه تنهام اگه تاریک
اگه از ترانه دورم اگه با مرثیه نزدیک
اگه ناباور چشمام تو تماشای تو مونده
اگه اون نگاه اول منو پای تو نشونده:
How wonderful life is while you're in the world
ارسالها: 374
موضوعها: 2
تاریخ عضویت: Sep 2009
تشکر های اهدا شده: 1117
تشکر های دریافت شده :1699 بار در 762 پست
سال تشخيص بيماري : 1385
دكتر معالج : آقایان طبسی،حمزه لو،خدابنده لو
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : تهران
علیرضا میدونی که چقدر دوست دارم
ارسالها: 1,103
موضوعها: 40
تاریخ عضویت: Jan 2011
تشکر های اهدا شده: 7629
تشکر های دریافت شده :11823 بار در 2607 پست
سال تشخيص بيماري : 1387
دكتر معالج : تقاء
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : تهران
2011/05/11, 11:59 AM
(آخرین ویرایش در این ارسال: 2011/05/11, 12:00 PM، توسط Prime.)
(2011/05/11, 11:45 AM)farshid نوشته است: علیرضا میدونی که چقدر دوست دارم
من بیشتر دوست دارم. لذت می برم از اخلاقات همیشه با خودم میگم اگر همه چیز خوب پیش بره و من شبیه فرشید بشم ... چی میشه
با همه ی استایلات با همه ی خصوصیت هات حال میکنم.
با نگرانی هات حال میکنم با طرز .... دس گرفتنت که منو یاد قیصر میاندازه!
اگه تلخم مثل گریه اگه تنهام اگه تاریک
اگه از ترانه دورم اگه با مرثیه نزدیک
اگه ناباور چشمام تو تماشای تو مونده
اگه اون نگاه اول منو پای تو نشونده:
How wonderful life is while you're in the world
ارسالها: 358
موضوعها: 10
تاریخ عضویت: Mar 2011
تشکر های اهدا شده: 9952
تشکر های دریافت شده :10560 بار در 3416 پست
سال تشخيص بيماري : - - - - - -
دكتر معالج : - - - - - -
داروي مورد استفاده :
محل سکونت :
2011/05/11, 12:03 PM
(آخرین ویرایش در این ارسال: 2011/05/11, 12:04 PM، توسط بهــار.)
با اون لحنت که گفتی نصف جواهرات و پول های دربار واسه خانوم علیرضا هم خیلی حال کردم
ارسالها: 374
موضوعها: 2
تاریخ عضویت: Sep 2009
تشکر های اهدا شده: 1117
تشکر های دریافت شده :1699 بار در 762 پست
سال تشخيص بيماري : 1385
دكتر معالج : آقایان طبسی،حمزه لو،خدابنده لو
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : تهران
2011/05/11, 12:03 PM
(آخرین ویرایش در این ارسال: 2011/05/11, 12:05 PM، توسط farshid.)
علیرضا به خدا جزء معدود کسایی هستی که تو زندگیم هستی با بودن در کنارت خوشحال میشم و دوست دارم زیاد ببینمت قلبن دوست دارم و تو دوست داشتنم هم ریا نمیکنم
ارسالها: 358
موضوعها: 10
تاریخ عضویت: Mar 2011
تشکر های اهدا شده: 9952
تشکر های دریافت شده :10560 بار در 3416 پست
سال تشخيص بيماري : - - - - - -
دكتر معالج : - - - - - -
داروي مورد استفاده :
محل سکونت :


ووووی!تو رو خدا اینا رو نگاه کن!ما را باش داشتیم پشت کی را میگرفتیم و دلمون حسرت چه چیزایی را میخورد
ارسالها: 374
موضوعها: 2
تاریخ عضویت: Sep 2009
تشکر های اهدا شده: 1117
تشکر های دریافت شده :1699 بار در 762 پست
سال تشخيص بيماري : 1385
دكتر معالج : آقایان طبسی،حمزه لو،خدابنده لو
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : تهران
2011/05/11, 12:07 PM
(آخرین ویرایش در این ارسال: 2011/05/11, 12:09 PM، توسط farshid.)
(2011/05/11, 11:59 AM)prime نوشته است: من بیشتر دوست دارم. لذت می برم از اخلاقات همیشه با خودم میگم اگر همه چیز خوب پیش بره و من شبیه فرشید بشم ... چی میشه
با همه ی استایلات با همه ی خصوصیت هات حال میکنم.
با نگرانی هات حال میکنم با طرز .... دس گرفتنت که منو یاد قیصر میاندازه!

علیرضا جان تو بینهایت نسبت به من لطف داری با این حرفات منو شرمنده میکنی من خاک پاتم من کوچیکتم هرچی بگی من همونتم
علیرضا دنبال دستکشم میگردم اگه پیدا کنم امشب هم بریم