ارسالها: 1,027
موضوعها: 15
تاریخ عضویت: Feb 2011
تشکر های اهدا شده: 7451
تشکر های دریافت شده :7213 بار در 2370 پست
سال تشخيص بيماري : مهر 89
دكتر معالج : دکتر صحراییان
داروي مورد استفاده : سینووکس
محل سکونت : تهران
2016/04/09, 11:05 AM
(آخرین ویرایش در این ارسال: 2016/04/09, 11:52 AM، توسط paeeze.)
هیچ کس جز پدر و مادر خیر بچشون رو نمیخوان در هر حال و شرایطی که باشه
به نظرم منم تا جایی که میشه نباید گفت .چون همون آدمایی که ادای روشن فکرا رو در میارن به موقع یه جایی به همین دلیل بیمار بودن ضربشون رو میزنن.
تجربه چند ساله ی منه . همین اخیر هم یه موقعیت کاری خوب رو به دلیلی اینکه یه نفری که میدونسته و به گوششون رسونده بوده از دست دادم.
اکثر آدما ظاهر بینن
منم تا واااااااقعا نیاز نباشه نمیگم . اگر هم بگم من این بیماری دارم انقدر با اعتماد به نفس و عادی جلوه میدم که بدونن چیزی ازشون کم ندارم و این بیماری برای من مانعی نیست و دارم به راحتی زندگی میکنم. البته شعار هم نیست چون دقیقا همینه ومشکلی ندارم و نمیخوامم کسی بدونه من تو زندگیم چه شرایطی دارم.
به خود آی,خود تو جان جهانــــــی...
ارسالها: 12
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Mar 2014
تشکر های اهدا شده: 121
تشکر های دریافت شده :95 بار در 23 پست
سال تشخيص بيماري : 1391
دكتر معالج : دکتر یاسمین جنوبی
داروي مورد استفاده : فینگولید - داروسازی اسوه
محل سکونت : شیراز
خانواده ی من اعتقاد داشتن کسی نفهمه اما سال اول بیماریم یکی از بستگان اتفاقی موضوع رو فهمید و بعد تبدیل شد به یک دومینو و همه فهمیدن در عرض یک هفته همه ی فامیل به من سر زدن و گریه کردن برام خنده دار بود من اونا رو دلداری دادم اولش ترحم بود میخواستن کمک کنن اما من رد کردم و نذاشتم زندگیم از حالت طبیعی خارج شه اطرافیان هم با دیدن این موضوع رفتارشون عادی شد و خدا رو شکر اونا هم خوب برخورد کردند حالا بعد از ۴ سال که از بیماریم میگذره هیچ کس به چشم کسی که مریض هست نگاهم نمیکنه زندگی من عادی جریان داره گاهی حالم خوبه گاهی هم یه مقدار رو فرم نیستم فهمیدن دیگران حداقل برای من باعث شد دیگه استرس نداشته باشم ماها محدودیت نداریم اما خط قرمز داریم که اگه رعایت کنیم و امیدوار باشیم با توکل به خدا زندگی خوبی خواهیم داشت
به نظر من نیاز نیست دیگران رو قانع کنیم یا توضیح بدیم فقط کافیه زندگی رو زندگی کنیم بقیه با دیدن اینکه این موضوع برای ما حل شده هست به مرور عقب نشینی میکنن حقیقت اینه هر انسانی خودش تعیین میکنه دیگران باهاش چطور رفتار کنن ما خودمون نباید بذاریم دیگران به چشم یه آدم قابل ترحم به ما نگاه کنند
ام اس غول نیست یکی از دوستانم می گفت فکر ترس از خود ترس بدتره مردم آگاهی زیادی ندارن و از ام اس می ترسن و همین ترس باعث رفتارهای غلطشون میشه امیدوارم روزی جامعه ی ما به این آگاهی برسه که ام اس پایان راه نیست و چه بسا یه شروع دوباره باشه
براتون آرزوی بهترین ها رو دارم
وسیع باش و تنها و سر به زیر و سخت ۰۰۰
ارسالها: 13
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Jul 2015
