•  قبلی
  • 1
  • ...
  • 4
  • 5
  • 6(current)
  • 7
  • 8
  • بعدی 
امتیاز موضوع:
  • 2 رأی - میانگین امیتازات : 4
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
با ام.اس زندگي مي‌کنم
#51
من از ms فقط هفته ای یه آمپول دارم که جهنم میزنمشSmile (16)Smile (16)Smile (16)دیگه هیچ کاری باش ندارم اونم با من کاری ندارهagreement2wink2
تهدیدش کردم بخواد سربه سرم بذاره پرتش میکنم بیرون ودیگه به این همزیستی مسالمت آمیز ادامه نمیدم اونم حرف گوش کن خاموش و آروم براخودش هست DodgyDodgyDodgy
بین خودمون بمونه من گولش زدم چون آخر پرتش میکنم بیرونevilgrin0039.gifevilgrin0039.gifevilgrin0039.gifevilgrin0039.gifevilgrin0039.gifevilgrin0039.gifevilgrin0039.gifevilgrin0039.gif
happy0065.gifhappy0065.gifhappy0065.gifhappy0065.gifhappy0065.gif
به اندوه خود لبخند بزن...
 تشکر شده توسط : arezooo82 , مریم امیدوار , نازلی , همراز , mahdiye1989 , بهار شیرازی
#52
من الان7ساله ام اس دارم سه ساله حمله ی نداشتم اما هفته ای یه امپوا رو میزنم ام اس شاید خیلی چیزارو ازمم گرفته باشه اما خوشحالم که ام اس سنتر رو بهم داده تا بیکار میشم میام سرکی میکشم ببینم کسی دست از پا که خطا نکرده خوشحالم و راضی به رضای خدای برگم
شب است و یاد تو مرا پر از بهانه میکند ، چه کرده ای که دل چنین تو را بهانه میکند
 تشکر شده توسط : همراز , mahdiye1989 , نازلی
#53
ام اس با من زندگی میکنه باهاش کنار اومدم اما نمیتونم برم مسافرت یا وقتی جایی میخوام برم استرس قرصا وآمپولمو دارم کسی به جز خونوادم و همسرم از بیناریم نمیدونه اما داره واسم دست وپا گیر میشه مثلا این هفته آجیم میخواس بره مسافرت پیش عمم اما من بخاطرآمپول نتونستم برم اونم ازم ناراحت شد بنظرتون به بقیه فامیل درمورد بیماریم بگم؟منو راهنمایی کنید بچه هاrolleyes
 تشکر شده توسط : نازلی
#54
من به همه خانواده ام گفتم حتی فامیل هم می دونند به خاطر همین خیالم راحت هیچ استرسی ندارم و نگران این نیستم که اگر یه جا برنامه ای برای ما ام اسی ها باشه و من هم اونجا باشم یه نفر من رو ببینه و بپرس توو اینجا چیکار می کنی چون می دونند من ام اس دارم بعضی از دوستان چون به خانواده نگفتند در همایش های انجمن شرکت نمی کنند چون می ترسند فامیلشون اونجا باشه و بفهمه این اشتباه ام اس بیماری وحشتناکی نیست که پنهانش کنیم ما باید فرهنگسازی بکنیم و مردم رو در مورد بیماریمون آگاه کنیم یکی از اعضای فامیل من رو دیده بود و وقتی می دید من ورزش و یوگا و شنا میرم تعجب می کرد می گفت مگه یه ام اسی می تونه این کارها رو انجام بده و اطرافیان من دیدشون نسبت به این بیماری عوض شده
وقتی پنهان می کنی اضطراب و استرس همیشه با شماست و این برای ما سمّ
من با ام اس زندگی می کنم با منِ و دوست من شده بعضی موقع ها با من قهر میشه و اذیتم می کنه بعضی وقتها هم آشتی و کنارم هست icon_questionicon_questionicon_questionicon_question
 تشکر شده توسط : paeeze , سالومه , laleh , مرجان مولایی نژاد , سها , مینا غلام نژاد
#55
من با ام اس درس خوندم . حقوق خوندم هزاران هزار ماده و قانون و تبصره و لایحه خوندم. نمیگم آسون بود خیلی سخت بود تو بدترین شرایط بیماری بودم ولی درس میخوندم. کنار همکلاسیام تو دانشگاه درس میخوندم بدون اینکه بفهمن من مریضم. مثل اونا که سالم بودن تو دانشگاه 20 هم گرفتم.حتی با این بیماری تو پروژه های حقوقی بازدید زندان و کانون اصلاح و تربیت که وحشتناک ترین جرائم توسط اطفال و نوجوونا صورت گرفته بود هم رفتم.اصلا خودمو دست کم نگرفتم چون اعتقادم اینه که خدا بیشتر از گذشته عاشقمه و هوامو داره.... الانم مشبک کار میکنم چرا از بوی چوب لذت نبرم. اصلا خودمو نمیندازم. مثل یه آدم عادی تواناییهامو باور دارم.این حس واقعیه واقعیه منه و اصلا جو و شعار نیست.همه اطرافیان هم بیماری منو میدونن. مگه چمه فقط با یک بیماری بنام ام اس ( عزیز دل) با خدا عشق بازی میکنم.agreement2
......
 تشکر شده توسط : سالومه , Reza_N , ali1357 , laleh , arezooo82 , habibe , paeeze , سها , Parla
#56
من با ام اس زندگی می کنم ولی هیچ نوع بیماری را دوست ندارم دلم میخواد نسلشون از بین بره confused2 هیچ وقت نگفتم بیمارم .اگه کسی بهم ترحم کنه با بگه فلان کار را نکن تو مزیضی عصبانی میشم میگم خودتون مریضین چون بدنم باور کرده مریض نیستم و دارو هم مثل غذا واجبه HuhHuhپس من شادم ومیخوام همه شاد باشن icon_biggrinicon_biggrinicon_biggrin

