2011/12/16, 09:35 PM
بچه ها منم واقعا خنگ شدمخیلی نگران خودمم.هم تو حرف زدن هم درسام که همشون رو هم تلنبار شده.توروخدا اگه راهی واسش سراغ دارین بگین که دارم دیووووووووووووونه میشم
ام اس بر حافظه تاثیر دارد ؟
|
||||||||||||
2011/12/16, 09:35 PM
بچه ها منم واقعا خنگ شدمخیلی نگران خودمم.هم تو حرف زدن هم درسام که همشون رو هم تلنبار شده.توروخدا اگه راهی واسش سراغ دارین بگین که دارم دیووووووووووووونه میشم
2011/12/16, 09:54 PM
2011/12/16, 10:04 PM
سلام بچه ها
منم خنگ شدم ولی بیشتر مشکلم تو تمرکزه....اصلا نمیتونم تمرکز کنم.... مدل حرف زدن و نوشتنم عوض شده و انگار همه چیزایی که میدونم از ذهنم فرار میکنه! خلاصه خیلی پرت شدم!
خدایا دستم به آسمانت نمی رسد
اما.... تو که دستت به زمین می رسد بلندم کن....
2011/12/17, 04:13 PM
من هم حافظه کوتاه مدتم داره تعطیل میشه تا جایی که به خیلی ها خانم یا آقای چیز میگم ولی فکر میکنم تقصیر موبایل ها هم هست من الان چند ساله که هیچ شماره ای را حفظ نمی کنم وهر کار مهمی دارم تو موبایل میذارم ول یشروع کردم به خوردن مویز با بادام خام میگن برای جلوگیری از آلزایمر خیلی خوبه
سرنوشت را کی توان از سر نوشت......
2011/12/18, 03:00 PM
اونایی که تو اهواز و تهرانن ، کم حافظه شدنشون فقط مال ام اس نیست ، آلودگی هوا علت مهمشه.
یعنی این دوتا باهم ترکیب شده ، چه شود ! من گاهی تو حرفام یه کلمه بیربط به جای کلمه ای که باید بگم ،میگم خودمم تعجب می کنم !
چشم ها را بـایـد شست . ، . جـــور دیـگـر بـایــد دیـــد
2011/12/18, 08:40 PM
کندر روزی 3 یا 4 بار در دراز مدت به شدت رو حافظه اثر داره و گاهی یوگا واسه تمرین تمرکز
قصه نيستم که بگوئی ، نغمه نيستم که بخوانی ،صدا نيستم که بشنوی ،یا چيزی چنان که ببينی ،يا چيزی چنان که بدانی ...
من درد مشترکم ،مرا فرياد کن
2011/12/18, 09:05 PM
حافظه من نسبت به زمان قبل از بیماری تأثیری نکرده شایدم به خاطر این که من سعی می کنم مطالبی رو که می خوام حفظ کنم خلاصه نویسی می کنم و بعد به خاطر میسپرم، کل وسیله هام جای مشخص خودشو داره بنابراین یادم نمیره که چی رو کجا گذاشتم. من کلا چیزی رو که برام مهم نباشه اصلا به خاطر نمی سپارم
تمام چراغ های خانه روشن است
و من صدای خنده ات را بلندتر از همیشه نقاشی می کنم لطفی کن، به کسی چیزی نگو بگذار همسایه ها خیال کنند تو آمده ای....
2011/12/18, 09:22 PM
یه چند باری پیش اومده برا من ولی فقط چند بار که
مثلا میرم نماز میخونم بعد چند ساعتی که میگذره میگم نمیدونم نماز خوندم یا نه باز دوباره میرم میخونم یا مسواک میزنم بعد که میخوام بخوابم میگم فکر کنم مسواک نزدم هنوز باز دوباره میزنم البته اینا مشکلی نیست اخه خیلی چیزها یادم میمونه که بقیه انگشت به دهن میمونند میگن عجب حافظه ای تو یادت هنوز مونده منم میگم اره پس چی ؟؟؟
2011/12/18, 09:24 PM
من با حافظم بازیچه ی خاص و عام شدم! گاهی وقتا بعضیا زنگ میزنن و شروع میکنن به یادآوری خاطرات گذشته که من هیچی یادم نمیاد!
کلمات خیلی ساده رو فراموش میکنم و همش میگم چیز! اون کلمه هه چی میشد؟! بعضیا که منو نمیشناسن و از این فراموشی بی اطلاعن و بخاطر لحجه ی ناخواسته ای که دارم(البته فقط به قول سینا"مثلا خارجی") فکر میکنن خودمو زدم به اون راه و مثلا دارم کلاس میذارم! بدبختی که یکی دوتا نیست
Together we stand
Divided we fall
2012/01/04, 01:43 AM
من خیلی وقته حافظه مافظه ندارم
دور نرو...
بیا کنار دلم من غیر از اینها که می نویسم نوازش هم بلدم...
|
کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: |
23 مهمان |