تشکر های اهدا شده: 13
تشکر های دریافت شده :62 بار در 14 پست
سال تشخيص بيماري : 1385
دكتر معالج : دکتر امیررضا عظیمی
داروي مورد استفاده : دیفوزل - داروسازی دکتر عبیدی
محل سکونت : تهران
از بیماریه من فقط همسرم خبر داره به نظر من چون آدمها دانش زیادی از این بیماری ندارن وقتی میفهمن شروع میکنن به ترحم و به چشم یه آدم ناتوان بهت نگاه میکنن که آخی طفلک،مگه چند سالشه،شوهرش چیکار میکنه،وای بچش چی میشه،حالا کاراشو کی انجام میده،بخوای یه مهمونی بگیری همه میگن ول کن با این حالت بخوای یه سفر بری میگن برات بد نباشه بخوای یه عمل زیبایی انجام بدی میگن طفلک دلشو به این چیزا خوش کرده انگار نه انگار که داره فلج میشه!!!!!!خلاصه انقدر با نگاه و کلام میرن رو اعصابت که از زندگی سیر شی
ارسالها: 1,618
موضوعها: 71
تاریخ عضویت: Sep 2011
تشکر های اهدا شده: 7897
تشکر های دریافت شده :16585 بار در 4448 پست
سال تشخيص بيماري : 1387
دكتر معالج : دکتر امیررضا عظیمی
داروي مورد استفاده : فینگولید - داروسازی اسوه
محل سکونت : تهران
فهمیدن بقیه به غیر خانواده درجه اول فقط میشه ترحم و دلسوزی الکی....(البته از نظره من)
فعلا سکوت را برگزیدیم ............
ارسالها: 1,078
موضوعها: 9
تاریخ عضویت: Jun 2013
تشکر های اهدا شده: 28928
تشکر های دریافت شده :27311 بار در 6119 پست
سال تشخيص بيماري : 1391
دكتر معالج : دکتر کمال باستانی
داروي مورد استفاده : فینگولید - داروسازی اسوه
محل سکونت : بهبهان
از اون دسته از افرادی بودم که معتقد بودم اگه یه بیمار ام اس مشکل ظاهری نداره باید بیماریشو همه جا جار بزنه!
اما بعد از برخوردهای نادرست از طرف اطرافیان، نظرم تا حدی برگشت و فقط مواقعی که لازم باشه عنوان میکنم ام اس دارم.
اکثر جاهایی که بیماریمو عنوان کردم اثر بدی دیدم!
البته بعضی جاها هم خیلی برخورد خوب بوده و به عنوان یک الگوی موفق در بیماری میدونن منو
جامعه در هر حال نگاهش به ام اس غلط هست و فک کنم غلط خواهد موند
به نظرم همون افرادی که باهاشون تنگاتنگ در ارتباطیم بدونن کافیه
چند هفته پیش رفته بودم کارت بیمه ورزشی بگیرم
مسئولش خیلی عادی کارامو انجام داد
بعد از صدور کارت عنوان کردم ببخشید در این شهر برا بیماران خاص خدمات ورزشی خاصی آیا دارین؟ امکاناتی چیزی؟
پرسید چه بیماری و چرا؟
گفتم خودم و ام اس!
سریع چهره ش عوض شد
رنگش پرید
خواستم بگم عامو غش نکنی یه وخ
اصن یه وضی
گفتم بیا
اینم اطرافیان
هی بیشتر میرم به سمت اینکه بیماریمو دیگه کسی کمتر بدونه
البته این نظر شخصیمه و منوط به شخص خودم!
عشق اگر با تو بیاید به پرستاری من
قصـــه عشــق شود قصه بیماری من
ارسالها: 83
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Dec 2015
تشکر های اهدا شده: 72
تشکر های دریافت شده :275 بار در 115 پست
سال تشخيص بيماري : 93
دكتر معالج : Mr.emami
داروي مورد استفاده : سینووکس
محل سکونت : شیراز
یک سوال دارم!!آیا با گفتن ب بقیه چیزی بهتر شده؟؟؟؟؟؟؟؟؟
نه برعکس با کاراشون و نگاهاشون کاری میکنن روزی صدبعر لعنت بخودت بگی چرا ام اس گرفتی!!
