یک روز که مثل همیشه، روی لپ تاپم پریدم، زیر اسمم با تعجب ، یک چیز عجیبی دیدم!
یک ستاره، دو ستاره، من با چشمام چی میدیدم؟ ستاره هام که دوتا بود! از شعف جیغی کشیدم!
وای خدای من! چطور شد؟ این یکی از کجا اومد؟ شایدم معجزه بوده! از تو آسمونا اومد؟
خوش و خرم، شاد و خندون، مدام نگاش میکردم، نکنه یه وقت کم بشن! یا دوبینی پیدا کردم؟
بعد چند روز که فهمیدم توی سایت شبیخون زدن! نه فقط ستاره ها رو، که دل همه رو سوزوندن!
لابد این ستاره من، از کیف دزده افتاده! وگرنه که توی این سایت، آخه کی فکر من بوده؟
پس حالا چیکارش کنم؟ این ستاره مال من نیست. به کی بدم این یکی رو؟ به چند نفر؟ ممکن نیست!
به آرام بدم یا فرشید؟ به آنارام یا به ناهید؟ به نازلی یا این که باران؟ به بهار بدم یا حمید؟
حمید که ستاره داره! کیلو کیلو، صد هزاره! عضو هیات مدیره، به ستاره نیاز نداره!
پس بیاین زیادش کنیم، هزارتا برای اعضا. من میگم بدیم به بهار تا بده به علی رضا!
شنیدم تو سایت سنتر، این prime جادو میکنه ! آخر شبها خودش رو، سوار جارو میکنه!
یکی رو ده تا میکنه ، ده تا رو صدتا میکنه! صدتا رو شاید هزارتا، شاید سیصدتا میکنه!
اگه این جوری حل نشد، یک شبی حمله میکنیم! چشم فربد رو میبندیم ، همه رو نفله میکنیم!
سینا و حمید و سحر رو، میذاریم بر سر اسپم! ستاره های اونا رو میذاریم تو دامن هم!
همه با هم جشن میگیریم!شنگول و جینگول میشینیم! جوک میگیم و شعر میخونیم، یا میرقصیم با پانتومیم!
اما این ام اس سنتریا، برامون تله میذارن، شده از ته آسمون، یک سیاهچاله میارن!
ستاره ها رو میگیرن، سرکارمون میذارن، همش اخطار پشت اخطار، چشممونو در میارن!
آخه این همه ستاره مگه چه ارزشی داره؟ شبیه کارت ام اسه! هیچ فایده ای نداره!
هر یک از ارسالای ما، از ستاره ها بهتره. ما که دور هم بشینیم، ارزشش خیلی بیشتره!
یک ستاره، دو ستاره، من با چشمام چی میدیدم؟ ستاره هام که دوتا بود! از شعف جیغی کشیدم!
وای خدای من! چطور شد؟ این یکی از کجا اومد؟ شایدم معجزه بوده! از تو آسمونا اومد؟
خوش و خرم، شاد و خندون، مدام نگاش میکردم، نکنه یه وقت کم بشن! یا دوبینی پیدا کردم؟
بعد چند روز که فهمیدم توی سایت شبیخون زدن! نه فقط ستاره ها رو، که دل همه رو سوزوندن!
لابد این ستاره من، از کیف دزده افتاده! وگرنه که توی این سایت، آخه کی فکر من بوده؟
پس حالا چیکارش کنم؟ این ستاره مال من نیست. به کی بدم این یکی رو؟ به چند نفر؟ ممکن نیست!
به آرام بدم یا فرشید؟ به آنارام یا به ناهید؟ به نازلی یا این که باران؟ به بهار بدم یا حمید؟
حمید که ستاره داره! کیلو کیلو، صد هزاره! عضو هیات مدیره، به ستاره نیاز نداره!
پس بیاین زیادش کنیم، هزارتا برای اعضا. من میگم بدیم به بهار تا بده به علی رضا!
شنیدم تو سایت سنتر، این prime جادو میکنه ! آخر شبها خودش رو، سوار جارو میکنه!
یکی رو ده تا میکنه ، ده تا رو صدتا میکنه! صدتا رو شاید هزارتا، شاید سیصدتا میکنه!
اگه این جوری حل نشد، یک شبی حمله میکنیم! چشم فربد رو میبندیم ، همه رو نفله میکنیم!
سینا و حمید و سحر رو، میذاریم بر سر اسپم! ستاره های اونا رو میذاریم تو دامن هم!
همه با هم جشن میگیریم!شنگول و جینگول میشینیم! جوک میگیم و شعر میخونیم، یا میرقصیم با پانتومیم!
اما این ام اس سنتریا، برامون تله میذارن، شده از ته آسمون، یک سیاهچاله میارن!
ستاره ها رو میگیرن، سرکارمون میذارن، همش اخطار پشت اخطار، چشممونو در میارن!
آخه این همه ستاره مگه چه ارزشی داره؟ شبیه کارت ام اسه! هیچ فایده ای نداره!
هر یک از ارسالای ما، از ستاره ها بهتره. ما که دور هم بشینیم، ارزشش خیلی بیشتره!
فالله خیر حافظا و هو ارحم الراحمین