2011/04/06, 02:13 AM
امروز این سایتو پیدا کردم الانم کل این تاپیکو خوندم و خدا میدونه چقدر گریه کردم برا شما برا خودم برا...
دلم برا مامانم تنگ شده خیلی زود از پیشم رفت درست اون وقتی که بهش احتیاج داشتم منو تنها گذاشت
فقط داداشم میدونم ام اس دارم جرات نمیکنم به خواهرم و بقیه بگم نمیخوام غصه بخورن
فکر زمین گیر شدن داره دیوونم میکنه بدبختیا پشت یر هم دارن میارن سراغم بابا من فقط 17 سالمه
بسمه به خدا بسمه ،دارم زیر اینهمه درد و بلا له میشم
دلم برا مامانم تنگ شده خیلی زود از پیشم رفت درست اون وقتی که بهش احتیاج داشتم منو تنها گذاشت
فقط داداشم میدونم ام اس دارم جرات نمیکنم به خواهرم و بقیه بگم نمیخوام غصه بخورن
فکر زمین گیر شدن داره دیوونم میکنه بدبختیا پشت یر هم دارن میارن سراغم بابا من فقط 17 سالمه
بسمه به خدا بسمه ،دارم زیر اینهمه درد و بلا له میشم
"یک راند دیگر مبارزه کن"
وقتی پاهایت چنان خسته اند که بزور راه میروی...
وقتی پاهایت چنان خسته اند که بزور راه میروی...