[paeazan]

واه واه واه افاده ها

خودت بگو رنگ تخمه چطوری بود؟ آیا من گفتم سوپری سرکوچمون سفید نداره و سفید میخوام یا گفتم این رنگی؟

[shaytoon]

قهوه ای یواش بود!!
چیکار رنگش داشتی
مگه اخر شب نگفتی همونی که خودت میگی بیار
حالا من یکم زیادی تعریف کردم
این که لاف نمیشه
والله به قران فکر کرده منم مثل ابادانیهام
نخیر
من بچه سربندرم و این یعنی یه پسر خوب که لاف نمیزنه

[paeazan]

80 کیلومتر یعنی همون خودش و حتی بدتر از اونجا من گفتم تخمه سفید میخوام خودم از این رنگها خریده بودم که.در هر صورت دست بابات درد نکنه که آوردت


کــــــــــــــااااااااااااااارون
داشتیم؟نه خودت بگو داشتیم؟
دوست هم دوستای قدیم
تقصیر منه که عاشقانه مجنونانه اومدم بغلت کردم حالا در مقابل این حرکت عشقولانم باید بیای برام شاخ بذاری؟
بابات که مرد شریف و محترمی بودن نمیدونه دخترش چه جنسیه

[کارون]

بچه ها توی دیدار یه نفرررر!!!!!!
روی یکی از بچه ها دوغ ریخت یدفعه دوغ شرررررر از میز ریخت رو زمین و خانم x
زهرا تو همونی نیستی که دوغ رو ریختی

[spring]

ایول دمتون گرم

[paeazan]

بچه ها توی دیدار یه نفرررر!!!!!!
روی یکی از بچه ها دوغ ریخت یدفعه دوغ شرررررر از میز ریخت رو زمین و خانم x
زهرا تو همونی نیستی که دوغ رو ریختی

نه خیرم.شادی خودش گفت که دست خودش خورد به دوغ من و دوغ نازنینم ریخت
حتی نگفت برم دوباره برات بخرم

---

ایول دمتون گرم

مرسی آقا سعید

[کارون]

زهرا من نبودم دستم بود تقصیر آستینم بود...خخخ
زهرا برو خدا دو شکر کن شاخ گوزنی واست نذاشتم
زهرا من خیلی فوضولم اگر دیدی ساکت بودم بخاطر امتحانم بود وگرنه پوستتو میکندم

[paeazan]

من در ماشین علی اینا حدیث هم شاهده گفتم کارون ایشالله امتحانت رو صفر بیاری که برام شاخ گذاشتی

پس خودت هم نمیدونی چه مدل شاخی برام گذاشتی.شاخ گوزنی برام گزاشتی هر دو بار
باشه کاری که عوض داره گله نداره.دفعه ی بعد دوووووغ و نوشابه میریزم روت بعدش خیلی مظلوم بازی در میارم که بابات بگه اشکال نداره زهرا خانم فدای سرت

[کارون]

بچه ها توی دیدار یه نفرررر!!!!!!
روی یکی از بچه ها دوغ ریخت یدفعه دوغ شرررررر از میز ریخت رو زمین و خانم x
زهرا تو همونی نیستی که دوغ رو ریختی

نه خیرم.شادی خودش گفت که دست خودش خورد به دوغ من و دوغ نازنینم ریخت
حتی نگفت برم دوباره برات بخرم

---

ایول دمتون گرم

مرسی آقا سعید

اصلا توی دیدار شانس نداشتی یبار بابام دوغتو خورد "نوش جونش "
یبارم دوغت ریخت

[paeazan]

ا پس بابای تو دوغ رو خورد؟ نوش جونشون
حدیث رفت دوباره ییکی خرید.حدیث اون دوغ کشف شد کجا مفقود شده بود.خب بابات که یه چیز دیگه سفارش داده بود خب از اول میگفت دوغ میخوام

---

حدیث دستت درد نکنه اون پیتزات چی بود که با یه نون دیگه گذاشته بودن؟ و با نون خاص مخصوص بیمارای خاص نبود.عجیــــــــــــــب خوشمزه بود