امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امیتازات : 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
تأثیر مهارت‌های ارتباط غیرکلامی
#1
Rainbow 
می‌دانیم که نوع و عمق نگاه، نوع و بلندا یا کوتاهی صدا، رنگ وشکل و شمایل لباس و …، هر کدام حامل یک پیام‌های خاص و مورد نظر خود هستند، جامعه‌ شناسان و نظریه پردازان علوم ارتباطات، عمیقاً بر این باورند که اگر نقش و تأثیر مهارت‌های ارتباط غیرکلامی، از مهارت‌های کلامی بیشتر و مؤثرتر نباشد، قطعاً کمترازآن نخواهد بود و به همین دلیل است که می‌گویند: چشمان تو، لبخندها یا فشار دندان‌ها بر همدیگر، گفتار تو و رفتارتو، ازجمله موارد با اهمیتی هستند که ضمن مشخص نمودن پندار تو، قطعاً در پذیرش یا عدم پذیرش تو، ازنقش محوری برخوردارند، در این مقاله به ابزار پنجگانه تأثیرگذاری عمیقتر بردیگران می‌پردازیم.- زوایای انتقال- زمختی یا لطاف نگاه – لبخند – نوع و تناسب پوشاک – شیوه سخن و محتوای گفتار
الف: لب‌های خندان: حتی برای یک لحظه تردید نداشته باشید که «هر چهره‌ ای با لبخند زیباتر خواهد بود و آنچه بر هر دردی ۳۰ درمان دواست، نه گریه، که خنده است، و برای لحظات بعدی نیز شک و شبهه ای به خود راه ندهید که چهره شاداب و خندان همیشه متنفذتر و عمیق‌ تر به درون راه می‌یابد، البته هر چند، هر از گاهی و تحت شرایطی خاص، می‌توان ازطریق اخم وقهرنیزعلاقمندی و یا تنفر خود را نشان داد، ولی همانگونه که گفتیم این برای همیشه و در هر زمان و درارتباط با هر کس قابل اعمال نمی‌باشد، اما «تبسم» و «شادابی» حتی در بدترین شرایط نیز، جواب مطلوب و مؤثر خود را خواهد داد، بنابراین لبخند زدن و برخورداری از «شیوه موزون و آرام در صدا و نگاه و لبخند» از عوامل مؤثر در برقراری ارتباط سالم و درست با دیگران است، لبخند و شادمانی این را به ذهن طرف مقابل متبادر می‌کند که:«به شما اعتماد دارم و از بودنِ با شما مسرورم».
ب: چشم‌ها: هیچ چشمی بدون سخن نیست، حتی به رمقترین چشم‌ها نیز از بیرمقی و کسلی خود می‌گویند، به قول «امرسون» جامعه‌ شناس برجسته، هر نگاهی می‌تواند آرام‌ بخش و یا تهاجمی باشد، چشم با اهمیت‌ ترین و پر نفوذ ترین ابزار غیر کلامی، در ارتباطات میان فردی است، چشم منبع تأثیر و جایگاهی برای انعکاس علاقمندی، اعتماد به نفس، صداقت، و یا برعکس آن است، هوای چشم‌ها را داشته باشیم که «شنیدن کی بود، مانند دیدن»، به نگاهمان احترام بگذاریم تا اینکه از طریق نگاه دیگران سرشار از احترام و اطمینان شویم، دیدگان ما تنها قسمتی از سیستم عصبی ما هستند که قادر به برقراری ارتباط مستقیم و دیداری ما با دیگران می‌باشند، بنابراین، چشم‌ها را باید شُست، نه یک بار که همیشه باید شُست، جور دیگر باید دید، که همیشه و در همه حال؛ به سان آن دخترک معصوم و زیبا که هنگامه روز «چشمه جوشان چشمش نقشی از دریا داشت» و آنگاه که شب فرا می‌رسید به کنار پنجره‌ای می‌رفت و با چشمانش برای پدرش پیام می‌داد که: «ترا من چشم در راهم، شباهنگام» و به راستی که چشم‌ها همیشه به راه‌ند، همیشه منتظرند و همیشه سرشار از سخنان ناگفته‌اند، و در این انتظار، آمیخته‌ای از بیم‌ها و امیدها نهفته است، «هیچ صدایی زیباتر از صدای قشنگ نگاه نیست»، آنگاه که به کیفیت چشمانی نگران، می‌نگریم در عمق پر مفهوم آن دیدگان همه چیز را می‌فهمیم، و زمانی که به ژرفای چشمانی متفکر، می‌نگریم طوفانی را در دیدگانش مشاهده می‌کنیم پر هیاهو و سرکش، چشمانی سرشار از همه چیز، چیزهائی که فقط با زبان چشم می‌توان به زبان آورد، به قول «انوره دوبالزاک»: اگر همه دانسته‌ها و گفته‌های چشمان، به زبان در آیند، چه غوغایی که بر پا نمی‌شود.
