وااااااایییییییی (با جییییغ بخونین) چقده شماها مهربووووونییییین ..هر بار تو نوشته ها اسم ماهان رو میبینم ذوووق مرگ مییییشم
ماهان خوشبخت ترییین نی نی دنیاس که خاله ها و دایی های مهربون و ناااازی مث شما رو دارهههههه
مرسی مررررسی ازین همه محبتی که به ماهان دارین
دور نرو...
بیا کنار دلم
من غیر از اینها که می نویسم
نوازش هم بلدم...
2014/09/14, 06:14 PM (آخرین ویرایش در این ارسال: 2014/09/14, 08:32 PM، توسط glassheart.)
وای ی قسمت باحال دیگه خاطره هیلدا و حدیث بوده ینی الان که داشتم میخوندم مردم از خنده بعدم رفتم کارت داروخونه رو نگاه کردم خاله ازم پرسید به چی زل زدی گفتم میخوام ببینم نوبت خرید کاهوم چه تاریخیه اولش عین علامت تعجب شد بعد که قضیرو شرح دادم هیچی دیگه اونم پکید از خنده
حالا نوبت منه که بخوام تعریف کنم
اول از همه از حمید و مهسای عزیز تشکر میکنم که بهمون اعتماد کردن و بعد از فربد عزیز که جای بسیار زیبایی رو تدارک دیدن
وو بعد هم از خواهران افسانه ایی (میهن و عالم عزیز) که زحمت شیرینی و تدارکات رو دیدن با اینکه خیلی خسته بودن و از چشمهاشون میشد خوند
و در اخر ازهمه دوستان عزیز که تشریف اوردن
وقتی از دور مرضیه خانم رو دیدم و دیدم با یه بچه دارن میان چون نمیشناختم از عکس هایی که دیده بودم حدس زدم ماهان باشه و ماشالله چقدر ناز بودش دلم میخواست بوسش کنم ولی روم نشد گفتم هرکس بوسش کنه هیچی ازش باقی نمیمونه خب.
از بقیه دوستام هم تشکر میکنم.مریم همدانی شهرزاد مهزاد هیلدا و ....
دیونگی یعنی همین اهنگ که واسه تو با عشق میخونم
این همه لحظه های خوبو من به پاکی این عشق مدیونم
فــــــــــــــــــوق العاده بودین همتون...
مهسا خانم...
حمید جان...
حمید 147 عزیز...
فربد بهمنی جیگر طلا...
هیلدا خانم...
و همه ی عزیزانی که به هر نحو ، واسه برگذاری این دیدار زحمت کشیدن و به نوعی نقش ایفا کردن ممنونم ازتون
من تقریبا نیمی از نارنجی ها ی عزیز رو نمیشناختم و خوشحالم که از نزدیک دیدمشون ...
خوب ، صمیمی و با صفا بودید مـــــــــــــــــــــــــــرسی .
فكر كنم من از همه ديرتر رسيدم
ساده و مختصر ميگم
از همه دوستاني كه به هر شكلي براي تدارك اين ديدار زحمت كشيدن و همچنين از همه دوستاني كه اومدن و باعث دلگرمي بقيه شدن تشكر ميكنم
عاقبت خاک شود.حسن جمال من و تو. خوب و بد میگذرد.وای بحال من و تو.
خسته نباشید دوستان.
این دیدار که ما سعادت نداشتیم.
ایشالا دیدار بعدی تهران هستم و دوستان و میبینم.
هم دوستان قدیم. هم دوستان جدید که هنوز موفق به دیدنشون نشدم.
ممنون که زحمت کشیدید
ممنون از تو سروش عزیز بودن با تو افتخاره
من الان میفهمم تو کجایی و ما کجا
فقط تو زودتر صدات در میادو صدات انقدر بلنده
هیشکی نمیفهمه چی میگییییییییییییی
دوست دارم بیشعور خر
بی شک جهان را به عشقِ کسی آفریده اند؛ چون من که آفریده ام از عشق، جهانی برای تو!