2014/04/26, 08:32 PM
مرسی از تک تکتون که اومده بودین بچه ها.امید و و زهرا(zmm) و محبوب64 و میلاد که برای بار اول بود میومدن و حدیث و علی و کارون که پایه ثابت بودن در دیدار قبل و الان.و تشکر ویژه از پدر محترم کارون که تشریف آورده بودن
سه ساعت نشستیم اما به سرعت برق وباد گذشت
یادی کردیم از نرگس و نوشین که سری قبل بودن اما الان خارج شهر بودن و نیومده بودن
عذر خواهی از بهزاد عزیز که به دلیل اینکه مرخصی بهش نداده بودن نتونسته بود بیاد و من خیلی عذر میخوام و شرمندم که یادم رفت در دیدار یادی ازت بکنم
زنگ زدم که رضا یک، یک، یک یا همون یک، یک، یک رضا نمیای دیدار که گفتی شاید بیام؟ میگه متاسفانه نیومده اهواز و رفته سرکلاس و تا بخواد بیاد دوساعت حدودا طول میکشه.گفت دیگه برای دیدار بعدی حتما هرجا باشه میاد
بعدش اس ام اس داده که امروز تولدمه و بهم هدیه بدین
من حرفت رو به بچه ها گفتم همه هم گفتن تولدت مبارک اما بقول یکی از بچه ها تا کیک ندی خبری از هدیه نیست .نیومده دیدار تازه هدیه تولد هم میخواد،خوبه والا
من فک کردم میگی میخوای بری پالایشگاه گاز بیدبلند
زنگ زدم به منا کسالت داشت و نتونسته بود بیاد
علی آقا هم که بالاخره قدم رنجه فرمودن
با هم گپ زدیم آشنا شدیم و دارو و درمان و حرف از دیدارهای بعدی
چرا یه عده میگن میان اما نمیان؟
کارووووووووووووووون میکشمت،آخه چرا از اعتماد من سوء استفاده میکنین شماها؟ چند نفر به یک نفر آخه؟کارون و حدیث خونتون بر همگان حلاله
محبوب از تو بعیده که با اینا دست به یکی بکنی و نگی که برام شاخ گذاشتن دیگه دوستیه 8 ساله ی ما تمام شد
امید حتی تو.مثلا نون و نمک هم رو خوردیم چرا با اینا دست به یکی کردی و تو هم بهم نگفتی صدتا شاخ برام گذاشتن؟
مرسی از رنگ نارنجی ای که همراهتون نبود یه عده خوبه خودم آوردم برای همه
سه ساعت نشستیم اما به سرعت برق وباد گذشت
یادی کردیم از نرگس و نوشین که سری قبل بودن اما الان خارج شهر بودن و نیومده بودن
عذر خواهی از بهزاد عزیز که به دلیل اینکه مرخصی بهش نداده بودن نتونسته بود بیاد و من خیلی عذر میخوام و شرمندم که یادم رفت در دیدار یادی ازت بکنم
زنگ زدم که رضا یک، یک، یک یا همون یک، یک، یک رضا نمیای دیدار که گفتی شاید بیام؟ میگه متاسفانه نیومده اهواز و رفته سرکلاس و تا بخواد بیاد دوساعت حدودا طول میکشه.گفت دیگه برای دیدار بعدی حتما هرجا باشه میاد
بعدش اس ام اس داده که امروز تولدمه و بهم هدیه بدین
من حرفت رو به بچه ها گفتم همه هم گفتن تولدت مبارک اما بقول یکی از بچه ها تا کیک ندی خبری از هدیه نیست .نیومده دیدار تازه هدیه تولد هم میخواد،خوبه والا
من فک کردم میگی میخوای بری پالایشگاه گاز بیدبلند
زنگ زدم به منا کسالت داشت و نتونسته بود بیاد
علی آقا هم که بالاخره قدم رنجه فرمودن
با هم گپ زدیم آشنا شدیم و دارو و درمان و حرف از دیدارهای بعدی
چرا یه عده میگن میان اما نمیان؟
کارووووووووووووووون میکشمت،آخه چرا از اعتماد من سوء استفاده میکنین شماها؟ چند نفر به یک نفر آخه؟کارون و حدیث خونتون بر همگان حلاله
محبوب از تو بعیده که با اینا دست به یکی بکنی و نگی که برام شاخ گذاشتن دیگه دوستیه 8 ساله ی ما تمام شد
امید حتی تو.مثلا نون و نمک هم رو خوردیم چرا با اینا دست به یکی کردی و تو هم بهم نگفتی صدتا شاخ برام گذاشتن؟
مرسی از رنگ نارنجی ای که همراهتون نبود یه عده خوبه خودم آوردم برای همه
ام اس شاید مسیر را برایمان ناهموار کند، اما مانع حرکتمان نخواهد شد