ج: محتوای گفتار: توجه به اینکه چه می‌گوئیم، در چه زمانی می‌گوئیم و برای چه کسانی می‌گوئیم، موضوعاتی بسیار با اهمیت است، از طریق مطالعه بر روی آنچه که می‌خواهیم بگوئیم و بررسی وضعیت کسانی که می‌خواهیم به رایشان بگوئیم، محتوا و درون مایه گفتار تنظیم می‌شود، بنابراین بسیار ضروری است که با انتخاب درست کلمات، ارتباطی مؤثرتر را تدارک دید، زیرا در موارد زیادی، «تنها صداست که می‌ماند».
د: نحوه گفتار: برخورداری از شیوه موزون و آرام در صدا، مهارت در مکث‌های ثانی‌های بین کلمات، لطافت و نرمی گفتار، همه و همه از عوامل زمینه ساز یک ارتباط مؤثر است، و به همین خاطر است که: «صدا درست به اندازه نگاه احساس تعلق یا تنفر تولید می‌نماید»، به قول «ژان ژاک روسو»: «همه چیز با کلام شروع می‌شود»، آنگاه که گفتن و بیان نمودن، با دقت، حرارت و آرامش بیان شود، همه چیز به احساس اشتراک، تعلق و پیوند متقابل منتهی می‌شود، و سایه همبستگی و توافق بر روی همه چیز کشیده می‌شود، به قول «لرنر» جامعه‌ شناس سرشناس ارتباطات اجتماعی: «از جمله نتایج یک ارتباط مؤثر، ایجاد احساس مشترک (Empathy) است»، زیرا از طریق ایجاد و تداوم چنین احساسی است که افراد به مشارکت، همبستگی و تعلق و پیوند رسیده و خود را جای دیگر قرار داده، احساسات خود را به او و او را به خود منتقل می‌سازند، «لرنر» معتقد است که: «هر قدر بتوانیم از طریق ابزار و شیوه‌های ارتباطی، پیوند مستحکم‌تری پیدا کنیم، به همان نسبت میزان دردمان از دیگران افزایش یافته و در نتیجه انطباق و سازگاری بیشتری حاصل می‌شود.
هـ : پوشش مناسب: هر چند نمی‌ توان از وضعیت ظاهری و پوششی افراد به تحلیل همه جانبه و مشخصی از شخصیت فرد پرداخت ولی نظر به اینکه هر کسی از باور، دیدگاه و نوعی نگرش نسبت به مسائل و موضوعات مختلف و از جمله اینکه چه چیزی بپوشد و چه چیزی نپوشد برخوردار است، می‌توان به صورت تلویجی (و نه تصریحی)، نوع پوشش، نحوه آرایش و تیپ کلی و شماتیک فرد را با شخصیت و ویژگی‌های شخصی او در ارتباط گذارد، مضافاً اینکه اگر باور کنیم نگاه دیگران، برداشت دیگران و تصور دیگران از ما است که وضعیت، موقعیت و شخصیت ما را می‌سازد و ما براساس نگاهی که دیگران دارند به چیدمان ظاهری، رفتاری و گفتاری خود می‌پردازیم، پس از آنجائیکه وضعیت ظاهری می‌تواند پایه های قدرتمند برای قضاوت دیگران نسبت به ما محسوب شود و همین موضوع اثرات شگرفی بر قضاوت‌ها و میزان پذیرش ما از جانب دیگران دارد، بنابراین همانگونه که بررسی‌ها و پژوهش‌های بهعمل آمده تأییدکننده چنین تأثیر و تأثری است، ما نیز بپذیریم که چون وضعیت ظاهری (شادابی پوست، درخشش مو، تناسب اندام، نوع و شکل پوشش و لباس و …) در نفوذ و شخصیت مؤثر است، پس بایستی «به آن اهمیت داد و به آن پرداخت»، زیرا هر وضعیتی پیام خاص خود را دارد که با سطوح مختلفی همچو: موقعیت شغلی و اجتماعی- میزان درآمد و موقعیت اقتصادی- سطح تحصیلی و تخصصی- ویژگی‌های رفتاری- اخلاقی فرد مرتبط است، خوب پوشی، شیک پوشی و ظاهر متناسب با هیچ اندیشه و نظری‌های مغایرت ندارد، انسان دوستدارِ زیبایی‌ها و تناسب‌هاست.
 تشکر شده توسط : booshveg , neda.t , Yanis , # پریسا # , شهرزاد , Ghost , معصومه عباسی , ساغر , هانی , MEGA , amirfarhag
#2
این زبان بدن هس
که دروغ نمیگه
فرقی نمی كند كه گودال كوچك آبی باشی ، یا دریای بیكران ،
زلال كه باشی ، آسمان در تو پیداست .

