2014/09/14, 06:14 PM
(آخرین ویرایش در این ارسال: 2014/09/14, 08:32 PM، توسط glassheart.)
وای ی قسمت باحال دیگه خاطره هیلدا و حدیث بوده ینی الان که داشتم میخوندم مردم از خنده بعدم رفتم کارت داروخونه رو نگاه کردم خاله ازم پرسید به چی زل زدی گفتم میخوام ببینم نوبت خرید کاهوم چه تاریخیه اولش عین علامت تعجب شد بعد که قضیرو شرح دادم هیچی دیگه اونم پکید از خنده
باید کاری کنی، آروم بگیرم