2011/05/25, 01:24 PM
سلام آني وقت به خير كم پيدايي
حمله ی قوم تاتار به انسان های بیگناه
|
||||||||||||||||||
2011/05/25, 01:26 PM
من دیدم علیرضا خودش اماده شد بره و دوید گفتم این بچه خودش میخاد!!!مشکل دارههه!!!!دیگه رهاش کردم به امان خدا!!!
آغاز به مردن می کنی
اگرهمیشه از یک راه تکراری بروی...
2011/05/25, 01:26 PM
(2011/05/25, 01:24 PM)sahar نوشته است: بیشتر از هم بهار حال کرد اين دفعه ايشالا يادم نميره
2011/05/25, 01:27 PM
(آخرین ویرایش در این ارسال: 2011/05/25, 01:29 PM، توسط سحــــــــر.)
(2011/05/25, 01:26 PM)farshid نوشته است: اين دفعه ايشالادستتون درد نکنه (2011/05/25, 01:17 PM)nahid نوشته است: اومدم ...نبودی ... نمیام... هستی .نقشته که منو نبینی والله من اومدم نبودی اومدم نبودی اومدم نبودی اومدم نبودی و این داستان ادامه دارد
عشــق
همین خنده های ساده ی توست وقتی با تمام غصه هایت میخندی تا از تمام غصه هایم رها شوم...
2011/05/25, 01:30 PM
سلام فرشيد
وقت شما هم بخير هستيم همين دور و ورام روزام شلوغن كمتر وقت ميكنم بيام نت
آنارام باشید
2011/05/25, 11:02 PM
ولی واقعا دلم برا علیرضا سوخت و همچنان عذاب وجدان اذیتم میکنه که آخه چراااااا ؟
... وقتی تبر به جنگل آمد ، درختان فریاد زدند و گفتند :نگاه کنید دسته اش از جنس ماست !!. ... 1213.2 |
کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: |
1 مهمان |