ارسالها: 263
موضوعها: 26
تاریخ عضویت: Aug 2011
تشکر های اهدا شده: 5187
تشکر های دریافت شده :4311 بار در 1920 پست
سال تشخيص بيماري : 1385
دكتر معالج : دکتر محمود عابدینی (عاشقشم)
داروي مورد استفاده : بتافرون
محل سکونت : مازندران_قائمشهر
زندگی نبرد است جرات حضور در آن را داشته باشید
ارسالها: 96
موضوعها: 6
تاریخ عضویت: Aug 2011
تشکر های اهدا شده: 1198
تشکر های دریافت شده :3099 بار در 1003 پست
سال تشخيص بيماري : -----
دكتر معالج : -----
داروي مورد استفاده : ام اس ندارم
محل سکونت : شاهی
نامش را دنیای مجازی گذاشتند
اما حرفهایمان ، حقیقی تر از دنیای واقعیست
اینجا راست میگوییم
اطمینان پیدا میکنیم
همراز میشویم و درودل میکنیم
ارسالها: 66
موضوعها: 1
تاریخ عضویت: Sep 2011
تشکر های اهدا شده: 853
تشکر های دریافت شده :793 بار در 425 پست
سال تشخيص بيماري : 85
دكتر معالج : دكترقرباني- دكترعظيمي
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : تهران
منم وقتي عصبي ميشم يا دستم يا پام بي حس ميشه ولي وقتي خودم خودمو به آرامش دعوت ميكنم بعدمدتي خوب ميشم.ولي بنظرم هيچ وقت خودسرانه دارومصرف نكنيد كار فوق العاده اشتباهيه
چه کسی میگوید که گرانی شده است؟
دوره ی ارزانیست!!
دل ربودن ارزان، دل شکستن ارزان!
دشمنی ها ارزان،چه شرافت ارزان! و دروغ از همه چیز ارزانتر!!
قیمت عشق چقدر کم شده است؛کمتر از آب روان و چه تخفیف بزرگی خورده است ، قیمت یک انسان..!!!
ارسالها: 558
موضوعها: 67
تاریخ عضویت: Jul 2011
تشکر های اهدا شده: 4235
تشکر های دریافت شده :2443 بار در 630 پست
سال تشخيص بيماري : 1362
دكتر معالج : طباطبائی
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : تهران
من حتی وقتی توی فکرم هم عصبی میشم و اضطراب و استرس دارم و هنوز بروز ندادم سستی و کرختی پاهاموفرا میگیره و همون موقع احساسش میکنم که خیلی زود سعی میکنم آرامشمو بدست بیارم.
مهم این نیست که در کجای این دنیا ایستاده ایم
مهم اینست که در چه راستائی گام برمیداریم.
ارسالها: 236
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Apr 2012
تشکر های اهدا شده: 1404
تشکر های دریافت شده :886 بار در 408 پست
سال تشخيص بيماري : 90
دكتر معالج : babak jalalian
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : تهران
دقیقا حمله ی منم بعد از فشار روحی بود و باعث شد برم دکتر و بفهمم ک چی سرم اومده
در چشمان کسی که پرواز را نمی فهمد , هرچه بیشتر اوج بگیری کوچکتر خواهی شد.
ارسالها: 136
موضوعها: 2
تاریخ عضویت: Oct 2013
تشکر های اهدا شده: 1719
تشکر های دریافت شده :3225 بار در 856 پست
سال تشخيص بيماري : 1391
دكتر معالج : ...
داروي مورد استفاده : بتافرون
محل سکونت : همین دنیایی که همه ازش گله دارن ...
من هم تجربه ی یه فشار روحی شدید رو داشتم
بعدش دست راستم به شدت بی حس و سنگین شد و تا چند روز هم ادامه داشت
یه مقدار خیلی کم هم روی پای راستم تاثیر گذاشت
بعد از چند روز خودش خوب شد .....
چترها را باید بست
زیر باران باید رفت
فکر را خاطره را زیر باران باید برد
ارسالها: 822
موضوعها: 3
تاریخ عضویت: Oct 2013
تشکر های اهدا شده: 15385
تشکر های دریافت شده :19995 بار در 7819 پست
سال تشخيص بيماري : 1390
دكتر معالج : دکتر احمدی و دکتر آشتیانی
داروي مورد استفاده : دیفوزل
محل سکونت : همینجا
به اندوه خود لبخند بزن...
ارسالها: 982
موضوعها: 23
تاریخ عضویت: Aug 2013
تشکر های اهدا شده: 14810
تشکر های دریافت شده :15241 بار در 3330 پست
سال تشخيص بيماري : 1391
دكتر معالج : دکتر فرشته اشتری
داروي مورد استفاده : ریتوکسی ماب
محل سکونت : تهران
بچه ها منم الان که فصل امتحاناس پام خیلی زیاد بی حس میشه با این که سعی میکنم بیخیال باشم ولی بازم... به نظرتون چیکار کنم؟؟؟
باید کاری کنی، آروم بگیرم
ارسالها: 49
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Jun 2013
تشکر های اهدا شده: 7950
تشکر های دریافت شده :1434 بار در 228 پست
سال تشخيص بيماري : 92
دكتر معالج : مژدهی پناه
داروي مورد استفاده : سینووکس
محل سکونت : در قلب کسانی که دوستشان دارم
2014/01/03, 03:32 PM
(آخرین ویرایش در این ارسال: 2014/01/03, 03:46 PM، توسط zohaa.)
نظر من اینه که باهاش صحبت کنی( پاتو میگم) من امتحان کردم جواب میده
مثلا بهش بگو پسر(حالا شایدم دختر باشه
) لازمت دارم یا قربون صدقش برو یا... باید پرانرژی و با لبخند باهاش صحبت کنی امواج مثبت منتقل میشه همیشه
تو نمی دانی مردن وقتی انسان مرگ را شکست داده چه زندگیست
ارسالها: 514
موضوعها: 4
تاریخ عضویت: Nov 2012
تشکر های اهدا شده: 833
تشکر های دریافت شده :2026 بار در 653 پست
سال تشخيص بيماري : 1390
دكتر معالج : ***فرشته جون***
داروي مورد استفاده : ریتوکسی ماب
محل سکونت : اصفهان
2014/01/03, 03:53 PM
(آخرین ویرایش در این ارسال: 2014/01/03, 03:55 PM، توسط الی کوچولو.)
(2014/01/03, 01:36 PM)glassheart نوشته است: بچه ها منم الان که فصل امتحاناس پام خیلی زیاد بی حس میشه با این که سعی میکنم بیخیال باشم ولی بازم... به نظرتون چیکار کنم؟؟؟
طبیعیه! منم به محض اینکه یه استرس (حتی کوچک) بهم وارد میشه فوراً چشم چپم تار می بینه!
کلاً ما ام اسی ها آدمای پراسترسی هستیم؛ کاری نمیشه کرد
نگران نباش حل میشه!
امتحانای مدرسه رو هم اصلاً جدی نگیر؛ فقط به پاس شدن فکر کن!
من خودم کسی بودم که در دوران دبیرستان خودمو می کشتم برای اینکه شاگرد اول بشم! همیشه شاگرد اول بودم ولی الآن پشیمونم!!!
بعد از کنکور هم برام تشخیص ام اس دادند.....
ولی الآن که دانشجو هستم فقط به پاس شدن فکر میکنم! البته ناگفته نماند که رشته ام فوق العاده سخته و پاس کردن درسها یه هنر بزرگه
تا خدا بنده نواز است به خلقش چه نیاز !؟
میکشم ناز یکی تا به همه ناز کنم