باورکن تا ببینی
بهارagreement2
 تشکر شده توسط : Ghost , # پریسا #
#3
امروز مهم است!


نقطه شروع اینجاست!


«یک درخت هرچند هم که بزرگ باشد با یک دانه آغاز می شود,طولانی ترین سفرها با اولین قدم»
( لائوتسه)



ما در جایی ایستاده ایم که اندیشه ها وکنش های چند ساله گذشته ما برایمان رقم زده اندو تمام آنچه در ده یا بیست سال آینده تجربه خواهیم کرد تحت تأثیر آن چیزیست که امروز رقم می زنیم.دوستها,خانواده,شغل,موجودی بانکی,محل زندگی,همه و همه با انتخاب امروز ما شکل خواهد گرفت.



زندگی,فرایند ساختن است آنچه امروز انجام می دهید بر آنچه فردا خواهید داشت تأثیر می گذارد,زندگی در یک محوطه بسته بیست وچهار ساعته اتفاق نمی افتد.



نتیجه ی فردا,ثمره ی تلاش امروز است.



ترک یک عادت ناشایست,گذراندن ساعتی در کنار خانواده,تعیین اهداف,پس انداز پول یا خرج کردن آن,ورزش کردن,وسعت بخشیدن به دامنه ذهن و هر تصمیم دیگری که امروز می گیرید بر فردای شما تأثیر خواهد داشت.



خیلی ها غافل از آن هستند که مهم آن چیزی ست که امروز انجام می دهیم,شما می توانید چند صباحی را کج دار مریز و بی خیال بگریزید,امّا یا زود باید حساب پس بدهید.می توانید صورتحساب ها را نپردازید,سزکار نروید و مشکلاتتان را به دوش این و آن بیندازید,امّا فقط یکی دو ماه,و بعد یک روز دیوار ها فرو می ریزد و شما هاج و واج و حیران می مانید که چرا دیگر کار برایتان جالب نیست,چرا پولی در بانک ندارید و چرا هیچکس دیگر مثل گذشته صمیمی نیست.آنوقت زندگی به یادتان می آورد که اینها پیامد های همان روز های بی خیالی است.