خستگی را تو به خاطر مسپار که افق نزدیک است...
و خدایی بیدار که تو را می بیند...
و به عشق تو، همه حادثه ها می چیند...
که تو یادش افتی... Huh

 تشکر شده توسط : مرجان مولایی نژاد
#57
مگه قراره کسایی که ام اس دارن زندگی نکنن؟؟؟؟؟icon_cryicon_cryicon_cryicon_cry

واقعاً چرا بعضیا به خودشون اجازه میدن حق زندگی رو از آدم، به خاطر یه موضوع کوچیک بگیرن!!!angryangryangryangry

من با افتخار میگم ام اس دارم smilingsmilingsmilingsmiling

چون اگه خدا منو لایق دونسته تو این امتحان قرار بده حتما خودشم برا همه چیز برنامه ریزی کرده ...angry2angry2angry2

چرا بعضی از ما اجازه میدیم فکر بقیه در مورد ام اس عوض بشه!!!Dodgy بابا من با ام اس درس خوندم، مدرک گرفتم،کار میکنم و تو این جامعه زندگی میکنم مثل همه ...Smile (52)

درسته یه روز در میون سوزن میزنم ولی خیلیای دیگه هم با بیماریهای بدتر از من هستن که ممکنه هیچ وقت هیچ کس مشکلشون رو نفهمه؛ پس چرا ما انقدر ام اس رو بزرگ میکنیم؟؟؟DodgyDodgyDodgy
همراهی خـــــدا با انسان مثل نفس کشیدن است: آرام ، بیصــدا و همیشگی...
 تشکر شده توسط : سها , مرجان مولایی نژاد
#58
خوش بحالتون که ام اس تاثیری تو زندگیتون نداشته....منم با ام اس زندگی میکنم.کسی از بیماریم خبر نداره....در ظاهر مشکلی ندارم....اما خیلی تو زندگی و پیشرفتم تاثیر داشته....سردرد.افسردگی.خستگی.بی حالی باعث شده من عقب بمونم....من این جور زندگی رو نمیپسندم!
 تشکر شده توسط : سها , مرجان مولایی نژاد
#59
[quote='نازلی' pid='492148' dateline='1423656599']
من به همه خانواده ام گفتم حتی فامیل هم می دونند به خاطر همین خیالم راحت هیچ استرسی ندارم و نگران این نیستم که اگر یه جا برنامه ای برای ما ام اسی ها باشه و من هم اونجا باشم یه نفر من رو ببینه و بپرس توو اینجا چیکار می کنی چون می دونند من ام اس دارم بعضی از دوستان چون به خانواده نگفتند در همایش های انجمن شرکت نمی کنند چون می ترسند فامیلشون اونجا باشه و بفهمه این اشتباه ام اس بیماری وحشتناکی نیست که پنهانش کنیم ما باید فرهنگسازی بکنیم و مردم رو در مورد بیماریمون آگاه کنیم یکی از اعضای فامیل من رو دیده بود و وقتی می دید من ورزش و یوگا و شنا میرم تعجب می کرد می گفت مگه یه ام اسی می تونه این کارها رو انجام بده و اطرافیان من دیدشون نسبت به این بیماری عوض شده
وقتی پنهان می کنی اضطراب و استرس همیشه با شماست و این برای ما سمّ
من با ام اس زندگی می کنم با منِ و دوست من شده بعضی موقع ها با من قهر میشه و اذیتم می کنه بعضی وقتها هم آشتی و کنارم هست icon_questionicon_questionicon_questionicon_question



بیماری خصوصی ترین چیز تو زندگی هر آدمیه
پس بنابراین گفتنش به اطرافیان در صورتی درست وامکان پذیر هست که
شرایط اون فراهم باشه نمی تونیم بگیم همه اقشار و همه فرهنگ ها ظرفیت
پذیرش و کنار اومدن با ام اس رو دارن روابط هم خوشبختانه یا متاسفانه مثل قدیم
نیست حداقل برای خودم اینطور بوده به راحتی و بدون دردسر پنهانش کردم
برای من ام اس یه رازه ...
 تشکر شده توسط : aztab , فاطمه جون , مرجان مولایی نژاد , Parla
#60
رفتار انسان های گوناگون هست

بعضی ها دلگرم کننده ، برخی ها آزار دهنده ، تعدادی دردسر ساز و ...

اگه بیماری گفته بشه، چه فایده ای داره؟ اگه گفته نشه، چی از دست داده میشه؟

اگه بدانند و بعد نگاه های ترحم کننده و ...

اگه بدانند و باز هم فشارهای روانی و تنش و ...

اگه بدانند و در مسیر فعالیت های اجتماعی یاری ات نکنند

و هزاران اگه دیگه ....

حالا بیایی و بیماری رو برای دیگران از جمله همان هایی که ... مطرح نکنی

اما خودت رو از درون بسازی و سعی کنی در مقابل مشکلات از درون مقاوم باشی

و بهترین عکس العمل برای پشت سر گذاشتن حاشیه ها انتخاب کنی، بهتر نیست؟
 تشکر شده توسط : مسافر خسته , برگ 7 , سها , paeeze , مرجان مولایی نژاد
  
  •  قبلی
  • 1
  • ...
  • 4
  • 5
  • 6(current)
  • 7
  • 8
  • بعدی 




کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع:
2 مهمان

علت بوجود آمدن بیماری ام اس چیست