منم اگ جای اونا بودم همین جور میکردم اما چرا عاقل کاری کند ک باز آید پشیمونی...
فقط خانواده و همسرت باید بدونن بقیه فقط طبق نیاز و لازم باشه!
درسته الان ک سالمیم بفهمن بهتره تا وقتی مشکل داشته باشیم
اما الان ام اس حکم ایدز داره
من خودم ب هر ک مجبور شدم گفتم طرز فکراشون بدتر اذیتم کردن
همه ماهم تجربه کردیم
پس فقط نظر من تنها نیست
Hich vaght donbal ziba tarin star nabashim
Donbal on star bashim k kenaresh zibatarin va roshan tarin bashim
ارسالها: 76
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Nov 2014
تشکر های اهدا شده: 1018
تشکر های دریافت شده :917 بار در 152 پست
سال تشخيص بيماري : 1393
دكتر معالج : دکتر مقدسی
داروي مورد استفاده : کوپامر
محل سکونت : گیلان سرسبز
اول ک خانومم میدونست بعد از یه مدتی بهم گفت ام اس ک ترس نداره تو هم که مشکلی نداری چرا پنهانکاری و استرس اینکه کسی نفهمه
من خودم به دوستای نزدیک و مسئولان کاری خودم گفتم همشون اول دعا کردن خوب بشم بعدش دیدند روال کاری تغییر نکرده واسه اونا هم عادی شد الان مدتهاست هیچی از بیماری نمی پرسن
انگار نه انگار چیزی شده
به نظرم فهمیدن دیگران نباید واسه ماها مهم باشه
بیماریه دیگه مگه کسی از فردای خودش خبر داره که چی میشه پس بهتره راحت زندگی کنیم و بی دغدغه از اوقات لذت ببریم
به زخمهایت افتخار کن
ارسالها: 855
موضوعها: 6
تاریخ عضویت: Oct 2012
تشکر های اهدا شده: 8913
تشکر های دریافت شده :16757 بار در 3397 پست
سال تشخيص بيماري : شروع 90 تشخیص91
دكتر معالج : دکتر صحرائیان
داروي مورد استفاده : زیفرون
محل سکونت : تهران
ديروز رفته بودم دكتر. توى مطب كه نشسته بودم، تا يكى پا ميشد همه نگاهها ميرفت به سمت پاش و راه رفتنش
تازه همه اون آدمها كسانى بودن كه خودشون يا نزديكانشون درگير اين بيمارى هستن. اينجا شد كه خدا رو صدهزار بار شكر كردم كه به كسى جز خانواده ام نگفتم كه ام اس دارم. تحمل نگاههاى با ترحم و پر از سوال اطرافيانم رو ندارم.
آدمهايى كه درگير اين بيمارى هستن به نوعى، اينطورى هستن. پس واى به حال بقيه!
ارسالها: 73
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Jan 2016
تشکر های اهدا شده: 572
تشکر های دریافت شده :657 بار در 135 پست
سال تشخيص بيماري : 1389
دكتر معالج : دکتر عظیمی صائین
داروي مورد استفاده : تایسبری
محل سکونت : کرج
من خودم مشکلی ندارم با اینکه به کسی بگم. چون چیز خیلی خاصی نیست و برای هرکسیم ممکنه پیش بیاد. ولی خانوادم میگن باعث ترحم میشه...برای همینم به اقوام نگفتیم. دوستای صمیمیم می دونن.
ولی برای من جالب اینه که هر موقع میرم مرکز تحقیقات ام اس برای تزریق تایسبری، کسایی که خودشونم برای تزریق تایسبری یا پالس اومدن میگن واقعاً ام اس داری؟!!!؟ حالا که خوب راه میری پس هنوز اولشه.
یه جا تسلیم عشق بودن، همه دیوونگیت میشه
کسی که فکر نمی کردی، تموم زندگیت میشه
ارسالها: 1
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Sep 2016
تشکر های اهدا شده: 0
تشکر های دریافت شده :0 بار در 0 پست
سال تشخيص بيماري : 93
دكتر معالج : چار سویی
داروي مورد استفاده : اکتوفرون
محل سکونت :
تو خانواده من همه خانواده به غیر عروس هامون می دونن