خلاصه کلام:



هر جا که هستید همان جا نقطه آغاز است,



تلاش بیشتر امروز,سازنده ی فردای متفاوت شماست.



« اندرو متیوس »
فعلا سکوت را برگزیدیم ............
 تشکر شده توسط : najva , نازلی , nazii , blue sky , Ghost , # پریسا # , yummy , معصومه عباسی , ساغر , شيدا رها
#4
قانون کاشت و برداشت بذر

قانون بذر بر سه اصل پایه‏ریزی شده است: "کاشت، داشت و برداشت".
ابتدا باید زمین را به وسیله‏ی شخم زدن آماده کرد، بعد دانه را کاشت و آن را آبیاری نمود (تلاش) سپس مدتی انتظار کشید (بردباری) و سپس محصول را برداشت کرد.
تلاش + بردباری = نتیجه


البته بعضی از افراد به این اصل توجه ندارند و می‏گویند: "اگر امروز بکارم، فردا چه چیزی را برداشت می‏کنم؟"
خوب، پاسخ این است: "بذر را آبیاری کن!"
قانون بذر می‏گوید: "امروز بکار، مدتی صبر کن، بعد برداشت کن!"
اگر مانند زمان‏های گذشته خود تولید کننده‏ی محصولات کشاورزی بودیم شاید این اصل را بهتر درک می‏کردیم، ولی الان زمان غذاهای آماده است.


قانون دیگری که از کاشت یاد می‏گیریم این است که به میزان بذر کاشته شده، برداشت نمی‏کنیم.
گاهی بذر خود را می‏کاریم، اما مقداری از محصول به دست نمی‏آید؛ چرا که بخشی از آن را باد از بین می‏برد، مقداری را آفت، پرندگان هم سه یا چهار درصد آن را می‏خورند و در نهایت برای‏مان محصول اندکی باقی می‏ماند و می‏گوییم: "منصفانه نیست!!!"
اما زندگی همین است.



علت و معلول

اگر بی روحی بر زندگی‏مان حاکم است، باید دقت کنیم که برای زندگی بهتر چقدر تلاش کرده‏ایم.
تا به حال از کسی نشنیده‏ایم که بگوید: "صبح زود از خواب بیدار می‏شوم، ورزش و کمی مطالعه می‏کنم، در کارم بسیار پر تلاش هستم، اما با این وجود اتفاق خوبی در زندگی من رخ نمی‏دهد."


زندگی ما یک سیستم پرتوان است. اگر اتفاق خوبی در زندگی‏مان رخ نمی‏دهد، اشتباه از طرف ماست. روزی که بپذیریم تلاش‏های ما سرنوشت‏مان را تشکیل می‏دهد، آن زمان به قربانی بودن خود خاتمه داده‏ایم.

با نگاه کردن به زندگی دیگران می‏توانیم بگوئیم: "چه اتفاقی برای قانون علت و معلول پیش آمده است؟"
ما آن چیزی را به دست می‏آوریم که از زندگی طلب می‏کنیم.


اگر با خودمان رو راست باشیم، می‏توانیم فهرستی از اتفاق‏هایی تهیه کنیم که برای‏مان پیش آمده تا متوجه شویم که در شکل‏گیری آن‏ها چقدر سهیم بوده‏ایم.
نگران این نباشیم که قوانین طبیعی زندگی شامل حال همسایه‎‏مان می‏شود یا نه. این قوانین در زندگی، روابط، موفقیت و ناامیدی‏مان تاثیر می‏گذارد و به وسیله آن می‏توانیم به آرامش عمیق‏تری برسیم.
 تشکر شده توسط : معصومه عباسی
  


موضوع های مرتبط با این موضوع...
موضوع: نویسنده پاسخ: بازدید: آخرین ارسال
  شما در ارتباط ، دیداری،شنیداری یا لمسی هستید؟ nazaninamiri70 14 9,528 2015/08/29, 12:00 AM
آخرین ارسال: زهرا93



کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع:
1 مهمان

علت بوجود آمدن بیماری ام اس چیست